- مقدمه (در بیان اعمال عمره تمتع و حج تمتع اجمالا) 1
- باب اوّل در اعمال عمره است و در آن پنج فصل است. 1
- مقصد اول؛ مستحبّات قبل از حرام و در حال احرام و بعد از احرام 2
- (مسأله 2) 3
- مقصد دوّم؛ مواقیت احرام 3
- (مسأله 1) 3
- (مسأله 3) 3
- (مسأله 5) 4
- مقصد سوّم؛ واجبات احرام و آنچه متعلق به آنهاست 4
- (مسأله 4) 4
- اوّل شکار صحرائی 5
- (مسأله 1) 5
- مقصد چهارم؛ تروک احرام 5
- (مسأله 2) 6
- دوم جماع کردن با زن و … 6
- (مسأله 1) 6
- (مسأله 4) 6
- (مسأله 3) 6
- (مسأله 1) 7
- (مسأله 1) 7
- سوم عقد کردن زن 7
- چهارم استمناء 7
- (مسأله 1) 8
- پنجم استعمال طیب یعنی بوهای خوش 8
- ششم پوشیدن چیز دوخته 8
- (مسأله 1) 8
- هشتم نگاه کردن در آینه 9
- دهم فسوق است 9
- نهم پوشیدن موزه و چکمه و جوراب و … 9
- هفتم سرمه کشیدن بسیاهی که در آن زینتی باشد 9
- یازدهم جدال است 9
- دوازدهم کشتن جانوران که در بدن ساکن میشوند 10
- سیزدهم انگشتر بدست کردن به جهت زینت 10
- (مسأله 1) 10
- چهاردهم از برای زن پوشیدن زیور است 10
- (مسأله 2) 11
- پانزدهم روغن مالیدن است به بدن 11
- (مسأله 3) 11
- (مسأله 1) 11
- شانزدهم ازالهی مو است از بدن 11
- (مسأله 1) 12
- هیجدهم پوشانیدن زن است روی خود را به نقاب و … 12
- (مسأله 1) 12
- هفدهم پوشانیدن مرد است سر خود را 12
- بیستم بیرون آوردن خونست از بدن 13
- نوزدهم سایه قرار دادن مرد است بالای سر 13
- بیست و یکم ناخن گرفتن 13
- (مسأله 1) 13
- (مسأله 1) 14
- بیست و چهارم سلاح برداشتن 14
- (مسأله 2) 14
- بیست و سیّم و کندن درخت و گیاهی که در حرم روئیده 14
- بیست دوّم کندن دندان 14
- مقصد اوّل در مستحبّات دخول مکّه و مسجد الحرام است تا زمان ارادة طواف 15
- فصل دوّم؛ طواف عمره تمتع و در آن سه مقصد است. 15
- مقصد دوم؛ واجبات طواف و بعضی از احکام آن 16
- (مسأله 2) 17
- (مسأله 1) 17
- مقصد سوم؛ مستحبّات حال طواف 20
- (مسأله 1) 22
- (مسأله 2) 22
- مقصد اوّل؛ آداب سعی و مستحبّات قبل از آن 23
- فصل سوّم؛ نماز طواف 23
- فصل چهارم؛ سعی و در آن سه مقصد است. 23
- (مسأله 1) 25
- مقصد دوّم؛ وجوب و واجبات سعی و بعضی از احکام آن 25
- (مسأله 4) 26
- (مسأله 6) 26
- (مسأله 2) 26
- (مسأله 5) 26
- (مسأله 3) 26
- (مسأله 11) 27
- (مسأله 9) 27
- (مسأله 7) 27
- (مسأله 10) 27
- (مسأله 8) 27
- مقصد سوم؛ مستحبّات حال سعی 28
- (مسأله 1) 28
- (مسأله 3) 29
- باب دوّم؛ افعال حجّ تمتع و در آن هفت فصل است. 29
- (مسأله 4) 29
- (مسأله 2) 29
- فصل پنجم؛ تقصیر 29
- مقصد دوم؛ مستحبّات احرام حجّ تا وقت وقوف در عرفات 30
- (مسأله 1) 30
- (مسأله 1) 31
- فصل دوّم؛ وقوف در عرفات و در آن دو مقصد است 31
- مقصد دوّم؛ مستحبّات وقوف در عرفات 32
- فصل سوم؛ وقوف در مشعر الحرام و در آن دو مقصد است. 34
- مقصد اوّل؛ واجبات وقوف در مشعر الحرام 34
- مقصد دوّم؛ مستحباب وقوف در مشعر الحرام 35
- فصل چهارم؛ واجبات منی 36
- فصل پنجم؛ واجبات و مستحبات بعد از منی و در آن دو مقصد است. 38
- مقصد دوّم؛ مستحبّات طواف زیارت و سعی و طواف نساء 38
- مقصد اوّل؛ در آنچه واجب است بعد از اداء مناسک منی 38
- مقصد اوّل؛ واجبات رمی جمرات ثلت در ایام تشریق 39
- فصل ششم؛ بیتوته در منی در شبهای تشریق 39
- مقصد دوّم؛ اعمال مستحبّة در منی 39
- فصل هفتم؛ رمی جمرات ثلت و در آن دو مقصد است. 39
- آداب زیارت مدینه منوّره 40
- استفتائات (سوال و جواب) 42
- پینوشت 46
سیّم کسی که بالمرّه وقوف را ترک کند در مدت مذکوره (52) عمداً حجّ او باطل است و کفایت نمیکند دربارهی او وقوف در شب عید که وقوف اضطراری عرفه است اگر چه دربارهی غیر عامد کافیست چنانچه خواهد آمد.
چهارم اگر کسی به سبب عذری مثل نسیان و ضیق وقت و نحو آن ادراک وقوف در جزئی از مدّت مذکوره نکند پس کفایت میکند او را بودن به عرفات در مقداری از شب عید هر چند اندک باشد و این زمان را وقت اضطراری عرفه میگویند و اگر کسی ترک کند او را عمداً پس ظاهر الحاق آن است به وقوف اختیاری عرفه در افساد حجّ هر چند ادراک نماید وقوف مشعر را.
پنجم اگر کسی فراموش کند وقوف به عرفات را در وقت اختیاری و اضطراری کفایت میکند از برای صحّت حجّ و ادراک وقوف به مشعر الحرام در زمان اختیار او چنانچه خواهد آمد.
ششم آن که هر گاه در پیش قاضی عامه هلال ثابت شود و حکم کند و در پیش شیعه شرعاً ثابت نشده باشد لهذا روز عرفه نزد عامّه روز هشتم باشد در پیش شیعه پس اگر ممکن است مخالفت ایشان در بیرون رفتن به سوی عرفات که روز خروج ایشانست از مکّه یا ممکن باشد ماندن شب آن روز در عرفات تا فردا که روز عرفه است یا رفتن و برگشتن فردا پیش از زوال (53) به جهت ادراک وقوف اختیاری عرفه یا بعد از زوال یا بعد از غروب آفتاب به جهت ادراک اضطراری آن اگر متمکّن نبود از مراجعت قبل از آن پس واجب است که چنین کند تا ادراک وقوف اختیاری یا اضطراری نماید از آنجا به مشعر رفته ادراک آن نیز نماید و اعمال روز عید را در منی به عمل آورد و اگر ممکن نشود ادراک وقوف عرفه اصلاً پس اگر ممکن است ادراک وقوف مشعر الحرام پس آن نیز کفایت میکند و حج صحیح است و الاّ حج او در ان سال فاسد خواهد بود الحاصل تقیّه در این مقام مصحّح عمل نمیشود علی الاحوط الاقوی (54) والله العالم
مقصد دوّم؛ مستحبّات وقوف در عرفات
مقصد دوّم:
در مستحبّات وقوف عرفات است مستحبّ است که در وقت وقوف با طهارت باشد و غسل کند و آنچه موجب تفرّق حواس است از خود دور کند تا دل او متوجّه جناب اقدس باری شود در این وقت نماز ظهر و عصر را اوّل وقت به جا آورد به یک اذان و دو اقامه و وقوف کند در دست چپ کوه نسبت به کسی که از مکّه آید و در پائین کوه وقوف کند در زمین هموار و با اصحاب خود مجتمع باشند به پهلوی یکدیگر و بعد از نماز بایستد و مشغول دعا شود و مکروه است که بالای کوه رود و آنکه در حال وقوف سوار باشد یا نشسته اگر تواند ایستادن را و اگر نه هر قدر که میتواند و رو به قبله کند و دل خود را متوجّه حق سبحانه و تعالی سازد و حمد و ثنای الهی به جا آورد و تمجید و تهلیل بکند و صد نوبت تکبیر بگوید و الحمد لله صد نوبت و سبحان الله صد نوبت و لا اله الاّ الله صد نوبت و آیة الکرسی صد نوبت و صلوات بر محمّد و آل محمّد صد نوبت و سوره انّا انزلنا صد نوبت ولاحول و لا قوة الاّ بالله صد نوبت و قل هو الله احد صد نوبت بخواند و هر دعائی که میخواهد بکند و سعی بکند در دعا که این روز روز دعا و مسئلت است و هیچ چیز نزد شیاطین خوشتر از آن نیست که تو را غافل سازند از جناب اقدس الهی و پناه گیر به خداوند عالم از شر شیاطین و زنهار که به جانب مردمان نظر نینداز و متوجّه خود باش و استغفار بدل و زبان بکن و گناهان خود را بشمار و گریه بکن و اگر نتوانی خود را به گریه به دار و دعا کن از جهت خود و پدر و مادر و برادران مؤمن و اقلّ آن چهل کس است و در حدیث است که ملکی موکّل است که آنچه آن کس به جهت برادر مؤمن بطلبد آن ملک از حقّ تعالی از برای او صد هزار مثل آن را بطلبد و تمام این زمان را صرف دعا و استغفار و ذکر کند که بعضی از علماء قائل شدهاند به وجوب آن و دعاهای منقوله را بخواند خصوصاً دعای صحیفة کامله و دعای حضرت اما حسین (ع) و دعای حضرت امام زین العابدین (ع) و سنّت است که بگوید:
اللهم انی عبدک فلا تجعلنی من اخیب وفدک و ارحم مسیری الیک من الفج العمیق أللّهُمّ رَبّ الْمشَاعِرِ کُلّها فُکّ رَقَبَتی مِنَ النّارِ وَ أوْسِعْ عَلَیّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ وَ ادْرَأْ عَنّی شَرّ فَسَقَةِ الْجِنّ وَ الْاِنْسِ، أللّهُمّ لا تَمْکُرْ بِی وَ لا تَخْدَعْنی وَ لا تَسْتَدْرِجْنی الهم انی اسئلک بحولک و جودک و کرمک و منک وفضلک یا أسْمَعَ السّامِعینَ وَ یا أبْصَرَ النّاظِرینَ وَ یا أسْرَعَ الْحاسِبِینَ یا أرْحَمَ الرّاحِمینَ أنْ تُصَلّیَ عَلی مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمّدٍ وَ أنْ تَفْعَلَ بیکَذا وَ کَذا».
و حاجت خود را نام ببرد پس دست به جانب آسمان بردار و بگو
أللّهُمّ حاجَتی إلَیْکَ الّتی اِنْ أعْطَیْتَنِیها لَمْ یَضُرّنی ما مَنَعْتَنی وَ إنْ مَنَعْتَنیها لَمْ یَنْفَعَنی ما أعْطَیْتَنی، أسْأَلُکَ خَلاصَ رَقَبَتی مِنَ النّارِ أللّهُمّ إنّی عَبْدُکَ وَ مِلْکُ ِیَدِکَ ناصِیَتی بیدک وَ أجَلی بِعِلْمِکَ، أسْأَلُکَ أنْ تُوَفّقَنی لِما یُرْضیکَ عَنّی وَ أنْ تُسَلّمَ مِنّی مَناسِکِیَ الّتی أرَیْتَها خَلِیلَکَ اِبْراهیمَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ وَ دَلَلْتَ عَلَیْها نَبِیّکَ مُحَمّدا ( صلی الله علیه و آله ) أللّهُمّ اجْعَلْنی مِمّنْ رَضِیتَ عَمَلَهُ وَ أطَلْتَ عُمْرَهُ وَ أحْیَیْتَهُ بَعْدَ الْمَوْتِ حیواة طیبة