حج در قرآن صفحه 18

صفحه 18

اكثريت حجازيها فقيرند نه ثروتمند. براي اين كه اكثريت حاجي ها همان اعرابي هستند كه پيرامون مكه زندگي مي كنند اين ها نظير زوار حضرت عبدالعظيم براي تهران يا زوار قم هستند. شما در اين زيارتگاه ها در ايام زيارتي كه مي رويد عده زيادي از مردم را مي‌بينيد كه حركت كرده و به آن جا آمدند. در موقع حج عملاً مردمي كه در اجتماع بزرگ حج زندگي مي كنند از حداقل زندكي بهره مند هستند و همه هم تقريباً با همان حداقل زندگي مي كنند.

حج، اگرچه نمي گويم يك نمونه از زندگي اقتصادي بدون فاصله است، اما لااقل با فاصله كم است همراه با تعيين حداقل زندگي براي اين مردم كه كسي گرسنه و فاقد مواد اوليه در آن جامعه نباشد. مسلمان ها مي توانند سالي يك بار نمونه عملي آن را در موقع حج ببينند اما همين طور كه عرض شد اگر اشرافي گرائي عده اي از حجاج بگذارد. ما خيلي متأسفيم كه ما خود عرضه نداشتيم و نداريم كه تا وقتي كار به دست خودمان است اين جنبه ها را به دقت رعايت كنيم حتي بعضي از علماي ديني ما به جاي اين كه خودشان كمك كنند به اين امر، با كمال تأسف بايد بگويم عملاً موقعي كه حج مي گذارند، حج آن ها هم مشوق نوعي امتياز طلبي است. چون آن موقع كه بنده مشرف بودم بعضي از مراجع هم مشرف بودند امتيازاتي را كه در آن موقع حج داشتند من حيث المجموع تقريباً ثروتمندترين حجاج هم نداشتند. اتفاقاً آقائي كه من از محبت شخصي او هميشه تشكر كرده ام خواست نسبت به خود ما هم چنين وضعي را تا مقداري عمل كند كه من يكي دوبار هم تذكر دادم و تا آن جا هم كه ميسر بود جلوي او را گرفتم.

وقتي من وارد جده شدم قرار بود با يك گروه از رفقائي كه نسبتاً اين اصل را رعايت مي كردند باشم كه نشد لذا در آن جا به يك كارواني ملحق شديم.

مسئول گروه ضمن حرف هاي محبت آميز گفت كه ما اين امكانات را داريم و مي وانيم براي شما و همراهانتان چنين و چنان كنيم و از اين قبيل حرف ها. گفتم من به شما بگويم كه من به حج آمده ام يعني به سفري كه اگر در مزاج خودم اين بيماري امتيازطلبي وجود دارد در اين چند روز معالجه شوم. حال شما ميگوئيد ما مي توانيم در اين سفر براي شما امتيازات چنين و چنان درست كنيم؟ با صراحت به شما بگويم كه من از آن هايي هستم كه مي توانم با هيمن عبائي كه بردوشم است مراسم حج را بگذارم اگر هم مي بينيد توي كارواني آمده ام براي اين است كه آگاهي ندارم و همراه من هم زن است و مي ترسم وظايفي را كه نسبت به آن ها دارم نتوانم در اين شرايط درست انجام بدهم والا چه بسا اصلاً با كاروان نمي آمدم براي ا ينكه حج، اين چنين است و بعد به او گفتم شما اگر مي خواهي خدمتي به حاجي بكني اين باشد كه او را راهنمايي درست بكني كه اعمالش را چه گونه به جا بياورد وظايفش چه گونه باشد، كجا برود، چه جاهايي را نديده نگذارد و برگردد چه بسا سفر ديگري نصيب او نشود و ديگر اين فرصت را پيدا نكند. اما بزرگترين محبت اين است كه براي ما امتياز قائل نشوي.

و بعد متاسفانه بعضي از علما كه در آن سفر بودند در آن جا مثل اين كه هيچ توجه نداشتند كه بايد عمل آن ها هم عملي باشد كه ديگران را به نفي امتيازات لااقل در اين چند روز تشويق كند حتي كاربجائي رسيد كه در حرم پيغمبر اكرم(ص) عده اي دور آقا حلقه مي زدند و مثل زنجير دست مي گرفتند و ايشان را وارد مي كردند و برايش سلام و صلوات ختم مي كردند. من واقعاً تعجب كردم كه اين ديگر چيست و چگونه نقشي است كه ما مي توانيم داشته باشيم؟ وقتي ما عملاً از نظر فردي و عمل اجتماعي نتوانيم حجاجي را كه از جامعه ما بسوي حج مي روند و مسئولاني را كه آن ها را اداره مي كنند طوري تربيت و راهنمايي كنيم و طوري در جريان بگذاريم كه لااقل در اين چند روزع حج در مقابل اين مسائل باشيم، چه كاري مي توانيم بكنيم؟ آن وقت تذكر مي دهند كه درباره حج به عنوان يك كنگره را رسيدگي كنيم.(چون كنگره به معناي اين لبه هاي عمارت است) به يكي از اين لبه هاي كنگره كه مربوط به خودمان است برسيم چه مي كنيم؟ مكه مي رويم چه مي خواهيم بكنيم؟ چرا همه چيز مسخ مي شود؟ حجمان هم مسخ ميشود، حج يك عالم برجسته هم حتي مسخ ميشود. برجستگي يك عالم برجسته، در اين است كه در مراسم حج اين اظهار امتيازات از او ديده نشود.

حج، نظام اجتماعي متعادل

اجتماع حج، داراي جنبه هاي ارزنده و سازنده گوناگون است. يكي از آن ها اين است كه اجتماع نمونه اي از امت اسلامي و نمونه اي ازا جراي نسبي لااقل قسمتي از تعاليم اسلام در يك واحد نمونه اجتماعي باشد. در اجتماع حج مي شود تا حدودي جلوه اي از برادري و برابري اسلامي را ديد.

فاصله ها يا كم مي شود يا از بين مي رود، زندگي ها يا كاملاً يك نواخت و يكسان مي شود و يا لااقل خيلي به هم نزديك مي شود، لباس ها يا كاملاً يكسان است يا خيلي به هم نزديك است. اگر اين كاروان سازي هاي لوكس، در همه ي مردمي كه به عزم حج مي روند از بين برود و روح حج، فداي اين كه آدم چند روزآسان تر يا قدري مشكل تر بگذراند نشود، تقريباً مردمي كه به حج مي آيند مثل هم زندگي خواهند كرد و گروهي از مردم مسلمان، لااقل يك بار مزه زندگي در محيط ايمان، الفت، دوستي، به يكديگر نزديك بودن، و دور انداختن عوامل جدائي را مي چشند، لااقل به حد چشيدن مي چشند و اگر عوامل افزايش شعور و آگاهي در جامعه اسلامي به موقع به كار بيافتد مي توان از مردمي كه يك نوبت حج گذارده اند طرفداراني براي ايجاد نظام اجتماعي متعادل ساخت زيرا (چنين نظامي را) در آن جا مي‌بيند به همين جهت است كه در تعاليم اسلام در مورد رفتن به حج خيلي تاكيد شده است.

چه چيز مي تواند جايگزين حج گردد؟

گاهي اوقات دوستاني مي پرسند: آيا اگر انسان پولي را كه خرج رفتن به سفر حج مي كند، براي يك خانواده فقير بي بضاعت بدهد وسيله زندگي فراهم كند و يا كمكي به زندگي آن ها بكند بهتر نيست؟ در پاسخ و بررسي ها اگر انسان يك سونگر باشد، با خود مي گويد: البته وقتي يك خانواده اي در يك جامعه اسلامي با زندگيش افتاده است اگر يك نفر كه مي خواهد به حج برود پولش را به اين(خانواده) بدهد و حج نرود بهتر است. غافل ازا ين كه ما بايد عواملي داشته باشيم كه خود اين روحيه را اول در جامعه حفظ كند و زنده نگه بدارد كه اگر اين فرد حج نرفت پولش را صرف كاباره رفتن نكند، صرف رنگ و آب بيشتر دادن به زندگيش نكند، صرف سفر گردش اروپا و آمريكايش نكند تا آن وقت اصلاً اين مساله مطرح بشود كه آيا به حج بروم به سفر بروم يا به اين(خانواده) كمك كنم؟ اگر ما ميدان هاي فردي و اجتماعي مناسب و خلاق و سازنده، براي تقويت اين روحيه ها در جامعه، و انسان ها و اعضاء جامعه نداشته باشيم وقتي به اين آقا هم بگوئي فلان كار را نكن، او پول اضافي را صرف كمك به آن خانواده نخواهد كرد. به عبارت ديگر اگر ما فرمول را عوض كنيم(و به او) بگوئيم حج نرو و به خانواده بي بضاعت كمك كن ضمانت اجرائي اين فرمول ما چيست؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه