حج در قرآن صفحه 4

صفحه 4

به هر حال اسماعيل در آنجا(مكه) بزرگ مي‌شود ولي ابراهيم(ع) و اسماعيل مأموريت پيدا مي‌كنند كه در آن جا خانه اي به پا سازند كه خانه عبادت و بندگي خداست. نكته جالب اين است كه اين خانه با ساده ترين وسايل خانه سازي ساخته مي‌شود يعني با سنگ هاي تراش نخورده كه روي هم چيده مي شود و به اندازه يك قامت انسان بالا مي آيد و يك چهار ديواري مي شود براي اين كه محل عبادت خداوند باشد. نكته جالب اين كه قرآن مي گويد:

«در آن موقع كه ابراهيم و اسماعيل پايه هاي اين خانه را بالا مي بردند دعاي شان اين بود كه خداوندا اين جا، اين خانه و اين سرزمين را محل زندگي فراوان ما قرار ده و امكانات زندگي را بر آن ها فراوان گردان و به فرزندان ما اين توفيق را عنايت كن كه مردي خداپرست و پاكيزه و حق پرست و در راه حق باشند و خود نيز به ما بگو كه ما به عنوان آيين جاودانه خداپرستي، چه كنيم؟ و مناسك و نوع عبادت را به ما بنما ».

خداي ناديده عبادت و بندگي اش بايد متناسب با پاكي و پيراستگي اش باشد خدايي كه او را نمي بينيم و خدائي كه بالاترين آگاهي ما درباره او اين است كه او برتر از همه است حتي برتر از خيال و قياس و گمان و وهم، پرستش اين«بودا» با پرستش اين خدا با پرستش بت، با پرستش اشخاص، با پرستش«بودا» با پرستش ماه و خورشيد و ستاره و با پرستش درخت و چوب و سنگ فرق دارد هر چند«بت بان ها» براي بت پرستي ها نيز رسوم خاص و سرودهاي خاص و عبادات و طرز برخوردها و تشريفات خاصي درست كرده اند. هر چند آن جا نيز به هر كسي اجازه نمي دهند كه هر طور دلش خواست بت پرستي كند ولي درباره خداپرستي، مسئله از اين بالاتر است و آن اين است كه چه كنيم كه خداپرستي ما شكل بت پرستي نداشته باشد؟ اين خيلي مهم است. هر كسي حق ندارد هرگونه دلش مي خواهد خدا را عبادت كند.

عبادت خدا بايد با روح خداشناسي متناسب باشد. اگر كسي گفت من اين كار را كه كردم براي خاطر خدا و رضاي خدا و به عنوان پرستش خدا كردم چرا به من انتقاد مي كنيد؟ به او مي گويئم خداپرستي بايد با الهام گرفتن از تعاليم خود خدا در مورد عبادت باشد. خداپرستي ساختگي، انحراف ايجاد مي كند زيرا تلقي از خدا به اين صورت غلط است و از آن رنگي كه اسلام به خدا شناسي و خداپرستي داده منحرف شده است. به هرحال ابراهيم(ع) و اسماعيل از خدا مي خواهند كه راه و آئين خداپرستي را نيز خود به آن ها نشان دهد.1

خانه اي ساخته مي‌شود و اين خانه بتدريج مركز اجتماع مردمي كه مي خواهند خداي يكتا را بپرستند، مي شود و آرام، آرام، با الهام گرفتن از وحي، ابراهيم(ع) و اسماعيل كيفيت پرستش خدا را در اين خانه براي خودشان و ديگران مقرر مي كنند كه اين گونه حج را بجاي آوريد و مراتب خداپرستي داشته باشيد.

موهومات و خرافات، بجاي حج

اما از آن جا كه تا كنون هيچ چيز از دستب رد زمانه محفوظ و مصون نمانده است، اين دستورات هم از دست برد زمانه مصون نماند. طولي نمي كشد كه پس از مدت بسيار كوتاه آن مناسك و آئين خداپرستي كه بوسيله ابراهيم(ع) و اسماعيل مقرر شده بود با مشتي خرافات و موهومات هم راه مي‌شود و باز چندان زماني نمي گذرد كه خانه ي ساده و بي پيرايه اي كه براي پرستش خداي پيراسته از هر عيب و نقص ساخته شده بود، به بتخانه اي بزرگ تبديل مي‌شود؛ و هم آن مراسم حجي كه به عنوان خداپرستي پاك انجام مي گرفت؛ مي‌شود يك مشت موهومات و خرافات و آلودگي ها به نام حج، اما نه حج خانه خدا، بلكه حج بتخانه اي بزرگ.

در مراسم حج مقرر بود كسي كه به عنوان گذراندن چند روز در كنار كانون خداپرستان مي آيد لباسي فاخر و تجملي نپوشد. در آن جا ديگر لباس و زندگي اش،(انگيزه) ثروت و جلال و جبروت خود را به رخ ديگران كشيدن نداشته باشد اما اين مطلب تبديل مي شود به اين كه اگر بخواهيم ديگر با خودمان هيچ تجمل و جلال و جبروت نداشته باشيم يك باره لخت مادرزاد به آنجا بيائيم و طواف كنيم. بنابراين، پيراسته بودن از تجمل، از برهنه طواف كردن سر در مي آورد(و اين را) بسيار راحت مي توان توجيه كرد كه اين جا جايگاهي است كه همه بايد از خود غافل باشند و وقتي آدم از خود غافل است ديگر اصلا كسي را كه جلو او راه ميرود نگاه نمي كند، آدم باشد يا غير آدم، برهنه باشد يا پوشيده. به راحتي مي شود اين مساله را توجيه كرد آن هم توجيه هاي عرفاني عالي.

اتفاقاً يكي از مسائل كه در مورد دين وجود دارد همين است كه اگر ما خواستيم با توجيه هائي اين گونه، دين شناس بشويم به راحتي مي شود آن را به همه رنگ درآوريم.بنده به شما قول مي دهيم دو مطلب متضاد را در دو جلسه براي دو گروه هم سطح مي توان چنان توجيه دل پذيري كرد كه هر دو بگويند چه مطلب خوبي است.

وقتي اين دو گروه به هم مي رسند با تعجب مي بينند مطلبي را كه يكي در آن جلسه به عنوان يك مكتبي با زير بناي فكري صحيح پذيرفته است ضد آن مطلبي است كه رفيق هم سطح او در جلسه اي ديگر با زير بناي فكري صحيح پذيرفته است زيرا اين توجيهات ذوقي و سليقه اي خيلي كش دار و غلط انداز است. اين كه در آئين اسلام گفته مي شود نه تنها در امر دين بلكه به طور كلي در انتخاب اصول زندگي، بر(مسلمات) يعني بر آن چيزهائي كه مولاي درزش نمي رود تكيه كنيد و از تكيه كردن بر ظنيات و ذوقيات پرهيز كنيد، براي هم اين است. اگر كار رسيد به توجيه هاي ظنّي و ذوقي، بنده خودم به شما قول مي دهم كه بتوانم دو مطلب متضاد را، حتي براي يك گروه با فاصله شش ماه به طوري كه فقط كمي‌مطلب اول از يادشان رفته باشد چنان توجيه پذيري كنم كه در هر جلسه هم آن گروه به به بگويند، غافل از اين كه شش ماه قبل براي چيز ديگري به به گفته ا ند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه