حجاز درصدر اسلام صفحه 135

صفحه 135

حرفه‌های اهل قبیله به وضع جغرافیایی آنها بستگی داشت. اگر آب برای زراعت کافی بود به زراعت اشتغال داشتند، مخصوصاً پرورش نخل و کاشتن جو و بعضی سبزیها. گاه آب فراوان بود به نحوی که شمار بسیاری از افراد در آنجا زندگی می‌کردند.

در این حال آن زمین نام خاصی به خود می‌گرفت که آن را از دیگر اراضی تمیز می‌داد.

با آن که در هر یک از آن اماکن یک عشیره سکونت داشت و همه افراد عشیره یک نسب واحد داشتند ولی کم اتفاق می‌افتاد که آن مکان را به نام آن عشیره بخوانند. غالباً نامهایی که بر آن اراضی اطلاق می‌شد در اصل عربی بود و هیچ دلالتی بر طبیعت یا ساکنان آن نداشت و برای سبب نامگذاری نیاز به معلومات دیگری بود؛ مثل این که گفته می‌شد کوهی یا وادیی یا آبی و کم اتفاق می‌افتاد که به احوال اداری منطقه اشارتی رود؛ مثلًا در توصیف مکانی بگویند شهری بوده یا روستایی.

اهل مَدَر و اهل وَبَر

در کتب اشارتی به وضع تمدن ساکنان برخی از مناطق شده است؛ مثلًا اهل «مَدَر» هستند یا اهل «وَبَر».

اهل مدر کسانی بودند که در مساکنی اقامت داشتند که ساخته شده و ثابت بود و عموماً کارشان زراعت بود یا تربیت دامها و ستوران؛ چون گوسفند و بز و شتر و خر و اسب، یا به بعضی از حرفه‌ها یاصنایع اشتغال داشتند و بدان رفع نیاز می‌کردند، البته بطور محدود.

اما اهل وبر، اینان معمولًا چوپان بودند و به پرورش دامها بویژه گوسفند و شتر اشتغال داشتند. مساکنشان در اطراف چاهها بود و برای یافتن گیاه مخصوصاً در فصل بهار کوچ می‌کردند و محور مقام کردنشان منطقه چاههایی بود که در تابستان و زمستان در آنجا زیست می‌کردند.

اینان در چادرهای مویین زندگی می‌کردند و از این رو آنها را اهل وبر گویند و گاه نیز «اهل بادیه».

غالباً اهل بادیه از جماعات اهل مَدَر فرق دارند؛ مثلًا در کتابها می‌خوانیم که فلان مکان اهلش از فلان عشیره است و بادیه آنها از عشیره دیگری است. و گاه درنسب از عشیره

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه