حجاز درصدر اسلام صفحه 111

صفحه 111

قَنان

عرّام گوید: در ابْلی آبهایی است؛ از آن جمله بئر مَعونه و ذوساعده و جماجم یا حماحم (مورد شک) و وسباء. اینها از آنِ بنی سُلَیم است. کوههایی هستند متصل به یکدیگر. «(1)» و نیز به هنگام سخن از جبال سراة گوید که در این کوهها زهابهایی است شیرین و چشمه‌هایی است جز قرقد ویسوم. در آنجا آبی نیست مگر آنچه در گودالهایی گِرد می‌آید ولی کس نمی‌داند که از کجا آمده است.

آبگیرها و استخرها

در کتب نام بسیاری از آبگیرها و استخرهای حجاز آمده است. در تعریف آبگیر، عَرّام گوید: از بر سر هم نهادن چند سنگ پدید می‌آید تا آب حبس شود.

ابن منظور گوید: حبس هر چیزی است که مجرای وادی را بدان بربندند. و نیز گویند حبس، سنگ یا چوبی است که در مجرای آب نهند تا آب جمع شود و مواشی خود را آب دهند. در حدیث آمده است که پرسید که در کجا آب را حبس کرده‌اند؟- یعنی جلو آب را بسته‌اند- نزدیک است که از آن شعله آتشی سرکشد که گردن اشتران را در بُصری روشن سازد.

بعضی گویند شکافهایی است در میان سنگلاخها که آب در آنها گرد می‌آید و اگر جمعی را به آب نیاز باشد، آنان را کفایت کند. حبس مترادف مصنعه (/ آبگیر) است و جمع آن احباس است و نیز آن را مستنقع (/ آبگیر) گویند. لیث گوید: چیزی است که جلو آب را با آن سد کنند و خس و خاشاک آب را به آن بگیرند. عربها آن را مزرفه هم می‌گویند و نیز گویند که آب در آن جمع شود و چون پر شد به «حبس» دیگر رود. ابن‌الاعربی گوید: حبس سنگهایی است که بر دهانه رودخانه نهند تا مانع طغیان آب گردد. «(2)» ابن سیده گوید که حبس مانند مصنعه و جمع آن احباس است، معنای دیگر آن مستنقع (/ آبگیر) است ابن سکیت گوید:

حبس سنگهایی است که بر سر مجرای آب نهند تا آب در آنجا گرد آید و مردم آب نوشند و


1- - عرام، ص 429.
2- - لسان العرب، ج 7، ص 345.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه