- مقدمه 1
- حرکت بهسوی مکه 5
- گزارش روزنامه انگلیسی 7
- گزارش سفارت ایران از مصر 9
- تکذیب اطلاعیه 20
- اطلاعیه دولت سعودی 20
- متن اعتراضیه سفارت ایران 21
- پیشنهاد نخستوزیر مصر 22
- پاسخ تند دولت سعودی به نامه اعتراضیّه 25
- ترجمه متن نامه 29
- توجیه افکار عمومی 39
- پاسخ دولت سعودی 42
- پاسخ سرد سعودیها 43
- تهدید به قطع رابطه 43
- نامه آقای سید باقر کاظمی 44
- چند پرسش 45
- پاسخ سفیر 47
- پیشینه این اتّهام ناروا 53
- ملاقات با محمد صلاحالدین 55
- افشاگری مهم یک حاجی مصری 56
- تأیید توطئه 58
- بخشنامه مهمّ وزارت امور خارجه 60
- اطلاعیه وزارت امور خارجه 63
- گستردگی توطئه 67
- عکسالعمل مراجع و علما 70
- فشار افکار عمومی 73
- عکسالعمل مجلس شورای ملی 76
- درخواست تحریم حج 77
- تلاش مصر برای حل و فصل مناقشه 90
- وزارت خارجه 90
- تلگراف عبدالعزیز به شاه 91
- پاسخ عبدالعزیز 92
- پاسخ شاه 92
- حضرت صاحبالجلاله شاه ایران 93
- وزارت امور خارجه 94
- وزارت امور خارجه 95
- قطع روابط با سعودی 98
- نامه ملک عبدالعزیز به شاه 100
حرکت بهسوی مکه
حرکت بهسوی مکه
جوان 22 سالهای به نام میرزا ابوطالب یزدی، فرزند حاج حسین مهرعلی، در سال 1322 ه. ش. با همسرش، به قصد تشرّف به حج، از راه خرمشهر به کویت رفته و از آنجا با شتر بهسوی سرزمین حجاز و مکه حرکت میکند و پس از طیّ مسافتی طولانی و با پشت سرگذاشتن رنجها و سختیهای فراوان، وارد مکّه میشود و پس از انجام عمره تمتّع، چند روزی را در مکّه میماند و سپس برای حجّ تمتّع محرم شده، پس از وقوف در عرفات و مشعر و منا روز دهم ذیالحجّه برای ادامه اعمال، به مکّه باز میگردد. سپس در یکی از قهوهخانههای کوچک مکّه، از غذایی (1) که بعداً احتمال داده شد از گوشت فاسد تهیّه شده باشد، استفاده کرده و پس از مدّت کوتاهی،
1- گزارش آقای علی سپهری که در پایان، متن آن خواهد آمد حاکی از آن است که میرزا ابوطالب، کلهپاچه گوسفند قربانی خود را پخته و پس از خوردن آن گرفتار ناراحتی شده است.