- [تقسیم مطالب] 1
- بخش اول: بیان اجمالی اهداف معنوی و اجتماعی حج 2
- اشاره 2
- [بیان أهداف حج در قرآن] 3
- [بیان أهداف حج در روایات] 4
- [أسرار روحی أعمال حج] 7
- [گناه و عقوبت ترک حج] 12
- باب اول: مسائل ویژه حجهالاسلام 13
- بخش دوم: مشتمل بر بیان وجوب حج و عمره 13
- اشاره 13
- اشاره 13
- «مسألۀ 3» اگر رسیدن به حج بعد از حصول استطاعت، توقف بر مقدماتی- مانند تهیۀ اسباب مسافرت داشته باشد- 14
- «مسألۀ 2» وجوب حج بر شخص مستطیع فوری است؛ 14
- فصل دوم: شرایط وجوب حَجَّهالاسلام 14
- اشاره 14
- اشاره 14
- فصل اول: وجوب فوری حَجَّهالاسلام 14
- شرط اول و دوم: «بلوغ» و «عقل»؛ 14
- «مسألۀ 1» حَجَّهالاسلام بر شخص مکلف مستطیع واجب است؛ 14
- «مسألۀ 4» اگر غیر بالغ حج بجا آورد حج او صحیح است؛ 15
- «مسألۀ 6» کسی که گمان می کرد بالغ نشده و قصد حج استحبابی کرد 15
- «مسألۀ 5» اگر بچۀ ممیّز برای حج محرم شود 15
- «مسألۀ 8» مستحب است ولیّ بچۀ غیر ممیّز، او را محرم کند 15
- «مسألۀ 7» حج برای بچۀ ممیّز مستحب می باشد 15
- «مسألۀ 12» گوسفند قربانی حج کودک 16
- «مسألۀ 13» ولیّ بچه پس از احرام بچه باید او را وادار کند 16
- «مسألۀ 14» اگر ولیّ بچه او را محرم کرد 16
- «مسألۀ 11» اگر پس از احرام بچه، ولیّ او را از محرمات احرام باز نداشت 16
- شرط سوم: «حرّیت و آزاد بودن» است؛ 16
- «مسألۀ 10» پس از آنکه بچه محرم شد یا او را محرم کردند 16
- «مسألۀ 9» مقصود از «ولیّ» در این مقام ظاهراً ولیّ شرعی بچه است؛ 16
- «مسألۀ 15» اگر بچۀ نابالغ پیش از آنکه در میقات محرم شود بالغ گردد 16
- اشاره 17
- شرط چهارم: اینکه انسان «مستطیع» باشد، 17
- «مسألۀ 17» معتبر است در استطاعت مالی علاوه بر مخارج رفتن و انجام حج، 17
- «مسألۀ 16» «استطاعت مالی» یعنی داشتن توشۀ راه و وسیلۀ رفت و برگشت 17
- «مسألۀ 20» کسی که فعلًا به ازدواج نیاز شدید دارد 18
- «مسألۀ 21» کسی که پول نقد یا مال موجود به مقدار استطاعت ندارد 18
- «مسألۀ 18» معتبر است در استطاعت مالی علاوه بر مخارج رفت و برگشت 18
- «مسألۀ 19» اگر کسی مخارج حج را نداشته باشد 18
- «مسألۀ 23» کسی که مخارج حج را دارد و دارای بدهی نیز می باشد، 19
- «مسألۀ 24» کسی که خمس یا زکات بدهکار است 19
- «مسألۀ 22» بر شخص غیر مستطیع واجب نیست پول قرض کند و به حج رود؛ 19
- «مسألۀ 27» اگر کرایۀ ماشین یا هواپیما زیاد باشد 20
- «مسألۀ 26» کسانی که لوازم مازاد بر نیاز زندگی- مانند: فرش، لباس، جواهرات و اشیای قیمتی و عتیقه- دارند، 20
- «مسألۀ 25» شخص مستطیع اگر پول ندارد لکن ملک دارد، 20
- «مسألۀ 28» کسی که در راه حج برای خدمت، 20
- «مسألۀ 32» هرگاه کسی سرمایه یا ملک یا ابزار کار دارد 21
- «مسألۀ 30» اگر کسی منزل گران قیمتی دارد 21
- «مسألۀ 31» اگر کسی زمین یا چیز دیگری را بفروشد که منزل مسکونی مورد نیاز خود را تهیه کند 21
- «مسألۀ 29» کسی که برای نیابت از دیگری اجیر می شود 21
- «مسألۀ 35» اگر کسی در وقت ازدواج به همسر خود وعدۀ یک حج بدهد، 22
- «مسألۀ 34» اگر زن مستطیع شود و بتواند بدون همراهی شوهر و به وجود آمدن مشکلی به حج برود 22
- «مسألۀ 36» اگر زنی مستطیع است و برای حج ثبت نام کرده 22
- «مسألۀ 33» زنی که مهرش برای مخارج حج کافی است 22
- «مسألۀ 37» اگر کسی مستطیع شد جایز نیست با بخشش پول خود به پدر یا مادر یا دیگری و یا صرف آن در حج آنان، خود را از انجام حج عاجز کند؛ 23
- «مسألۀ 39» با وجوه شرعیه مثل سهم امام و سهم سادات که به انسان به اندازۀ نیاز سالیانه پرداخت می شود، 23
- «مسألۀ 38» کسی که استطاعت رفتن به حج دارد، 23
- «مسألۀ 41» اگر کسی شک کند مالی که دارد به اندازۀ استطاعت حج هست یا نه، 23
- «مسألۀ 40» اگر کسی مستحق شرعی زکات یا خمس باشد 23
- «مسألۀ 42» میزان در وجوب حج، استطاعت از جایی است که فعلًا در آنجا می باشد. 23
- «مسألۀ 43» در مستطیع شدن فرقی نیست بین اینکه در ماههای حج 24
- «مسألۀ 45» اگر مالی را که برای حج کافی است به او ببخشند 24
- «مسألۀ 44» اگر انسان مخارج سفر حج را ندارد 24
- «مسألۀ 48» در حج بذلی پول قربانی به عهدۀ بخشنده است؛ 25
- «مسألۀ 46» کسی که توانایی مسافرت به حج را ندارد 25
- «مسألۀ 49» کسی که برای حج به دیگری پول می بخشد 25
- «مسألۀ 47» اگر شخص غیر مستطیع پولی را تهیه و به پدر یا برادر یا یکی از دوستان خود که حج واجب خود را انجام داده است ببخشد 25
- «مسألۀ 50» معتبر است در استطاعت اینکه از ناحیۀ حج، سرمایه یا ملک یا محل کسب و یا شغلی که اساس زندگی اوست 26
- «مسألۀ 51» اگر باغ یا ملک یا کارخانه ای دارد که فعلًا درآمدی ندارد 26
- «مسألۀ 52» کسی که از راه کسب یا غیر آن مخارج رفت و برگشت 27
- «مسألۀ 53» معتبر است در وجوب حج- علاوه بر استطاعت مالی- استطاعت بدنی 27
- «مسألۀ 56» مسلمانان کشورهایی که حکومتشان فاسد و غیر اسلامی است 28
- «مسألۀ 57» اشخاصی که در وقت اسم نوشتن برای حج استطاعت مالی دارند 28
- «مسألۀ 55» کسی که استطاعت حج پیدا کرد، باید خرجهای مقدماتی آن را بدهد؛ 28
- «مسألۀ 54» کسی که از همۀ جهات استطاعت دارد 28
- «مسألۀ 60» کسی که بعد از استطاعت مالی بدون تأخیر در تهیۀ مقدمات حج کوشش نمود 29
- «مسألۀ 62» اگر زنی در زمان حیات شوهر استطاعت مالی نداشت 29
- «مسألۀ 59» اگر کسی مستطیع شود و در اسم نوشتن و یا رفتن به حج و تهیۀ مقدمات کوتاهی کند 29
- «مسألۀ 61» شخص مستطیع خودش باید به حج برود و حج دیگری از طرف او کافی نیست؛ 29
- «مسألۀ 58» اگر کسی استطاعت مالی پیدا کرد ولی هنوز از طرف دولت ثبت نام اعلام نشده 29
- «مسألۀ 64» اگر کسی از سالهای پیش مستطیع بوده 30
- «مسألۀ 63» کسی که حج بر او واجب و مستقر شده 30
- «مسألۀ 67» اگر کسی در مدینۀ منوّره یا در راه حج مریض شود 31
- «مسألۀ 65» اگر کسی با داشتن استطاعت مالی به خوردن تریاک عادت دارد 31
- «مسألۀ 66» اگر رفتن به حج موجب ترک واجب یا فعل حرامی می شود، 31
- «مسألۀ 71» اگر کسی به گمان اینکه مستطیع نیست قصد عمره و حج استحبابی کند 32
- «مسألۀ 69» اگر کسی بعد از انجام عمرۀ تمتّع مریض شود 32
- «مسألۀ 70» اگر کسی به گمان اینکه استطاعت دارد به قصد عمره و حج تمتعِ واجب همۀ اعمال را انجام داد 32
- «مسألۀ 68» اگر بخواهند شخص مریضِ عاجز از حج را به مکۀ معظّمه ببرند، 32
- «مسألۀ 72» کسی که در اثر ندانستن مسأله گمان می کرد مستطیع شده است 33
- «مسألۀ 74» کسی که احتمال می دهد حجی که در سالهای پیش انجام داده صحیح نبوده 33
- «مسألۀ 73» اگر کسی با تقلید صحیح در گذشته به حج مشرف شده 33
- «مسألۀ 78» جایز نیست انسان با مال حرام به حج برود؛ 34
- «مسألۀ 76» اگر کسی که مستطیع است به قصد عمرۀ تمتّع محرم شود و پس از ورود در حرم «2» از دنیا برود 34
- «مسألۀ 75» کسی که حج واجب خود را انجام داده است 34
- «مسألۀ 77» بر مستطیع لازم نیست با پول خود به حج برود؛ 34
- «مسألۀ 80» اگر کسی از دنیا برود و حَجَّهالاسلام بر او واجب شده باشد، 35
- «مسألۀ 79» اگر کسی حَجَّهالاسلام بر او واجب شده باشد و آثار مرگ بر او ظاهر شود 35
- فصل سوم: وصیّت به حج 35
- «مسألۀ 84» اگر وصیت کند برای او از مال معیّنی حَجّهالاسلام انجام شود 36
- «مسألۀ 82» اگر کسی از دنیا برود و حَجَّهالاسلام بر او واجب باشد 36
- «مسألۀ 85» اگر کسی از دنیا برود و حَجَّهالاسلام بر او واجب باشد، 36
- «مسألۀ 83» اگر کسی وصیت کرده باشد که شخص معیّنی برای او حج بجا آورد 36
- «مسألۀ 81» اگر کسی از دنیا برود و حَجَّهالاسلام بر او واجب باشد 36
- «مسألۀ 88» اگر حج بر میّت واجب باشد و مال نداشته باشد 37
- «مسألۀ 87» به مجرد نایب گرفتن ذمّۀ میّت بری نمی شود. 37
- «مسألۀ 86» اگر حَجَّهالاسلام بر میّت واجب باشد 37
- «مسألۀ 89» اگر شخصی مثلًا منزل یا ملک خود را به دیگری صلح کند 37
- «مسألۀ 91» در نایب چند شرط معتبر است: 38
- «مسألۀ 90» اگر مالی که برای حج میّت در نظر گرفته شده به وصیّ میّت تحویل داده شود 38
- فصل چهارم: نیابت در حج 38
- «مسألۀ 93» لازم نیست نایب همجنس منوب عنه باشد؛ 39
- «مسألۀ 92» نایب لازم نیست در وقت اجیر شدن تمام اعمال و احکام حج را به تفصیل بداند؛ 39
- «مسألۀ 94» نایب شدن «صَرُورَه» 39
- «مسألۀ 95» در منوب عنه یعنی کسی که به نیابت او حجّ بجا می آورند دو شرط معتبر است: 40
- «مسألۀ 96» در منوب عنه بلوغ و عقل معتبر نیست؛ 40
- «مسألۀ 97» معنای نیابت این است که نایب عمل را به جای منوب عنه انجام دهد، 40
- «مسألۀ 100» در حج واجب نایب شدن یک نفر از چند نفر 41
- «مسألۀ 102» کسی که حج بر او واجب و ثابت شده، 41
- «مسألۀ 99» نایب نمودن کسی که وقتش از حج تمتع تنگ شده 41
- «مسألۀ 98» نایب «طواف نساء» 41
- «مسألۀ 101» در حج نیابتی پول احرام و قربانی بر عهدۀ نایب است؛ 41
- «مسألۀ 104» ذمّۀ منوب عنه فارغ نمی شود مگر به اینکه نایب اعمال را به طور صحیح انجام دهد؛ 42
- «مسألۀ 103» اگر از میّت مالی نزد کسی به قرض یا امانت یا عاریه یا به نحوی دیگر وجود داشته باشد 42
- «مسألۀ 105» «نایب» یا اجیر می شود بر فارغ کردن ذمّۀ میّت، 43
- «مسألۀ 108» یک نفر نمی تواند در یک سال برای دو نفر یا چند نفر نایب شود؛ 44
- «مسألۀ 107» کسی که مستطیع نیست و از راه دور به نیابت دیگری به حج می رود 44
- «مسألۀ 106» کسی که برای حج تمتع اجیر شده می تواند اجیر دیگری شود برای طواف یا سعی 44
- «مسألۀ 111» اگر کسی برای حج به مبلغ معینی اجیر شود و آن مبلغ کفاف حج را ندهد، 45
- «مسألۀ 114» اجیر باید اعمال حج را مطابق وظیفۀ خودش که از راه اجتهاد یا تقلید صحیح احراز کرده انجام دهد. 45
- «مسألۀ 113» اگر کسی اجیر شود برای دیگری در سال معینی حج بجا آورد 45
- «مسألۀ 109» اگر کسی اجیر شود که در سال معیّنی برای میّت حج بجا آورد 45
- «مسألۀ 112» اگر کسی اجیر شود خودش به نیابت دیگری حج بجا آورد، 45
- «مسألۀ 110» اگر اجیر شود تا برای کسی حج بجا آورد و تصادفاً مریض و ناتوان گردد 45
- «مسألۀ 116» مستحب است کسانی که شرایط وجوب حج را ندارند در صورت امکان به حج بروند. 46
- فصل پنجم: حجّ استحبابی 46
- «مسألۀ 115» در حج مستحب جایز است چند نفر در یک سال به نیابت یک نفر حج بجا آورند؛ 46
- «مسألۀ 119» کسی که تمکن ندارد از مال خودش به حج برود، 47
- «مسألۀ 117» مستحب است انسان هنگام خارج شدن از مکۀ معظّمه نیّت برگشتن کند؛ 47
- «مسألۀ 122» زن شوهردار یا زنی که در عدّۀ رجعی «1» است 47
- «مسألۀ 121» مستحب است انسان به نیابت از ائمۀ معصومین علیهم السلام و همچنین به نیابت پدر و مادر و خویشان و برادران و خواهران دینی خود 47
- «مسألۀ 118» مستحب است کسی که هزینۀ سفر حج را ندارد قرض کند و به حج برود، 47
- «مسألۀ 120» مستحب است انسان کسی را که تمکن از حج ندارد 47
- «مسألۀ 124» عمره نیز مانند حج 48
- فصل ششم: اقسام عمره 48
- «مسألۀ 123» عمره نیز مانند حج گاهی واجب است و گاهی مستحب؛ 48
- «مسألۀ 125» واجب است بر کسی که می خواهد وارد مکه شود با احرام حج یا احرام عمره وارد شود. 49
- «مسألۀ 127» تکرار عمره نیز مانند حج، مستحب مؤکّد است؛ 49
- «مسألۀ 126» عمره و حج همان گونه که به استطاعت واجب می شوند به نذر و عهد و قسم 49
- «مسألۀ 129» عمرۀ مفرده با عمرۀ تمتّع چند فرق دارد: 50
- «مسألۀ 128» عمرۀ مفرده با عمرۀ تمتّع در بیشتر اعمال مساویند؛ 50
- فصل هفتم: اقسام حج 51
- «مسألۀ 130» حج بر سه قسم است: 51
- «مسألۀ 131» آنچه در مسألۀ پیش گفته شد مربوط به حَجَّهالاسلام است؛ 52
- «مسألۀ 132» کسی که از شهرهای دور بوده و به مکۀ معظّمه آمده 52
- «مسألۀ 134» کسی که مجاور مکۀ معظّمه شده ولی هنوز وظیفه اش به حج افراد و قران تبدیل نشده، 53
- «مسألۀ 135» حج تمتّع مرکب است از دو عمل عبادی 53
- «مسألۀ 133» شخص مجاور مکۀ معظّمه که تصمیم برگشت به وطن را داشته باشد، 53
- فصل هشتم: صورت حج تمتّع به نحو اجمال 53
- «مسألۀ 137» در حج تمتّع چهارده چیز واجب است: 54
- «مسألۀ 136» در عمرۀ تمتّع شش چیز واجب است: 54
- «مسألۀ 138» در حج تمتّع چند شرط معتبر است: 55
- فصل نهم: شرایط حج تمتّع 55
- «مسألۀ 140» پس از انجام عمرۀ تمتّع بنابر احتیاط واجب باید انسان در مکه بماند 56
- «مسألۀ 139» لازم نیست انسان اعمال حج و عمره را پیش از احرام یاد گرفته باشد. 56
- «مسألۀ 141» همان طور که شخص متمتّع «1» پس از انجام عمرۀ تمتّع بنابر احتیاط واجب نباید از مکه خارج شود، 57
- «مسألۀ 142» کسی که وظیفه اش حج تمتّع است در حال اختیار و وسعت وقت نمی تواند به حج افراد یا به حج قران عدول نماید. 57
- «مسألۀ 144» اگر زن در حال احرام در میقات حائض یا نُفَساء است و نمی داند برای طواف عمره پاک می شود یا نه 58
- «مسألۀ 143» اگر زن در حال احرام در میقات حائض یا نُفَساء باشد 58
- فصل دهم: صورت حج افراد و حج قران 59
- «مسألۀ 146» حج افراد در صورت و اعمال مانند حج تمتّع است؛ فقط چند فرق دارد: 59
- «مسألۀ 145» حج افراد عملی است مستقل و جدا از عمره 59
- «مسألۀ 147» حج قران که آن هم مثل حج افراد وظیفۀ اهل مکه 60
- «مسألۀ 149» جایز نیست احرام را از مسجد شجره تأخیر اندازند؛ 61
- اشاره 61
- «مسألۀ 148» بنابر احتیاط واجب از خود مسجد و در داخل آن احرام ببندند 61
- اشاره 61
- اول: «مسجد شجره» است 61
- فصل یازدهم: میقاتهای احرام 61
- «مسألۀ 152» اگر زن حائض نتواند در حال عبور از مسجد شجره احرام ببندد 62
- «مسألۀ 153» افضل احرام از مسلخ است 62
- دوم: «جحفه» است؛ 62
- «مسألۀ 150» جنب و حائض می توانند در حال عبور از مسجد شجره احرام ببندند 62
- سوم: «وادی عقیق» است؛ 62
- اشاره 62
- «مسألۀ 151» اگر جنب در اثر کثرت جمعیت نتواند در حال عبور از مسجد احرام ببندد 62
- «مسألۀ 155» در حکم اهل مکه است کسی که دو سال یا بیشتر مجاور مکۀ معظّمه شده است؛ 63
- چهارم: «یَلَملَم» است 63
- اشاره 63
- هشتم: «جعرانه» است؛ 63
- ششم: منزل خود شخص است؛ 63
- هفتم: «مکۀ معظّمه» است؛ 63
- پنجم: «قَرن المنازل» است؛ 63
- «مسألۀ 154» احرام حج تمتّع در هر جای مکۀ قدیم واقع شود کافی است؛ 63
- اشاره 63
- دهم: «فخّ» است؛ 64
- یازدهم: محاذات یکی از میقاتهای پنجگانۀ نخست است، 64
- نهم: «ادنی الحلّ» است، 64
- اشاره 64
- «مسألۀ 156» همۀ کسانی که درمکه تصمیم می گیرند عمرۀ مفرده بجا آورند میقات آنان ادنی الحلّ است. 64
- «مسألۀ 158» احرام پیش از میقات جایز نیست؛ 65
- «مسألۀ 157» میقات یا به علم ثابت می شود و یابه شهادت دو مرد عادل 65
- فصل دوازدهم: احکام میقاتها 65
- «مسألۀ 161» اگر زن حائض از روی ندانستن مسأله گمان می کرد نمی تواند در حال حیض احرام ببندد 66
- «مسألۀ 162» اگر کسی قصد عمره یا حج نداشت و برای کاری بدون احرام از میقات عبور کرد 66
- «مسألۀ 159» همان گونه که تقدیم احرام بر میقات جایز نیست، تأخیر آن از میقات هم جایز نیست؛ 66
- «مسألۀ 160» اگر کسی که قصد عمره یا حج دارد از جهت فراموشی و غفلت 66
- باب دوم: اعمال و شرایط و آداب عمرۀ تمتّع و آداب ورود به حرم و مکۀ معظّمه و مسجدالحرام 67
- اشاره 67
- «مسألۀ 163» اگر شخص مستطیع با توجه و از روی علم و عمد بدون احرام از میقات عبور کرد، 67
- «مسألۀ 164» کسانی که در این زمانها با هواپیما به جده واردمی شوند، 67
- در احرام سه چیز واجب است: 68
- فصل اول: احرام 68
- اشاره 68
- 1- نیّت 68
- دوم از واجبات احرام پوشیدن دو جامۀ احرام است 71
- سوم از واجبات احرام «تلبیه» یعنی گفتن لبَّیک می باشد، 73
- «مسألۀ 202» برای احرام چند چیز مستحب است: 78
- مستحبات احرام 78
- «مسألۀ 203» مکروهات احرام نیز چند چیز است: 80
- مکروهات احرام 80
- اشاره 81
- تروک و محرّمات احرام 81
- اول از محرّمات احرام «شکار حیوان وحشی صحرایی» است؛ 81
- دوم از محرّمات احرام «جماع» است؛ 83
- سوم از محرّمات احرام «بوسیدن زن» است. 86
- چهارم از محرّمات احرام «لمس بدن زن و بازی با زن» است. 86
- ششم از محرّمات احرام «استمناء» است. 87
- پنجم از محرّمات احرام «نگاه کردن به زن» است. 87
- هفتم از محرّمات احرام «عقد ازدواج» و نیز «گواه شدن بر عقد ازدواج» است. 88
- هشتم از محرّمات احرام «استعمال بوی خوش» است. 89
- دهم از محرّمات احرام «سرمه کشیدن» است. 92
- نهم از محرّمات احرام «روغن مالی بدن» است. 92
- یازدهم از محرّمات احرام «به دست کردن انگشتر به قصد زینت» است. 93
- دوازدهم از محرّمات احرام «زینت کردن و پوشیدن زیور» برای زن است. 93
- سیزدهم از محرّمات احرام «نگاه کردن در آینه» است. 94
- چهاردهم از محرّمات احرام «پوشیدن لباس دوخته» بر مردان است. 95
- شانزدهم از محرّمات احرام «پوشیدن جوراب و چکمه» برای مردان است. 98
- پانزدهم از محرّمات احرام «دکمه گذاشتن و گره زدن جامه های احرام» است. 98
- هفدهم از محرّمات احرام «پوشیدن سر» برای مردان است. 99
- هجدهم از محرّمات احرام «پوشاندن صورت» بر زنها است. 101
- نوزدهم از محرّمات احرام «سایه قرار دادن مرد است بالای سر خود هنگام سیر و حرکت» 102
- بیستم از محرّمات احرام «فسوق» است. 104
- بیست ویکم از محرّمات احرام «جدال» است. 104
- بیست و دوم از محرّمات احرام «کشتن جانوران بدن» است. 106
- بیست و سوم از محرّمات احرام «جدا کردن مو از بدن خود یا دیگری» است. 107
- بیست و چهارم از محرّمات احرام «بیرون آوردن خون از بدن خود» است. 109
- بیست و ششم از محرّمات احرام «ناخن گرفتن» است. 110
- بیست و پنجم از محرّمات احرام بنابر احتیاط «کندن دندان» است. 110
- بیست و هشتم از محرّمات احرام بنابر احتیاط «جنگ کردن و کشتی گرفتن» است. 112
- بیست و هفتم از محرّمات احرام «برداشتن سلاح» است. 112
- بیست و نهم از محرّمات احرام «کندن و بریدن درخت و گیاه حرم» است. 113
- «مسألۀ 365» برای داخل شدن در حرم خدا چند چیز مستحب است: 115
- مستحبات ورود به حرم 115
- «مسألۀ 366» مستحب است حاجی برای ورود به مکۀ معظّمه نیز غسل کند 116
- آداب ورود به مسجدالحرام 116
- و مستحب است بر درب داخلی مسجدالحرام بایستد و بگوید: 116
- «مسألۀ 367» مستحب است حاجی در حال ورود به مسجدالحرام با غسل باشد 116
- و در روایتی دیگر وارد شده که درب مسجد می گویی: 117
- و هنگامی که داخل مسجد شد 117
- بعد کعبه را مخاطب قرار داده بگوید: 117
- پس به فرمایش شیخ صدوق (ره) نگاه کن به حجرالأسود و متوجه آن شو و بگو: 118
- و هنگامی که محاذی حجرالأسود شدی بگو: 118
- و در روایت صحیحه از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده است: 119
- فصل دوم: طواف خانۀ خدا واجبات، شرایط، احکام و آداب آن 119
- اشاره 119
- واگر نتوانستی همه را بخوانی بعضی را بخوان و بگو: 119
- «مسألۀ 370» اگر کسی طواف را فراموش کرد 120
- «مسألۀ 368» «طواف» از ارکان عمرۀ تمتّع است؛ 120
- [طواف از ارکان عمرۀ تمتّع است] 120
- «مسألۀ 369» کسی که عمرۀ تمتّع را در اثر تأخیر طواف باطل کرده 120
- اول «نیّت» است 121
- شرایط طواف 121
- «مسألۀ 372» شخص مریض را که طواف می دهند 121
- «مسألۀ 371» محرم اگر به واسطۀ مرض خودش نتواند طواف کند 121
- اشاره 121
- دوم از شرایط طواف «طهارت از حدث» است؛ 122
- اول: اینکه پیش از رسیدن به نصف حقیقی طواف باشد؛ 123
- دوم: اینکه پس از رسیدن به نصف و پیش ازتمام شدن شَوْط چهارم باشد؛ 123
- چهارم: اینکه پس از تمام شدن شوط چهارم بی اختیار حدث خارج شود؛ 124
- سوم: اینکه بعد از تمام شدن شَوْط چهارم به اختیار، خود را مُحدث کند؛ 124
- سوم از شرایط طواف «پاک بودن بدن و لباس» است از خون و سایر نجاسات. 128
- چهارم از شرایط طواف «ختنه» است در مردها؛ و این شرط در زنها نیست. 129
- اشاره 130
- اول و دوم: اینکه طواف از حجرالأسود شروع شود و به حجرالأسود نیز ختم شود. 130
- واجبات طواف 130
- پنجم از شرایط طواف «پوشاندن عورت» است بنابر مشهور و احتیاط واجب. 130
- سوم از واجبات طواف: اینکه خانۀ کعبه را در همۀ شَوْطها در طرف چپ خود قرار دهد. 131
- چهارم از واجبات طواف: اینکه حجْر اسماعیل علیه السلام را نیز دور بزند؛ 132
- پنجم از واجبات طواف: اینکه طواف دور همۀ کعبه و خارج از خود کعبه واقع شود. 133
- ششم از واجبات طواف:- بنابر مشهور- اینکه طواف بین کعبه و مقام ابراهیم علیه السلام واقع شود. 134
- هفتم و هشتم از واجبات طواف: اینکه طواف باید هفت شَوْط کامل باشد، 135
- اول: اینکه بعد از فراغت از هفت شَوْط شک کند آیا طواف را صحیح انجام داده یا نه؛ 140
- سوم: اینکه در آخر شَوْط باشد و یقین دارد که هفت شَوْط کامل طواف کرده 140
- دوم: اینکه بعد از فراغت از طواف و وارد شدن در واجب دیگری- مثل نماز طواف یا سعی- در عدد شَوْطها شک کند؛ 140
- چهارم: کسی که کثیرالشک و خارج از متعارف باشد؛ 140
- اشاره 140
- اول: اینکه همۀ اطراف احتمال، کمتر از هفت باشد؛ 140
- پنجم: اینکه پیش از رسیدن به حَجرالاسود و تمام شدن شَوْط، 141
- چهارم: اینکه بین هفت و کمتر و زیادتر شک کند 141
- «مسألۀ 436» اگر مریض یا کودکی را به دوش گرفت تا طوافش دهد 141
- «مسألۀ 435» اگر در بین سعی صفا و مروه یادش آید که طواف را بجا نیاورده 141
- سوم: اینکه بین کمتر از هفت و بیشتر از هفت شک کند، 141
- مسائل متفرقۀ طواف 141
- دوم: اینکه پیش از فراغت از طواف، بین هفت و کمتر شک کند. 141
- «مسألۀ 437» در حال طواف تکلّم کردن، خندیدن، شعر خواندن و مانند اینها اشکال ندارد؛ 142
- «مسألۀ 440» هر گاه در حال طواف در قسمتی از آن اشکالی پیش آمد 142
- «مسألۀ 439» لازم نیست در حال طواف روی طواف کننده به طرف جلو باشد؛ 142
- «مسألۀ 438» آب خوردن در حال طواف 142
- آداب و مستحبات طواف 143
- «مسألۀ 441» 1- مستحب است در حال طواف بگوید: 143
- 4- وقتی که به حِجْر اسماعیل علیه السلام رسید، 143
- 2- در حال طواف بگوید: 143
- 3- هر وقت به در خانۀ کعبه می رسد 143
- 5- وقتی که از حِجْر اسماعیل علیه السلام گذشت و به پشت کعبه رسید 144
- 7- در بین رکن یمانی و حَجرالاسود بگوید: 144
- 8- در شوط هفتم وقتی که به مستجار- 144
- 6- وقتی که به رکن یمانی رسید دست بلند کند و بگوید: 144
- 10- مستحب است در هر شَوْط، ستونهای چهارگانۀ کعبه 145
- 9- رکن یمانی را استلام کند، 145
- «مسألۀ 444» نماز طواف واجب را بنابر احتیاط واجب باید 145
- «مسألۀ 442» واجب است بعد از تمام شدن طواف واجب دو رکعت نماز 145
- 11- در وقت استلام حَجَرالاسود بگوید: 145
- فصل سوم: نماز طواف 145
- «مسألۀ 443» واجب است پس از تمام شدن طواف واجب بدون فاصلۀ عرفی نماز طواف را بخواند؛ 145
- اشاره 145
- «مسألۀ 446» نماز طواف را می تواند مانند نماز صبح بلند بخواند، 146
- «مسألۀ 445» جایز است در نماز طواف پس از حمد هر سوره ای را که می خواهد بخواند؛ 146
- «مسألۀ 448» اگر نماز طواف واجب را فراموش کند 146
- «مسألۀ 449» اگر نماز طواف واجب را فراموش کرد 146
- «مسألۀ 447» اگر در رکعتهای نماز طواف شک کرد، 146
- «مسألۀ 453» بر هر مکلف واجب است نماز خود و شرایط و واجبات و قرائت و ذکرهای واجب آن را به طور صحیح یاد بگیرد؛ 147
- «مسألۀ 452» اگر عمداً و با علم به مسأله نماز طواف عمره یا حج را نخواند 147
- «مسألۀ 454» اگر نتوانست قرائت یا ذکرهای واجب نماز را یاد بگیرد 147
- «مسألۀ 451» اگر نماز طوافی را که فراموش کرده یا باطل بوده 147
- «مسألۀ 450» در حکم فراموشی نماز است اگر در اثر ندانستن مسأله آن را نخوانده است، 147
- «مسألۀ 456» اگر کسی نماز طواف واجب را در حِجْر اسماعیل علیه السلام بجا آورد 148
- «مسألۀ 455» نماز طواف را در همه وقت جایز است بخواند؛ 148
- «مسألۀ 460» اگر قرائت نماز او غلط بوده 148
- «مسألۀ 459» اگر بین طواف واجب و نماز آن زیاد فاصله بیندازد، 148
- «مسألۀ 457» کسی که در عمرۀ تمتّع بعد از طواف وضویش باطل شده 148
- «مسألۀ 458» خواندن نماز طواف به جماعت در حال اختیار محل اشکال است؛ 148
- «مسألۀ 461» 1- بر حسب فرموده شیخ صدوق (ره) مستحب است بعد از نماز طواف، حمد و ثنای خدا را بجا آورد 149
- مستحبات نماز طواف 149
- «مسألۀ 465» بنابر احتیاط واجب در سعی باید از اول کوه صفا، از پایین آن شروع کند 150
- فصل چهارم: سعی بین صفا و مروه 150
- «مسألۀ 463» سعی بین صفا و مروه باید هفت مرتبه باشد؛ 150
- «مسألۀ 464» در سعی واجب است از صفا شروع کند، 150
- «مسألۀ 466» در سعی جایز است بدون عذر نیز بر حیوان یا دوچرخه و مانند آن سوار شود 150
- «مسألۀ 462» واجب است پس از نماز طواف سعی کند بین صفا و مروه 150
- اشاره 150
- «مسألۀ 471» در سعی پوشاندن عورت و پاک بودن بدن و لباس و طهارت از حدث معتبر نیست. 151
- «مسألۀ 468» واجب است هنگام رفتن به طرف مروه متوجه مروه باشد؛ 151
- «مسألۀ 469» سعی نیز مانند طواف از عبادات است و باید آن را به قصد قربت 151
- «مسألۀ 467» واجب است رفت و برگشت بین صفا و مروه از راه متعارف باشد؛ 151
- «مسألۀ 472» سعی نیز همانند طواف یکی از ارکان عمره و حج است. 151
- «مسألۀ 470» در سعی باید نیّت کند 151
- «مسألۀ 476» پس از نماز طواف لازم نیست فوراً و بلافاصله سعی را انجام دهد؛ 152
- «مسألۀ 473» واجب است سعی را پس از طواف و نماز طواف بجا آورد؛ 152
- «مسألۀ 475» اگر کسی به هیچ گونه حتی سواره نتواند سعی را بجا آورد 152
- «مسألۀ 477» بنابر احتیاط واجب باید موالات عرفی را در سعی رعایت کند 152
- «مسألۀ 474» اگر بیماری را به دوش بگیرد 152
- «مسألۀ 480» اگر از روی اشتباه و فراموشی زیادتر از هفت شَوْط سعی کرده است، 153
- «مسألۀ 481» اگر عمداً بعضی از شَوْطهای سعی را در عمرۀ تمتّع ترک کند 153
- «مسألۀ 479» اگر عمداً زیادتر از هفت شوط سعی کند، 153
- «مسألۀ 478» اگر بین صفا و مروه را چند طبقه کنند 153
- «مسألۀ 484» شک در عدد شَوْطهای سعی چند صورت دارد: 154
- «مسألۀ 482» اگر از روی فراموشی بعضی از شَوْطهای سعی را ترک کرده است، 154
- «مسألۀ 483» اگر از روی فراموشی بعضی از شوطهای سعی را ترک کرد 154
- «مسألۀ 485» اگر در روزی که طواف کرده است، فردای آن روز شک کند 155
- «مسألۀ 486» اگر پس از تمام شدن سعی و فراغت از آن شک کند 155
- «مسألۀ 488» 1- مستحب است پس از نماز طواف و پیش از سعی از آب زمزم بنوشد 156
- مستحبات سعی 156
- «مسألۀ 487» اگر در حال طواف یا سعی پول یا چیز دیگر غصبی یا مالی که خمس آن داده نشده همراه دارد 156
- فصل پنجم: تقصیر و احکام آن 160
- «مسألۀ 489» در عمرۀ تمتّع واجب است پس از سعی تقصیر کند؛ 160
- اشاره 160
- «مسألۀ 493» پس از تقصیر آنچه به سبب احرام حرام شده بود حلال می شود؛ 161
- «مسألۀ 491» تقصیر باید بعد از سعی باشد؛ 161
- «مسألۀ 496» اگر تقصیر را فراموش کرد 161
- «مسألۀ 495» اگر عمداً تقصیر را تا وقت احرام حج ترک کند 161
- «مسألۀ 494» پس از فراغت از سعی لازم نیست فوراً تقصیر کند؛ 161
- «مسألۀ 492» تقصیر نیز از عبادات است 161
- «مسألۀ 490» بنابر اقویٰ کندن مو کافی نیست؛ 161
- «مسألۀ 498» در عمرۀ تمتّع طواف نساء واجب نیست؛ 162
- «مسألۀ 497» اگر از روی ندانستن مسأله بعد از سعی و پیش از تقصیر با زن خود نزدیکی کند 162
- باب سوم: اعمال، احکام و آداب حج تمتّع 162
- اشاره 162
- «مسألۀ 499» اولین واجب حج تمتع «نیّت حج تمتع» است 163
- فصل اول: احرام حج و مستحبات آن 163
- «مسألۀ 502» اگر احرام حج تمتّع را فراموش کند 164
- «مسألۀ 500» پس از انجام عمرۀ تمتّع بنابر احتیاط واجب باید انسان در مکه بماند 164
- «مسألۀ 501» پس از تمام شدن عمرۀ تمتّع لازم نیست فوراً احرام حج ببندد؛ 164
- اشاره 165
- 2- و وقتی که به منیٰ رسید بگوید: 165
- 3- و شب عرفه را در منیٰ بماند 165
- «مسألۀ 504» چیزهایی که در احرام عمرۀ تمتّع مستحب بود و در مسألۀ «202» به آنها اشاره شد 165
- 1- پس از اینکه در راه مشرف بر «ابطَح» شد به آواز بلند لبیّک بگوید؛ 165
- «مسألۀ 503» بنابر احتیاط در حج تمتّع پس از احرام و پیش از رفتن به عرفات، طواف مستحب بجا نیاورد؛ 165
- «مسألۀ 507» مقصود از «وقوف» توقف کردن و بودن در آن مکان است 166
- اشاره 166
- فصل دوم: وقوف به عرفات 166
- 4- و هنگام توجه به طرف عرفات این دعا را بخواند: 166
- «مسألۀ 505» واجب است مُحرم به احرام حج در ظهر روز عرفه- نهم ذیحجّه- در عرفات باشد 166
- «مسألۀ 506» وقوف به عرفات نیز مانند سایر اعمال حج از عبادات است 166
- «مسألۀ 508» هر چند از بعضی اخبار استفاده می شود که می توانند اول ظهر نماز ظهر و عصر را در خارج عرفات بخوانند 167
- «مسألۀ 510» در عرفات کوهی است معروف به «جبل الرحمه» که جزو عرفات است. 167
- «مسألۀ 511» هر چند واجب است از بعد از ظهر تا مغرب شرعی در عرفات باشند ولی همۀ آن رکن حج نیست؛ 167
- «مسألۀ 509» عرفات بیابانی است در خارج حرم خدا، 167
- «مسألۀ 512» چنانکه گفته شد اگر با علم و عمد وقوف به عرفات را به طور کلی ترک کند، 167
- «مسألۀ 514» اگر کسی عمداً پیش از مغرب شرعی از عرفات کوچ کرد 168
- «مسألۀ 513» کسی که در اثر فراموشی یا دیر رسیدن به مکه یا اشتباه در ماه 168
- «مسألۀ 515» اگر ماه در نزد علما و قضات اهل سنّت در حجاز ثابت شد 169
- «مسألۀ 516» پس از رسیدن به عرفات مستحب است: 169
- 2- غسل کند و نماز ظهر وعصر را با غسل و با یک اذان و دو اقامه بدون فاصله بجا آورد 169
- 3- وقوف در پایین کوه و در طرف چپ آن در زمینهای هموار باشد 169
- 1- هنگام ظهر پس از قطع تلبیه «لااله إلااللّه» بگوید 169
- 7- پس دستهای خود را به طرف بالابلند کند و بگوید: 170
- 6- این دعا را بخواند: 170
- 8- این دعا را بخواند: 170
- 5- صد مرتبه: «اللّه اکبر» بگوید؛ 170
- 4- در حال وقوف با طهارت باشد. 170
- 11- ده آیه از اول سورۀ بقره، 171
- 9- و بگوید: 171
- 10- رو به کعبه بایستد و صد مرتبه: 171
- 13- حمد خدا گوید بر همۀ نعمتهایش؛ 172
- 14- پس بگوید: 172
- 12- سورۀ: «قُل اعوذُ بِرَّبِ الفَلَق» 172
- 18- بسیار خوب است که در این روز دعای حضرت سیّدالشهداء علیه السلام 173
- 15- و حاجتهای دنیایی و آخرتی خود را از خدا بخواهد؛ 173
- 16- و نزدیک غروب آفتاب بگوید: 173
- 17- هر چه می تواند در حق برادران دینی خود دعا کند؛ 173
- 19- پس از غروب آفتاب بگوید: 173
- «مسألۀ 517» شخص حاج پس از انجام وقوف به عرفات، در مغرب شب عید باید به طرف مشعرالحرام کوچ کند، 174
- اشاره 174
- فصل سوم: وقوف به مشعر 174
- «مسألۀ 518» وقوف در مشعر نیز از ارکان حج است 174
- 20- بسیار بگوید: 174
- «مسألۀ 522» جایز است کمی پیش از طلوع آفتاب از مشعر به طرف منیٰ حرکت کند؛ 175
- «مسألۀ 519» وقوف در مشعر نیز مانند وقوف در عرفات از عبادات است 175
- «مسألۀ 521» بنابر احتیاط واجب باید شب دهم را نیز تا طلوع فجر در مشعر به سر برد 175
- «مسألۀ 520» بنابر احتیاط واجب در مشعر ذکر خدا را ترک نکند؛ 175
- «مسألۀ 523» جایز است برای اشخاص ضعیف و معذور 175
- «مسألۀ 525» از آنچه گذشت معلوم شد برای وقوف در مشعر سه وقت است: 176
- «مسألۀ 524» اگر در اثر فراموشی یا عذری دیگر وقوف از طلوع فجر تا طلوع آفتاب را به طور کلی ترک کند، 176
- اشاره 176
- «مسألۀ 526» چون وقوف به عرفات دو وقت دارد: 176
- چهارم: وقوف اختیاری مشعر را با اضطراری عرفات درک کند؛ 177
- دوم: وقوف اختیاری عرفات و وقوف اختیاری مشعر را درک کند؛ 177
- سوم: وقوف اختیاری عرفات و اضطراری مشعر را در روز عید درک کند؛ 177
- اول: هیچ یک از دو وقوف را به هیچ نحو درک نکند؛ 177
- هفتم: وقوف اضطراری عرفات و اضطراری مشعر را در شب عید درک کند؛ 178
- پنجم: وقوف اختیاری عرفات را با اضطراری مشعر در شب عید درک کند؛ 178
- ششم: وقوف اضطراری عرفات را با اضطراری مشعر در روز عید درک کند. 178
- یازدهم: فقط وقوف اضطراری مشعر را در روز عید درک کند. 179
- هشتم: فقط وقوف اختیاری عرفات را درک کند. 179
- نهم: فقط وقوف اضطراری عرفات را درک کند؛ 179
- دوازدهم: فقط وقوف اضطراری مشعر را در شب عید درک کند. 179
- دهم: فقط وقوف اختیاری مشعر را درک کند؛ 179
- «مسألۀ 527» اگر کسی در بیابانی به گمان اینکه از عرفات است وقوف کند و بعد معلوم شود از عرفات نبوده و اشتباه کرده است، 179
- «مسألۀ 528» خدمه ای که حجشان حج نیابتی است 180
- «مسألۀ 529» اگر کسی غیر از معذورین عمومی در اثر ندانستن مسأله به وقوف اضطراری مشعر در شب عید اکتفا کرد 180
- 2- در راه رفتن، میانه رو باشد 181
- 5- هر چه می تواند شب را به شب زنده داری 181
- 4- در وسط وادی، طرف راستِ راه پیاده شود؛ 181
- مستحبات وقوف به مشعر 181
- 3- نماز مغرب و عشا را تا مشعر تأخیر اندازد؛ 181
- «مسألۀ 530» 1- مستحب است با وقار و آرامش دل 181
- 8- در حال وقوف برای خود و پدر و مادر و اولاد و اهل و مال و برادران و خواهران مؤمن خود دعا کند؛ 182
- 10- مستحب است در کوچ کردن به طرف منیٰ وقتی که به وادی مُحَسِّر رسید مقدار صد قدم مانند شتر تند حرکت کند؛ 182
- 9- مستحب است ریگهایی را که در منیٰ برای رمی جمرات لازم است از مشعر جمع آوری کند؛ 182
- 6- بعد از نماز صبح با طهارت حمد و ثنای خدا گوید؛ 182
- 7- وقوف در مشعر را 182
- «مسألۀ 533» در ریگها سه شرط معتبر است: 183
- فصل چهارم: واجبات منیٰ در روز عیدقربان 183
- «مسألۀ 532» اولین واجب منیٰ در روز عید «رمی جمرۀ عقبه» «1» است؛ 183
- «مسألۀ 531» پنجم و ششم و هفتم از واجبات حج اعمال سه گانۀ منیٰ است 183
- 1- رمی جمرۀ عقبه: 183
- «مسألۀ 534» در رمی چند چیز معتبر است: 184
- «مسألۀ 535» وقت رمی جمره از طلوع آفتاب روز عید است تا مغرب شرعی؛ 185
- «مسألۀ 536» کسانی که از رمی جمره در روز معذورند 185
- «مسألۀ 538» اگر احتمال دهد ریگهایی را که جمع آوری کرده بِکْر نباشند 186
- «مسألۀ 539» اگر شک کند آنچه را برای رمی جمع آوری کرده «حِصی»- یعنی ریگ- به آنها گفته می شود یا نه، 186
- «مسألۀ 542» اگر معلوم شود ریگهایی را که انداخته به جمره نخورده است 186
- «مسألۀ 541» اگر پس از فراغت از رمی بلافاصله در صحت آن شک کرد، 186
- «مسألۀ 540» اگر در عدد ریگهایی که انداخته یا در رسیدن آنها به جمره شک کرد، 186
- «مسألۀ 537» اگر احتمال دهد ریگهایی را که در حرم است از خارج حرم به حرم آورده باشند 186
- «مسألۀ 549» بر رمی در طبقۀ دوم جمرات، 187
- «مسألۀ 543» اگر چند ریگ را با هم بزند مانعی ندارد؛ 187
- «مسألۀ 546» طهارت از حدث و خبث در رمی معتبر نیست؛ 187
- «مسألۀ 547» برای کودکان و بیماران و افراد بیهوش که قدرت رمی ندارند واجب است نایب بگیرند 187
- «مسألۀ 545» جایز است سواره رمی کند؛ 187
- «مسألۀ 544» باید ریگ را با دست بزند؛ 187
- «مسألۀ 548» اگر بیمار یا بیهوش بعد از تمام شدن عمل نایب سالم شود، 187
- هشتم: 188
- دوم: 188
- سوم: 188
- پنجم: 188
- مستحبات رمی جمرات 188
- نهم: 188
- اول: 188
- هفتم: 188
- چهارم: 188
- ششم: 188
- دهم: 188
- «مسألۀ 553» قربانی باید در منیٰ باشد؛ 189
- دوازدهم: 189
- یازدهم: 189
- «مسألۀ 554» اگر قربانگاه را در خارج منیٰ درست کرده اند 189
- 2- قربانی و شرایط و مستحبات آن: 189
- «مسألۀ 552» در شرایط عادی یک قربانی برای چند نفر کافی نیست؛ 189
- «مسألۀ 551» دوم از واجبات منیٰ در روز عید در حج تمتّع «هَدْی» یعنی قربانی است. 189
- «مسألۀ 559» در حیوان قربانی چند شرط معتبر است: 190
- «مسألۀ 555» بنابر احتیاط واجب قربانی باید در روز باشد؛ 190
- «مسألۀ 556» بنابر احتیاط واجب قربانی را از روز عید تأخیر نیندازد. 190
- «مسألۀ 557» اعمال منیٰ در روز عید قربان به ترتیب عبارت است از: 190
- «مسألۀ 558» قربانی نیز مانند سایر اعمال حج از عبادات است 190
- «مسألۀ 561» اگر به طور کلی حیوان قربانی یافت نمی شود 191
- «مسألۀ 560» اگر در روز عید غیر از اخته یافت نمی شود 191
- «مسألۀ 563» اگر حیوانی را به گمان صحیح و سالم بودن بخرد و قربانی کند و بعد معلوم شود مریض یا ناقص بوده است، 192
- «مسألۀ 566» بنابر احتیاط اگر احتمال نقص یا عیب در حیوان می دهد آن را بررسی کند. 192
- «مسألۀ 567» اگر حیوان سالمی را برای قربانی بخرد و در راه قربانگاه زمین بخورد 192
- «مسألۀ 562» در قربانی دست کم یک گوسفند واجب است 192
- «مسألۀ 565» اگر بعد از قربانی کردن شک کند آیا حیوان واجد شرایط بوده است یا نه 192
- «مسألۀ 564» اگر حیوانی را با احتمال لاغری بخرد و به امید چاق بودن با قصد قربت قربانی کند 192
- «مسألۀ 572» ولیّ بچه که او را مُحرم کرده است به احرام حج تمتّع، 193
- «مسألۀ 568» لازم نیست خود انسان ذبح کند 193
- «مسألۀ 573» بنابر احتیاط در صورت امکان قربانی را سه قسمت کند: 193
- «مسألۀ 570» اگر نایب در خرید حیوان و ذبح نیابت داشته باشد 193
- «مسألۀ 571» بنابر احتیاط واجب ذبح کننده باید مؤمن اثناعشری باشد؛ 193
- «مسألۀ 569» اگر می خواهد برای ذبح نایب بگیرد باید به شخص مورد اطمینان نیابت دهد؛ 193
- «مسألۀ 575» اگر بدون مشقت می تواند قرض بگیرد 194
- «مسألۀ 577» اگر قربانی و پول آن را ندارد 194
- «مسألۀ 574» اگر نه قربانی دارد و نه پول آن را، 194
- «مسألۀ 579» سه روز روزه باید پشت سر هم باشد؛ 194
- «مسألۀ 578» سه روز از ده روز روزه باید در ماه ذیحجّه واقع شود؛ 194
- «مسألۀ 576» اگر در اشیائی که در سفر با خود دارد چیز زایدی به اندازۀ پول قربانی وجود دارد 194
- «مسألۀ 580» اگر تا آخر ذیحجّه این سه روزه را نگرفت 195
- «مسألۀ 581» پس از گرفتن سه روزه باید هفت روز روزه پس از مراجعت به وطن خود بگیرد. 195
- «مسألۀ 584» کسی که در حج اجیر دیگری است می تواند برای ذبح قربانی نایب بگیرد 195
- «مسألۀ 583» اگر روزه رانگرفت و از دنیا رفت، 195
- «مسألۀ 582» بنابر احتیاط هفت روز را نیز پشت سرهم بگیرد. 195
- «مسألۀ 589» سابقاً گفته شد که قربانی باید در منیٰ باشد 196
- «مسألۀ 588» کسی که در اثر ندانستن مسأله گوسفند خود را برای ذبح به غیر مؤمن داده است 196
- «مسألۀ 585» در شب عید قربانی کردن جایز نیست، 196
- «مسألۀ 586» کسی که در حال احرام است پیش از تقصیر یا تراشیدن سر 196
- «مسألۀ 590» اگر کسی بدون گرفتن وکالت از دیگری 196
- «مسألۀ 587» اگر چند نفر پول روی هم گذاشتند و به کسی وکالت دادند که برود و گوسفند بخرد 196
- «مسألۀ 596» اگر برای رمی جمرۀ عقبه نایب گرفت 197
- «مسألۀ 591» ذبح باید با کارد آهنی باشد 197
- «مسألۀ 593» اگر کسی به اعتقاد اینکه گوشتها تلف می شود و قربانی تضییع مال است قربانی نکرد 197
- «مسألۀ 595» قربانی را اگر از پول متعلَّق خمس 197
- «مسألۀ 592» اگر به کسی در خرید حیوان و ذبح آن وکالت داد 197
- «مسألۀ 594» محرم می تواند پیش از ذبحِ قربانی خود، 197
- «مسألۀ 597» اگر قربانی را عمداً از روز عید تأخیر انداخت 197
- «مسألۀ 598» در قربانی چند چیز مستحب است: 198
- «مسألۀ 599» سوم از واجبات منیٰ در روز عید 198
- 3- تقصیر یا سر تراشیدن: 198
- «مسألۀ 600» خنثای مشکل «2» اگر از دو دستۀ اخیر نباشد 199
- «مسألۀ 601» در تراشیدن سر بنابر احتیاط همۀ سر را بتراشد. 199
- «مسألۀ 602» تقصیر و سر تراشیدن نیز مانند سایر اعمال حج از عبادات است 199
- «مسألۀ 603» در سر تراشیدن جایز است انسان سر خود را 199
- «مسألۀ 610» جای تقصیر و سرتراشیدن منیٰ است؛ 200
- «مسألۀ 604» کسانی که باید سر خود را بتراشند اگر سرشان مو ندارد، 200
- «مسألۀ 609» اگر در اثر فراموشی یا ندانستن مسأله، تقصیر یا سرتراشیدن را پیش از قربانی یا پیش از رمی جمره بجا آورد 200
- «مسألۀ 606» در تقصیر تراشیدن ریش 200
- «مسألۀ 608» وقت تقصیر و تراشیدن 200
- «مسألۀ 605» کسانی که مخیّرند بین تقصیر و سرتراشیدن اگر سرشان مو ندارد 200
- «مسألۀ 607» در تقصیر کافی بودن زدن موی زیر بغل و زیر شکم، 200
- «مسألۀ 615» کسانی که مخیّرند بین تقصیر و تراشیدن سر، 201
- «مسألۀ 613» اگر قربانی از روز عید تأخیر افتاد 201
- «مسألۀ 611» طواف و سعی را باید پس از تقصیر یا سر تراشیدن بجا آورد. 201
- «مسألۀ 612» پس از تقصیر یا سرتراشیدن همۀ محرمات احرام بر او حلال می شود مگر زن و بوی خوش، 201
- «مسألۀ 614» اگر کسی را برای قربانی وکیل نماید 201
- «مسألۀ 616» کسی که وظیفه اش تراشیدن سر است 202
- «مسألۀ 617» مُحرم جایز نیست پیش از سر تراشیدن یا تقصیر، خودش سر دیگری را بتراشد یا موی او را بزند، 202
- «مسألۀ 620» در سر تراشیدن چند چیز مستحب است: 202
- «مسألۀ 619» اگر بچۀ ممیز تمام اعمال حج را به نحو صحیح انجام دهد 202
- «مسألۀ 618» اگر در اثر عدم امکان ذبح در منیٰ، 202
- «مسألۀ 621» بعد از انجام سه واجب منیٰ در روز عید، واجب است به مکه برود 203
- «مسألۀ 622» طواف و نماز و سعی در اینجا از نظر کیفیت و واجبات و شرایط و احکام، مانند طواف و نماز و سعی عمره است؛ 203
- اشاره 203
- فصل پنجم: اعمال مکۀ معظمه 203
- «مسألۀ 625» سه طائفۀ اول که طواف و سعی را جلو انداخته اند 204
- «مسألۀ 624» برای چند طائفه جایز است طواف و نماز و سعی را پس از احرام حج و پیش از رفتن به عرفات انجام دهند: 204
- چهارم: کسی که می داند تا آخر ذیحجّه در اثر ترس یا جهاتی دیگر نمی تواند به مکه برگردد، 204
- سوم: بیماری که بترسد پس از برگشتن 204
- «مسألۀ 626» کسی که به جهتی از جهات می ترسد به مکه برگردد جایز است طواف نساء را نیز جلو بیندازد. 204
- «مسألۀ 627» اگر بعد از ورود به مکه نتواند بعضی از اعمال نامبرده را انجام دهد 204
- «مسألۀ 623» محل انجام اعمال پنج گانۀ یاد شده بعد از اعمال منیٰ است 204
- اول: زنی که بترسد 204
- دوم: پیرمرد یا پیرزنی که نتواند به مکه برگردد 204
- دوم: بعد از سعی صفا و مروه 205
- مسائل طواف نساء 205
- اول: بعد از تقصیر یا تراشیدن سر همۀ محرمات حلال می شوند، 205
- «مسألۀ 629» برای کسانی که در اثر ترس از حیض یا مرض یا جهات دیگر طواف و سعی و طواف نساء را جلو انداخته اند، 205
- «مسألۀ 628» تروک و محرمات احرام حج در سه مرحله حلال می شوند: 205
- سوم: بعد از طواف نساء و نماز آن، 205
- «مسألۀ 630» طواف نساء و نماز آن در کیفیت و واجبات و شرایط و احکام مانند طواف حج و نماز آن می باشد؛ 205
- «مسألۀ 635» اگر در اثر فراموشی یا ندانستن مسأله، طواف نساء و نماز آن را پیش از سعی بجا آورد، 206
- «مسألۀ 636» زنی که می ترسد حائض شود و نتواند طواف نساء را بجا آورد 206
- «مسألۀ 634» در حال اختیار باید طواف نساء را پس از سعی بجا آورد، 206
- «مسألۀ 632» بنابر احتیاط واجب بچۀ ممیّز که احرام بسته نیز برای حلال شدن زن یاشوهر برای او، 206
- «مسألۀ 631» طواف نساء اختصاص به مرد ندارد؛ 206
- «مسألۀ 633» طواف نساء و نماز آن هر چند واجبند، ولی رکن حج نیستند؛ 206
- مستحبات طواف حج و نماز آن و سعی 207
- «مسألۀ 637» اگر زن حائض شد و کاروان او مهلت نمی دهند 207
- «مسألۀ 640» اگر طواف نساء را فراموش کرد 207
- «مسألۀ 639» اگر کسی طواف نساء را که بر او واجب بوده بجا نیاورد تا از دنیا برود، 207
- «مسألۀ 641» آنچه برای طواف و نماز طواف و سعی در عمره مستحب بود 207
- «مسألۀ 638» در حج اجاره ای نایب باید طواف نساء را به نیابت منوب عنه بجاآورد؛ 207
- اشاره 208
- فصل ششم: اعمال منیٰ در ایام تشریق 208
- «مسألۀ 644» کسی که یکی از محرمات در حال احرام را غیر از آنچه گذشت انجام داده 209
- 1- بیتوتۀ در منیٰ یعنی ماندن شب در آنجا: 209
- «مسألۀ 645» بنابر اقویٰ کسی که در احرام عمرۀ تمتع نیز از صید یا زن اجتناب نکرده 209
- «مسألۀ 642» بنابر مشهور بر حجاج واجب است شب یازدهم و دوازدهم ذیحجّه را 209
- «مسألۀ 643» بر چند طایفه واجب است در شب سیزدهم نیز در منیٰ بمانند: 209
- «مسألۀ 650» بر چند طایفه بیتوته و ماندن شب در منیٰ واجب نیست: 210
- «مسألۀ 646» در بیتوتۀ در منیٰ کافی است از مغرب شرعی تا نصف شب در آنجا بماند؛ 210
- «مسألۀ 649» لازم نیست در منیٰ بیدار بماند: 210
- «مسألۀ 647» از برخی اخبار معتبره استفاده می شود که جایز است پیش از غروب آفتاب یا اول شب از منیٰ خارج شود؛ 210
- «مسألۀ 648» بیتوتۀ در منیٰ مانند سایر اعمال حج از عبادات است 210
- «مسألۀ 651» اگر بعد از ظهر روز دوازدهم از منیٰ کوچ کرد 211
- «مسألۀ 654» اگر اول شب در منیٰ ماند ولی پیش از نصف شب خارج شد 211
- «مسألۀ 652» در ایام تشریق واجب نیست روزها در منیٰ بماند، 211
- «مسألۀ 653» اگر بیتوتۀ در منیٰ را بدون عذر ترک کرد، 211
- «مسألۀ 656» اگر در اثر اشتباه در خارج منیٰ 212
- «مسألۀ 659» کسانی که از منیٰ روز دوازدهم کوچ می کنند جایز نیست پیش از ظهر کوچ کنند؛ 212
- «مسألۀ 655» اگر شب را به قصد عبادت در مکه ماند ولی خوابش برد 212
- «مسألۀ 658» بنابر احتیاط جای قربانیِ کفارات حج منیٰ است؛ 212
- «مسألۀ 657» اگر برای طواف و سعی به مکه رفته بود 212
- «مسألۀ 666» کسانی که می دانند در روز نمی توانند رمی کنند- 213
- «مسألۀ 663» در هر روز باید به هر یک از جمرات سه گانه هفت ریگ بزند 213
- «مسألۀ 665» وقت رمی جمرات 213
- «مسألۀ 662» کسانی که باید شب سیزدهم را در منیٰ بمانند 213
- «مسألۀ 664» کیفیّت، واجبات، شرایط، احکام، آداب 213
- «مسألۀ 660» اگر در اثر عذر شرعی رمی جمرات را در شب دوازدهم انجام داده 213
- «مسألۀ 661» شبهایی که باید در منیٰ بیتوته کند در روزِ آنها واجب است جمرات سه گانه (اولیٰ و وسطیٰ و عقبه) را به ترتیب رمی کند؛ 213
- 2- رمی جمرات سه گانه در روزها: 213
- «مسألۀ 670» اگر رمی همۀ جمرات یا بعضی از آنها را در برخی از روزها- عمداً یا از روی فراموشی یا ندانستن مسأله- ترک کرده 214
- «مسألۀ 668» رمی جمرات سه گانه باید به ترتیب واقع شود؛ 214
- «مسألۀ 669» اگر پس از رمی جمرات متوجه شد از برخی گذشته ها سه ریگ یا کمتر باقی مانده 214
- «مسألۀ 667» رمی جمرات نیز از عبادات است 214
- «مسألۀ 671» اگر پس از مغرب متوجه شود چند عدد از هفت ریگِ همۀ جمرات یا بعضی از آنها را نزده 215
- «مسألۀ 672» اگر پس از مغرب یقین کرد یکی از سه جمره را رمی نکرده است 215
- «مسألۀ 674» اگر رمی جمرات یا برخی از آنها را عمداً یا از روی فراموشی 215
- «مسألۀ 673» اگر پس از رمی جمرات سه گانه متوجه شود سه ریگ یا کمتر، از یک جمره باقی مانده 215
- «مسألۀ 678» زنها که شبانه از مشعر به منیٰ کوچ می کنند جایز است در همان شب جمرۀ عقبه را رمی کنند؛ 216
- «مسألۀ 676» اگر بیمار در روز نمی تواند رمی کند ولی در شب می تواند، 216
- «مسألۀ 675» اگر به گونه ای بیمار شود که نمی تواند رمی جمرات یا برخی از آنها را انجام دهد، 216
- «مسألۀ 679» کسانی که به جهتی از جهات قربانی و سر تراشیدن را از روز عید عقب انداخته اند، 216
- «مسألۀ 677» نایب باید اعمال اختیاری را انجام دهد؛ 216
- «مسألۀ 680» اگر پس از گذشتن روز در انجام وظیفۀ روز یا در صحت آن شک کرد 217
- «مسألۀ 682» اگر پس از شروع در رمی جمرۀ بعد در عدد ریگهایی که به جمرۀ پیش زده یا در رسیدن آنها به جمره شک کرد، 217
- «مسألۀ 681» اگر پس از تمام شدن رمی و گذشتن از محل آن در صحت آن شک کرد 217
- «مسألۀ 683» در ایام تشریق در منیٰ چند چیز مستحب است: 217
- اشاره 218
- خاتمه: 218
- 1- خواندن نماز و قرآن و سجده و ذکر خدا 219
- 2- بسیار نگاه کردن به کعبه 219
- آداب مکۀ معظّمه 219
- «مسألۀ 684» حجاج محترم اگر در روز عید قربان یا در ایام تشریق، طواف حج و سعی و طواف نساء را به طور کامل بجا آورده باشند 219
- 4- در هر شبانه روز ده طواف کامل بجا آورد: 220
- 6- هر چه می تواند به نیابت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم 220
- 3- آشامیدن از آب زمزم 220
- 5- سیصد و شصت طواف کامل به عدد ایام سال بجا آورد؛ 220
- 7- مستحب است داخل کعبه برود، 221
- 8- یک طواف به عنوان طواف وداع با نماز آن بجا آورد 222
- 9- از خدا بخواهد که به او توفیق بازگشتن 223
- 11- شهید اول (ره) در دروس فرموده است: 223
- 10- زمانی که می خواهد از مکه خارج شود مقدار یک درهم خرما بخرد و صدقه دهد 223
- عمرۀ مفرده 223
- «مسألۀ 685» از جمله مستحبات مؤکده «عمرۀ مفرده» است 223
- «مسألۀ 686» میقات عمرۀ مفرده 224
- واجبات عمرۀ مفرده هشت چیز است: 224
- احکام مصدود و محصور 225
- «مسألۀ 688» اگر کسی به قصد عمره یا حج احرام ببندد، 225
- 1- احکام مصدود: 225
- «مسألۀ 687» «صدّ» به معنای منع و «حصر» به معنای حبس «2» است. 225
- 2- احکام محصور: 229
- اشاره 236
- بخش سوم: اعمال و آداب مدینۀ منوّره 236
- فصل اول: اهمیت زیارت مدینۀ منوّره 237
- فصل دوم: در زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و کیفیت آن 238
- 1- نقل است از آن حضرت که فرمودند: 238
- 2- و اما آداب زیارت به طور کلی: 239
- 3- و اما آداب زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: 240
- اشاره 241
- 4- اما کیفیت زیارت آن حضرت: 241
- زیارت اول: 241
- 7- زیارت دوم: 243
- 9- زیارت چهارم: 244
- 8- زیارت سوم: 244
- اشاره 245
- 1- بر حسب حدیث صحیح حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: 245
- فصل سوم 245
- 2- و بر حسب آنچه مرحوم مجلسی در بحارالانوار «2» از شیخ مفید و سید بن طاووس و شهید اول و دیگران نقل کرده، 246
- 3- پس نزد منبر برو و آن را با دست خود مسح کن، 247
- 4- پس از آن بایست در روضه که بین منبر و قبر واقع شده و بگو: 248
- 5- پس به طرف مقام جبرئیل علیه السلام که زیر ناودانی است 249
- 6- پس دو رکعت نماز نزد ستون «ابِی لُبابه» 250
- فصل چهارم: زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هنگام وداع 251
- 1- کافی و تهذیب به سند صحیح از حضرت امام صادق علیه السلام نقل کرده اند: 251
- 7- و در مقام جبرئیل علیه السلام این دعا نیز وارد شده است: 251
- 3- و این زیارت نیز برای وداع آن حضرت مناسب است؛ 252
- 2- و کفعمی در مصباح فرموده 252
- 2- از حضرت امام صادق علیه السلام روایت شده که: 253
- فصل پنجم: در زیارت حضرت زهرای مرضیّه علیها السلام 253
- اشاره 253
- 1- از حضرت امام رضا علیه السلام نقل شده که 253
- 3- شیخ صدوق (ره) فرموده: 253
- زیارت اول: 254
- زیارت دوم: 254
- و اما کیفیت زیارت آن حضرت: 254
- زیارت سوم: 255
- فصل ششم زیارت ائمۀ بقیع، 258
- اشاره 258
- 2- زیارت اول: 259
- 1- چون خواستی به زیارت این چهار امام بزرگوار بروی 259
- 2- زیارتی است که در «فقیه» و «تهذیب» 261
- 3- زیارت دوم ائمۀ بقیع: 261
- فصل هفتم: زیارت ائمۀ بقیع هنگام وداع 261
- 1- «السَّلامُ عَلَیْکُمْ ائِمَّهَ الْهُدیٰ 261
- فصل هشتم زیارت ابراهیم فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و فاطمه بنت اسد مادر حضرت امیر علیه السلام و حضرت حمزه عموی آن دو بزرگوار و سایر شهدای احد: 263
- 1- ابراهیم فرزند رسول خدا بود 263
- 2- زیارت فاطمۀ بنت اسد 264
- 3- زیارت حضرت حمزه 266
- 4- زیارت سایر شهدای احد: 267
- فصل نهم: زیارت سایر مساجد و مشاهد مدینۀ منوّره 268
- فصل دهم: زیارت امین اللّه و زیارت وارث و دو زیارت از زیارات جامعه 271
- 1- زیارت «امین اللّه» 271
- 2- «زیارت وارث» 273
- 3- «زیارت جامعۀ مختصر» 275
- 4- «زیارت جامعۀ کبیره» 276
- فصل یازدهم: دعای کمیل و دعای امام حسین علیه السلام در عصر روز عرفه: 282
- 1- «دعای کمیل» 282
- 2- دعای حضرت سیّدالشهداء علیه السلام در عرفات در عصر روز عرفه: 288
- 1- دعایی که بر حسب نقل مرحوم مجلسی، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را در شب پانزدهم شعبان می خواندند. 303
- فصل دوازدهم برخی از دعاهای مختصر و جامع که در هر حال و هر جا خواندن آنها مناسب است؛ 303
- اشاره 303
- 2- دعای منسوب به حضرت مهدی علیه السلام: 304
- 3- دعایی که در مصباح کفعمی از حضرت امام صادق علیه السلام به عنوان تعقیب نمازها نقل شده است، ولی خواندن آن در هر حال مناسب است: 305
- 4- دعایی که شیخ طوسی (ره) در مصباح المتهجّد نقل کرده و فرموده: 305
- جدیدترین استفتائات حج و عمره 307
- اشاره 307
- «سؤال 2» آیا در حج و عمرۀ مستحبی می شود چنین نیّت کرد: « 308
- نیّت حج و عمره 308
- «سؤال 1» پدر اینجانب چند سال پیش از دنیا رفت. 308
- «سؤال 3» کسی که قبلًا حج تمتع انجام داده است 308
- «سؤال 5» شخصی اسمش پس از چند سال برای حج درآمده ولی فعلًا فقیر است، 309
- استطاعت 309
- «سؤال 6» آیا اصولًا فروختن فیش حجِ واجب 309
- «سؤال 7» شخصی چهار پسر دارد و برای همۀ آنها زن گرفته است 309
- «سؤال 4» کسانی که می توانند آزاد به حج بروند، 309
- «سؤال 8» پدری که بعد از ثبت نام برای حج فوت کرده 310
- «سؤال 9» شخصی قبلًا حج بر او مستقر نشده 310
- «سؤال 10» شخصی که دارایی او قریب هفتصد و پنجاه هزار تومان 310
- «سؤال 11» اگر کسی در میقات مستطیع شود 311
- «سؤال 15» آیا کسی که از منافع خمس و زکات گرفته 311
- «سؤال 14» شخصی واجد شرایط حج می باشد ولی نوه ای دارد که شرعاً و عرفاً به زن احتیاج دارد 311
- «سؤال 12» در مواردی که نهاد یا ارگانی فردی را به حج می فرستد 311
- «سؤال 13» اگر کسی که خودش مستطیع است از دیگری نایب شود 311
- «سؤال 18» فردی از جانب شخص متوفّی که مستطیع بوده ثبت نام می کند 312
- «سؤال 17» شخصی بجز برای قربانی استطاعت حج را داراست، 312
- «سؤال 16» شخصی طبق وصیت پدر که پول به حساب سازمان حج واریز کرده است 312
- «سؤال 21» نظر به اینکه می گویند زن وقتی که به نکاح شوهرش در آمد 313
- «سؤال 20» افرادی که از قبل مستطیع بوده اند ولی تاکنون به حج نرفته اند و اکنون جهت انجام اعمال حج به تنهایی قادر به انجام 313
- «سؤال 19» خانمی هستم که خود و شوهرم هر دو شاغل می باشیم، 313
- «سؤال 22» اگر زنی نفقه خور کسی نباشد 314
- «سؤال 23» برخی از خانمها از دارایی خود مقداری به فرزندان خود هبه می کنند، 314
- «سؤال 24» اینجانب مادری هستم که دارای فرزندی می باشم که از لحاظ عقلی نقصان ولی هوش خوبی دارد. 314
- «سؤال 26» خانمی در سال جاری دارای استطاعت مالی شده اما فرزند شیرخواری دارد 315
- «سؤال 25» خانمی مقداری پول به ایشان به ارث رسیده است که اگر آن را مصرف نکند استطاعت مالی برای سفر حج پیدا می کند؛ 315
- «سؤال 30» کسانی که قرائت آنان صحیح نیست آیا می توانند در حج و عمرۀ واجب یا مستحب نیابت کنند یا نه؟ 316
- نیابت 316
- «سؤال 27» پدری که دیۀ قتل فرزندش را گرفته، 316
- «سؤال 29» افرادی که قرائت نمازشان درست نیست 316
- «سؤال 28» شخصی هنگام ثبت نام حج، دیگری را برای حج نایب قرار می دهد 316
- «سؤال 32» اگر بین دو عمره کمتر از یک ماه فاصله شود 317
- «سؤال 34» افرادی با اینکه قرائتشان درست نیست 317
- «سؤال 31» شخصی واجد شرایط نیابت نبوده و در میقات نیابتاً محرم شده ولی بعد از ورود به مکه 317
- «سؤال 33» کسی که در سعی یا طواف عمرۀ تمتع یا عمرۀ مفرده نیاز به نایب پیدا کرده است، 317
- «سؤال 35» آیا شخص زنده در موردی که می تواند نایب بگیرد 318
- «سؤال 37» کسی را که روز عید قربان قبل از حلق دستگیر کرده اند 318
- «سؤال 36» آیا عمرۀ مفرده یا طواف مستحبی را می توان به نیابت چند نفر انجام داد؟ 318
- «سؤال 39» اگر کسی که نیابت از دیگری گرفته و به حج آمده از بعضی اعمال معذور باشد، 319
- «سؤال 38» افرادی که هر سال به حج می روند 319
- «سؤال 40» بعضی خدمۀ کاروانها که به نیابت به حج آمده اند ناچارند نیمۀ شب از مشعر برای انجام کارهای لازم به منیٰ بروند؛ 319
- «سؤال 41» نایبی در احرام عمرۀ تمتع بعد از اینکه وارد مکه شد شک می کند 320
- «سؤال 42» کسی که برای خودش سالها پیش حج بجا آورده 320
- «سؤال 43» شخص مستطیعی پیش از آنکه اسمش درآید فوت کرده 320
- «سؤال 44» شخص اجیرِ حج بلدی از قم شده 320
- «سؤال 47» شخصی تمام اختیارات اموال پدرش را دارد و چون پدر نمی تواند خودش حج را بجا آورد، 321
- «سؤال 45» نایب چند ماه قبل از حج به بلد منوب عنه می رود و به عنوان نیابت حج حرکت می کند 321
- «سؤال 46» آیا شرط ایمانِ نایب که در نیابت در ذبح شرط است 321
- «سؤال 48» شخصی پس از آنکه به مدینه مشرّف شده جنون پیدا کرده است؛ 321
- «سؤال 50» هر گاه کسی به طوری مریض شود که پس از احرام عمره قادر به انجام اعمال نباشد، 322
- «سؤال 49» شخصی که به عنوان نیابت در مسجد شجره محرم شده 322
- «سؤال 51» کسی که یک بار به عنوان خدمه حج بجا آورده 322
- «سؤال 55» نایبی که در وقت نایب شدن از معذورین نبوده 323
- «سؤال 54» شخصی برای حج از میّتی نیابت کرده 323
- «سؤال 56» اگر هنگام نیابت، نایب و منوب عنه بدانند که نایب جزو معذورین است 323
- «سؤال 52» کسانی که مجاز هستند در شب عید قربان بعد از درک اضطراری مشعر به منیٰ بروند، 323
- «سؤال 53» کسی که نایب بوده و عمرۀ تمتع را انجام داده 323
- «سؤال 59» آیا جایز است در طواف عمرۀ تمتع یا طواف حج، 324
- «سؤال 60» وظیفۀ کسی که قدرت بر شنوایی و تکلم صحیح نداشته 324
- «سؤال 58» پدری وصیت می کند که پسر بزرگتر به نیابت از او حج بجا آورد 324
- «سؤال 57» کسی که نماز او صحیح نیست و برای حج به نیابت آمده و محرم شده است، 324
- «سؤال 61» نایبی در حج تمتع، عمرۀ تمتع را به نیابت از منوب عنه انجام داده 325
- «سؤال 63» نایبی به حج رفته و پس از محرم شدن و یا بعد از ورود به حرم در اثر تصادف و امثال آن به جراحت یا اغماء مبتلا شده است، 325
- «سؤال 62» اگر پدر وصیت کند که فرزند ارشد برای او حج تمتع بجا آورد 325
- «سؤال 64» آیا یک نفر می تواند از جانب دو نفر عمرۀ مفرده بجا آورد؟ 326
- «سؤال 66» شخصی به تصور این که عمرۀ مفرده طواف نساء ندارد هر شب به نیابت از اموات و یا سفارش کنندگان از تنعیم محرم می شده 326
- «سؤال 65» اگر نایب طواف نساء را بجا نیاورد 326
- «سؤال 69» اینجانب قصد دارم به جای مرحوم پدرم به سفر عمره مشرف شوم؛ 327
- «سؤال 68» شخصی در ایران نیابت حج از دیگری را قبول کرده است. ا 327
- «سؤال 67» در ایام حج زنان و افرادی که وظیفۀ آنان وقوف اضطراری است 327
- «سؤال 70» در طائف سه میقات وجود دارد و ما احتیاط می کنیم و در هر سه محل احرام را تجدید می نماییم. 328
- «سؤال 71» احرام از أدنی الحل که میقات عمرۀ مفرده است آیا باید از اولین نقطۀ حلّ 328
- «سؤال 72» کسی که از طریق عراق به مکه می رود 328
- میقات 328
- «سؤال 73» احرام از محاذات میقات در فضا را کافی می دانید 329
- «سؤال 74» در حجهالوداع تعداد 70 یا 114 هزار نفر همراه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم محرم شدند. 329
- «سؤال 75» زمانی که هواپیما قصد فرود در فرودگاه جده دارد 330
- «سؤال 76» جنابعالی در جوابیۀ قبلی مرقوم داشته اید: 332
- «سؤال 78» نظر به اینکه مسجد شجره را بزرگ کرده اند، 333
- «سؤال 79» اگر فردی هنگام احرام عاقل بوده و سپس به علت گرمی هوا دیوانه شود وظیفۀ همراهان او چیست؟ 333
- «سؤال 77» ایرانیان مقیم جدّه مانند اعضای سفارت و کارکنان هواپیمایی هر ماه عمره بجا می آورند؛ 333
- احرام 333
- «سؤال 83» قسمت مسقّفی که در منیٰ زده شده است در اصل به عنوان «طریق المشاه» می باشد 334
- «سؤال 81» در صورتی که عالم به غصبیت لباس احرام نبوده 334
- «سؤال 82» در مناسک مرقوم فرموده اید که: «اگر احرام برای حج از مکۀ قدیم میسور نباشد از جاهای دیگر جایز است.» 334
- «سؤال 80» اگر شخصی عالم به غصبیت لباس احرام بوده 334
- «سؤال 85» هر گاه جنب یا حائض از روی عمد و عصیان وارد مسجد شجره شود 335
- «سؤال 88» اخیراً تونلهایی از اطراف مسجدالحرام به محله های مختلف مکۀ مکرّمه که محل سکونت حجاج می باشد 335
- «سؤال 87» شخصی در حرم برای حج إفراد محرم شده 335
- «سؤال 84» بعد از اتمام حج تمتع اگر شخص از مکه خارج شود 335
- «سؤال 86» شخصی با احرام عمرۀ تمتع وارد مکه شده 335
- «سؤال 90» دختری در کودکی یا اوایل بلوغ جنب شده و تاکنون ازدواج نکرده است 336
- «سؤال 91» آیا زنهای حائض می توانند در مسجد شجره از یک در وارد شوند 336
- «سؤال 92» شخصی مقلد مجتهدی است که می گوید احرام حج تمتع باید از مکۀ قدیم باشد 336
- «سؤال 89» کسی که بعد از عمرۀ تمتع دیوانه شده 336
- «سؤال 94» کسی با احرام عمرۀ تمتع وارد مکۀ معظّمه گردید 337
- «سؤال 93» شخصی برای امور عادی خود قصد ورود به حرم را دارد 337
- «سؤال 95» آیا وقف به حرکت و وصل به سکون در تلبیه جایز است؟ 337
- «سؤال 96» شخصی بعد از خروج از مسجد شجره و قبل از عبور از بیدا، 337
- «سؤال 97» آیا در پوشیدن لباس احرام که به عنوان رداء استفاده می شود کیفیت خاصی معتبر است، 338
- «سؤال 98» اشخاصی مثل روحانی کاروان که زائرین را برای محرم شدن به مسجد شجره برده اند، 338
- «سؤال 102» با توجه به مسألۀ 125 و 127 مناسک، کاروانهایی که برای عمرۀ مفرده به مکه مشرف می شوند 339
- «سؤال 101» معمولًا حجاج وقتی محرم شده و تازه وارد مکه می شوند باید جهت تحویل گرفتن وسایل و اتاق به داخل هتل رفته 339
- «سؤال 99» اینجانب یکی از جانبازان جنگ هستم که پای چپم تا نمی شود 339
- «سؤال 100» اخیراً در ایام تشریق پزشکان استفاده از ماسک را 339
- «سؤال 103» چون اینجانب به عنوان خدمۀ کاروان برای حج مشرف شده ام 340
- «سؤال 105» به کار بستن فتق بند 340
- محرمات احرام 340
- «سؤال 104» به علت عادت در حرف زدن، در هنگام حج سه بار کلمۀ «به خدا» را در حرفهایم آورده ام. 340
- «سؤال 108» برای خود یک جفت دمپایی گرفته ام که در حالت احرام آنها را بپوشم 341
- «سؤال 106» هنگام رفتن به حرم و هنگام طواف، کفشهای خود را داخل کیسه ای قرار دادم 341
- «سؤال 107» در حج بعد از حلق یا تقصیر از احرام خارج می شود ولی بوی خوش و نساء قبل از سایر اعمال بر حرمت خود باقی است. 341
- «سؤال 109» جنابعالی در مناسک فرموده اید که: محرم می تواند زیر لحاف یا پتو بخوابد 341
- «سؤال 110» حاجی در ایّامی که محرم است 341
- «سؤال 111» آیا برای جلوگیری از باز شدن لنگ لباس احرام می توان چیزی شبیه دکمه به لنگ چسباند 342
- «سؤال 112» شخصی عمرۀ مفرده انجام داده و قبل از اینکه طواف نساء بجا آورد، 342
- «سؤال 113» جنابعالی در جواب استفتائی مرقوم داشته اید: 343
- «سؤال 114» اگر شخصی از آسمان و در ارتفاع بسیار بالا از بیرون حرم وارد فضای معادل آن در حرم شده 343
- «سؤال 115» همانطور که حضرتعالی می دانید در ایام عمره، 344
- استظلال 344
- «سؤال 116» اینجانب در زمان حضرت امام (ره) از ایشان تقلید می کردم 344
- «سؤال 117» نظر به اینکه حجاج عمره بعد از پوشیدن احرام برای رفتن به مکۀ معظّمه 345
- «سؤال 118» در پاره ای از مسائل حج که فتوای حضرتعالی با مراجع دیگر متفاوت است 346
- «سؤال 120» در ایام حج از روحانی کاروان شنیدم که گفت: 346
- «سؤال 119» نظر به اینکه فتوای حضرتعالی در مورد استظلال در شب وجوب کفّاره است 346
- «سؤال 124» کسی به علت بیماری و جراحی، بول او قطره قطره در کیسه ای که می بندند می ریزد، 347
- «سؤال 122» شخصی در شوط دوم طواف شک می کند 347
- «سؤال 123» برای طواف داخل مسجدالحرام شدم ولی به علت خستگی خوابم برد 347
- طواف 347
- «سؤال 121» کسی نیّت طواف را در دل گذرانده 347
- «سؤال 127» کسی در شوط آخر محدث شده است 348
- «سؤال 125» زنی که نایب شده اگر قبل از انجام طواف حج و یا نماز آن خون ببیند و 348
- «سؤال 129» کسی که در شوط ششم طواف، نجاستی در بدن 348
- «سؤال 126» کسی که بعد از تقصیر در عمرۀ تمتع متوجه شود وضوی او باطل بوده 348
- «سؤال 128» شخصی در حال طواف اندکی خون به بینی خود می بیند 348
- «سؤال 132» اگر مقداری از موهای سر زن یا جاهای دیگر بدن او در حال طواف ظاهر باشد، 349
- «سؤال 130» اگر فردی مبتلا به مرض صرع آنی باشد 349
- «سؤال 133» اگر طواف یا سعی یا نماز طواف در عمره به جهتی باطل شده باشد 349
- «سؤال 131» آیا حجاب زن در طواف مثل حجاب او در نماز است یا فرق می کند؟ 349
- «سؤال 137» کسی به تصور اینکه طواف چهارده شوط است 350
- «سؤال 139» آیا مُحرم قبل از انجام طواف خود- چه طواف عمره یا حج و چه طواف نساء- می تواند همین طوافها را برای معذور نیابت کند یا نه؟ 350
- «سؤال 134» شخصی در دور پنجم عذری برایش پیش آمده، 350
- «سؤال 138» اینکه در بعضی موارد فرموده اید: «باید طواف و سعی را اتمام و اعاده کند» آیا ترتیب هم لازم است؟ 350
- «سؤال 136» اگر حاجی از منیٰ برگشته و هنوز طواف واجب را بجا نیاورده است، آیا می تواند طواف مستحبی بجا آورد یا نه؟ 350
- «سؤال 140» آیا بعضی از شوطهای طواف یا سعی برای کسانی 350
- «سؤال 135» شخصی با علم به حرمت تماس با بدن زن نامحرم در حین طواف از روی شهوت با بدن زنی تماس می گیرد 350
- «سؤال 144» طواف را از رکن یمانی شروع کرده به خیال حجرالأسود، 351
- «سؤال 145» کسی در شوط ششم طواف را رها کرده 351
- «سؤال 141» در حال طواف چیزهایی از قبیل ساعت، انگشتر و لباس احرام از بعضی افراد می افتد 351
- «سؤال 142» اگر انسان بداند که پا گذاشتن روی چیزهای فوق الذکر مورد رضایت صاحبان آنها نیست، 351
- «سؤال 143» فرموده اند جایز است از روی اختیار طواف و سعی را با چرخ و تخت و بر دوش دیگری بجا آورد 351
- «سؤال 147» آیا می شود قبل از شوط چهارم، طواف را بدون عذر به هم زد و آن را از اول شروع کرد؟ 352
- «سؤال 146» شخصی در حال طواف از روی اشتباه به قصد طواف وارد حجر اسماعیل علیه السلام می شود 352
- «سؤال 150» شخصی در حال طواف، کعبه را بوسیده 352
- «سؤال 149» افرادی بعد از انجام مقداری از طواف عمداً آن را رها می کنند 352
- «سؤال 148» اگر کسی یک شوط طواف را از درون حجر اسماعیل علیه السلام بجا آورده 352
- «سؤال 153» شخصی در اثنای طواف به خاطر بوسیدن و لمس بیت اللّه الحرام از مسیر خود منحرف شده 353
- «سؤال 152» اگر کسی طواف عمره را فراموش کرد و 353
- «سؤال 154» شخصی در اثنای طواف بر اثر فشار جمعیت چند گام به جلو رانده شده است 353
- «سؤال 151» شخصی شوط اول طواف را خارج از مطاف و به قصد طواف انجام داده 353
- «سؤال 158» کسی که می داند یا احتمال می دهد که مقداری از طوافش را بدون اختیار انجام می دهد 354
- «سؤال 159» مواردی که باید طواف را احتیاطاً تمام کند 354
- «سؤال 157» اگر کسی از روی اشتباه طواف را از رکن یمانی شروع و به همانجا ختم کرده باشد 354
- «سؤال 156» اگر کسی طواف را فراموش کند یا باطل انجام دهد، 354
- «سؤال 155» شخصی در شوط اول طواف بوده که نماز جماعت شروع می شود 354
- «سؤال 161» کسی که از طواف- حتی در خارج مطاف- عاجز است 355
- «سؤال 162» اشخاصی که قادر به طواف نیستند آیا باید نایب بگیرند یا با تخت روان طواف داده شوند؟ 355
- «سؤال 160» شخصی در عمرۀ تمتع بعد از تقصیر می فهمد طواف وسعی او باطل بوده 355
- «سؤال 163» شخصی در عمرۀ تمتع پس از اتمام طواف به دلیل 355
- «سؤال 166» بعد از پایان هفت شوط چند قدمی را به قصد جزئیت پیموده است، 356
- «سؤال 165» زنی با شوهرش که یک دور طواف را انجام داده بوده نیّت طواف کرده 356
- «سؤال 167» شخصی بیش از چهار شوط از طواف انجام نداده 356
- «سؤال 164» شخصی طواف خود را به هم می زند 356
- «سؤال 169» کسی که وظیفه اش اتمام و اعادۀ طواف است، 357
- «سؤال 171» در اثر ناچاری برای نظافت مسجدالحرام عده ای را از مطاف خارج کردند 357
- «سؤال 168» کسی نتوانسته است بیش از دو شوط از طواف خود را انجام دهد 357
- «سؤال 170» کسی در اثنای طواف آن را قطع کرده 357
- «سؤال 172» اگر کسی در اثنای سعی متوجه شود که طواف او بیش از هفت شوط بوده 358
- «سؤال 175» شخصی چند متر از یک شوط را خراب کرده است 358
- «سؤال 174» شخصی بعد از اتمام طواف سهواً یک شوط زیاد کرده است 358
- «سؤال 173» شخصی طواف خود را انجام داده و بعداً دو شوط به قصد رجاء برای جبران نقص احتمالی بجا آورده است، 358
- «سؤال 176» شخصی شوط اول طواف را در حالی که ناقص بوده رها می کند 359
- «سؤال 179» فردی که دارای قند خون بالایی است و در هنگام طواف نیازمند به تجدید وضو 359
- «سؤال 177» شخصی به جهت عذری طواف را قطع کرد و موالات به هم خورد؛ 359
- «سؤال 178» آیا مبادرت به طواف و نماز آن برای معذورین از طهارت مائیه، بلکه مطلق ذوی الاعذار جایز است؟ 359
- «سؤال 181» در منیٰ روز دوازدهم ذیحجّه غسل کرده به قصد انجام اعمال مکّه 360
- «سؤال 180» اگر طواف عمرۀ تمتع یا طواف حج را جهلًا ترک کرده 360
- «سؤال 183» منظور از لزوم رعایت موالات عرفی در هنگام طواف چیست؟ 361
- «سؤال 182» آیا انسان می تواند قبل از انجام طواف نساء عمرۀ مفرده، دوباره برای عمرۀ مفرده دیگر محرم شود 361
- «سؤال 185» شخصی در طواف واجب در محدودۀ مطاف با توجه و التفات طواف را در محدوده شروع کرده 361
- «سؤال 184» با توجه به جمعیت حاجیان در ایّام حج تمتع 361
- «سؤال 187» کسانی که از ذوی الاعذار محسوب می شوند نوعاً در ایام حج طبق نظر مقامات سعودی اجازۀ طواف در پایین را ندارند 362
- «سؤال 188» شخصی بعد از حج و انقضای ماه ذیحجّه متوجه شد طواف عمرۀ تمتع او یا طواف حج تمتع او باطل بوده است، 362
- «سؤال 189» حضرتعالی طواف پشت مقام را 362
- «سؤال 186» شخصی چند شوط طواف را به جا آورده سپس آن را رها می کند 362
- «سؤال 190» آیا برای اینکه یقین کنیم هفت دور طوافمان دقیقاً از جلوی حجرالأسود شروع می شود آیا می توانیم قبل از رسیدن به حجرالاسود به صورت زیر نیّت کنیم: 363
- «سؤال 191» اگر فردی در حال طواف شک کند که شوط ششم است یا شوط هفتم وظیفۀ او چیست؟ 363
- «سؤال 192» طواف و نماز طواف را با بدن نجس یا لباس نجس جهلًا و یا نسیاناً بجا آورده، 364
- «سؤال 193» با توجه به ازدحام جمعیت و اختلاط بین زنها و مردها در ایام حج 364
- «سؤال 194» با عنایت به اینکه مقام ابراهیم علیه السلام در ابتدا نزدیک کعبه قرار داشت 364
- «سؤال 195» اگر در اثنای طواف در صحت شوط سابق یا صحت جزئی از شوطی که مشغول است و محل آن گذشته است شک کند 365
- «سؤال 196» کسی در وقت طواف شک در شوطها پیدا کرد و بعد گمانش به یک طرف رسید 365
- «سؤال 197» اگر در حال طواف یا سعی و یا در نماز شک کند که شوط چندم و یا رکعت چندم است 365
- شک در طواف 365
- «سؤال 200» احیاناً انسان می داند که اگر نماز طواف را شروع کند طواف کننده ها می آیند و او را حرکت می دهند 366
- نماز طواف 366
- «سؤال 199» در موقعی که شخص طواف کرده و در اثر زیادی جمعیت نتوانسته است نزدیک مقام نماز بخواند 366
- «سؤال 198» در مواردی که شخص در عدد شوطها شک می کند 366
- «سؤال 201» اگر کسی نماز طواف را در غیر مقام ابراهیم علیه السلام بخواند 366
- «سؤال 202» آیا جایز است که نماز طواف واجب را احتیاطاً به نماز یومیه و یا به نماز طواف مستجبِ امام اقتدا کرد 367
- «سؤال 203» آیا «صلاه معاده» «1» در نماز طواف واجب مشروع است یا خیر؟ 367
- «سؤال 205» کسانی که قرائتشان درست نیست و می خواهند نماز طوافشان را به جماعت بخوانند، 367
- «سؤال 204» کسی که هر چه کوشش می کند موارد غیر صحیح قرائت خود را تصحیح نماید، نمی تواند 367
- «سؤال 208» آیا طواف در عمرۀ مفردۀ استحبابی حکم طواف واجب را دارد 368
- «سؤال 210» پس از تصحیح حمد و سوره آیا اعادۀ نماز طواف 368
- «سؤال 209» بعضی از مراجع فرموده اند فاصله بین نماز طواف و طواف موجب بطلان طواف می شود، 368
- «سؤال 207» اگر کسی مطمئن باشد قرائت یا سایر اذکار نمازش درست است 368
- «سؤال 206» افرادی که قرائت صحیح نداشته و نماز طواف را به غلط خوانده اند 368
- «سؤال 211» کسی که نماز خود را غلط می خواند و وقت تصحیح آن را ندارد 369
- «سؤال 213» اگر کسی نماز طواف واجب را طوری بخواند که پشت مقام حضرت ابراهیم علیه السلام باشد 369
- «سؤال 212» شک در سجده های نماز و نمازهای طواف و همچنین ظن در آنها چه حکمی دارد؟ 369
- «سؤال 216» سکوهای مشترک بین مسجدالحرام و محل سعی برای زنهای حائض چه حکمی دارد؟ 370
- سعی بین صفا و مروه 370
- «سؤال 214» در سعی صفا و مروه آیا لازم است سعی بین سنگهای مشخص کوه انجام گیرد؟ 370
- «سؤال 215» کسی که به علت ندانستن مسأله، سعی صفا و مروه را در عمرۀ تمتع بجا نیاورده 370
- «سؤال 217» شخصی شوط سوم سعی را به هم زده و با فاصلۀ اندکی هفت شوط دیگر بجا آورده و تقصیر نموده است، 371
- «سؤال 221» شخصی در حال سعی در عدد شوطها شک می کند 371
- «سؤال 219» اگر از مروه شروع و به صفا ختم کرده و بعد فهمیده است وظیفۀ او چیست؟ 371
- «سؤال 218» گاهی انسان در اثر ازدحام جهت رفتن برای سعی ناچار است از مسجدالحرام عبور کند، 371
- «سؤال 220» اگر کسی یقین کند که هفت شوط سعی بین صفا و مروه را تمام کرده است ولی بعد از تقصیر متوجه شود که پنج شوط بوده، 371
- «سؤال 224» کسی که می تواند خودش سعی را انجام دهد، آیا می تواند سوار صندلی چرخدار شود 372
- «سؤال 225» در سعی آیا موالات در همۀ اشواط شرط است 372
- «سؤال 223» اگر بعد از گذشتن ماه ذی الحجّه بفهمد که سعی او در عمرۀ تمتع یا حج تمتع باطل بوده تکلیف چیست؟ 372
- «سؤال 222» اگر هروله را در محل خود فراموش کند 372
- «سؤال 228» در مورد فوق آیا در طواف هم می توان چنین کرد؟ 373
- «سؤال 227» حضرتعالی در پاسخ به استفتایی فرموده اید: «کسی که می تواند خودش سعی را انجام دهد 373
- «سؤال 229» در مورد عدم توان طواف یا سعی با صرف خوف ضرر و یا احتمال ناتوانی در انجام آن کافی است و یا اطمینان به ناتوانی باید باشد؟ 373
- «سؤال 226» در صورتی که در ایام شلوغ به ویلچریها اجازۀ سعی در طبقۀ همکف داده نشود وظیفه چیست؟ 373
- وقوف به عرفات و مشعر 374
- «سؤال 232» شخصی وقوف اختیاری عرفات را درک کرده و قبل از رفتن به مشعر بیهوش شده است؛ 374
- «سؤال 233» عده ای در شب دهم ذیحجّه در مکانی که به آنها گفته بودند مشعر است اطمینان نمودند و نیّت وقوف کردند، 374
- «سؤال 231» اگر موقف دو روز اختلاف داشته باشد وظیفه چیست؟ 374
- «سؤال 230» برخی زائران توان شروع طواف یا سعی را دارند 374
- «سؤال 234» شخصی وقوف عرفات و مقداری از وقوف شبانۀ مشعر را درک کرده 375
- «سؤال 237» حاجی بعد از وقوف به عرفات سکتۀ مغزی کرده 375
- «سؤال 235» آیا درک اضطراری مشعر برای معذورین و زنان با صدق مسمّای وقوف کافی است؟ 375
- «سؤال 236» در شب عید قربان گاهی در اثر ترافیکِ وسایل نقلیه، رسیدن به سرزمین مقدس مشعرالحرام با تأخیر صورت می گیرد؛ 375
- «سؤال 238» اگر حاجی- پس از درک وقوف عرفات- در مشعرالحرام صاحب عذر (مانند خوف دستگیری و ...) شود 376
- «سؤال 240» کسانی که به عنوان راهنما همراه معذورین در شب جهت رمی جمره می روند، 377
- اعمال منیٰ 377
- «سؤال 239» لزوم ترتیب در اعمال سه گانۀ منیٰ مجرد وجوب تکلیفی است یا وضعاً هم لازم است؟ 377
- «سؤال 241» آیا جایز است زنانی که می توانند در روز رمی کنند 377
- رمی جمرات 377
- «سؤال 243» زنهایی که از وقوف اختیاری مشعر عاجز می باشند 378
- «سؤال 244» کسی که می خواهد به نیابت دیگری رمی جمرات کند 378
- «سؤال 242» کسی که معذور است و باید خودش در شب رمی کند، 378
- «سؤال 245» کسی که نمی تواند در روز عید رمی کند 378
- «سؤال 247» زنی که احتمال بدهد رمی باعث قاعدگی او می شود 379
- «سؤال 250» اگر شخصی قبل از رمی به حال بیهوشی و اغماء درآید بعضی فرموده اند: 379
- «سؤال 248» اگر کسی می داند یک روز رمی را ترک کرده است ولی نمی داند که روز دهم بوده یا یازدهم و یا دوازدهم، 379
- «سؤال 249» اگر بعد از انداختن سنگ به هر سه جمره یقین کند 379
- «سؤال 246» سنگریزه هایی در مشعر موجود است و معلوم است از خارج از مشعر آورده اند 379
- «سؤال 252» اطراف بعضی از کوههای مکه که داخل حرم است 380
- «سؤال 251» همان گونه که مستحضرید جمرات سه گانه را بازسازی و توسعه داده اند 380
- «سؤال 253» آیا رمی در طبقات بالا هم صحیح است؟ 380
- «سؤال 254» کسانی که به عنوان راهنما و مراقب همراه معذورین شب دهم پس از وقوف اضطراری به منیٰ می روند 380
- «سؤال 257» اگر کسی به انسان نیابت دهد که برای او قربانی کند 381
- «سؤال 256» اگر روز عید قربان رمی جمره قبل از قربانی واقع شود 381
- «سؤال 258» اگر در اثر ندانستن مسأله یا عدم اطلاع از غروب آفتاب قربانی را در شب انجام دهد 381
- قربانی 381
- «سؤال 255» در شب دهم ذیحجّه مراقبینی که همراه معذورین پس از وقوف اضطراری مشعر، به منیٰ می روند 381
- «سؤال 260» اگر ذبح در منیٰ تا اواخر ذیحجّه برای کسی ممکن باشد، 382
- «سؤال 261» اگر قربانی در منیٰ و در ایام تشریق ممکن نباشد 382
- «سؤال 259» اگر کسی به فردی نیابت دهد که برای او قربانی کند، 382
- «سؤال 262» در صورتی که ذبح در منیٰ میسور نباشد، 382
- «سؤال 263» با توجه به اینکه قربانی در زمان ما در منیٰ نوعاً ممکن نیست، 383
- «سؤال 265» آیا ذبح در شب یازدهم برای کسی که نتوانسته در روز عید، قربانی کند جایز است؟ 383
- «سؤال 264» اینجانب در موقع رمی جمرات در اثر ازدحام جمعیت از کاروان خود جدا شده و گم شدم. 383
- «سؤال 267» با توجه به مسألۀ تقسیم قربانی به سه قسمت 384
- «سؤال 268» در مناسک مرقوم فرموده اید: اعمال روز عید (رمی جمرۀ عقبه، ذبح قربانی، حلق و یا تقصیر) باید به ترتیب انجام شود. 384
- «سؤال 266» آیا محرم می تواند قبل از رمی جمرۀ عقبه و قربانی برای خود، 384
- حلق و تقصیر 385
- «سؤال 270» شخصی در عمرۀ تمتع به جای تقصیر از روی جهل یک مو از بدن خود کنده و اکنون متوجه شده است، 385
- «سؤال 269» اگر کسی در اثر ندانستن مسأله پس از قربانی از احرام خارج شود 385
- «سؤال 271» کسانی که طواف و سعی را بر وقوفین مقدم می دارند 385
- «سؤال 272» اگر کسی در اثنای سعی تقصیر نماید وظیفه اش چیست؟ 386
- «سؤال 276» بین عمرۀ تمتع و حج که جایز نیست سر بتراشد، 386
- «سؤال 273» اگر کسی در عمرۀ تمتع از روی جهل تقصیر را ترک کند 386
- «سؤال 275» آیا بین عمرۀ تمتع و حج تمتع، ماشین کردن سر جایز است؟ 386
- «سؤال 274» اگر کسی تقصیر را در عمرۀ مفرده عمداً یا از روی جهل یا فراموشی ترک کند 386
- «سؤال 277» شخصی طواف عمره را بجا آورده و بدون نماز و سعی تقصیر کرده است، 386
- «سؤال 281» تقصیر و حلق در حج باید در روز باشد؛ 387
- «سؤال 278» آیا کسی که تقصیر او محکوم به باطل بودن است 387
- «سؤال 282» شخصی که قبل از انجام عمرۀ مفرده سر و صورت خود را تیغ زده است 387
- «سؤال 279» کسی که در عمرۀ تمتع بعد از سعی تقصیر کرده و بعد شک می کند که تقصیرش صحیح بوده یا نه، 387
- «سؤال 280» اگر کسی تقصیر عمرۀ مفرده را فراموش کرده 387
- «سؤال 283» اشخاصی مثل روحانی کاروان که زائرین را برای اعمال طواف و نماز و سعی و ... می برند 387
- «سؤال 285» امسال عده ای از حاجیان در روز دوازدهم بعد از ظهر به قصد کوچ و سفر، از منیٰ خارج شدند 388
- «سؤال 284» مرد صروره بنابر احتیاط واجب باید سر خود رادر صحرای منیٰ بتراشد؛ 388
- «سؤال 287» یکی از علمای معاصر در مناسک خود نوشته است: 388
- بیتوته در منیٰ 388
- «سؤال 286» اینجانب در روز دوازدهم ذیحجّه با علم به این که ظهر شده 388
- «سؤال 288» مقدار شب برای کسی که در مکه به جای بیتوته در منیٰ به عبادت مشغول می شود چقدر است؟ 389
- «سؤال 290» گفته شده کسی که عمرۀ تمتع بجا می آورد نباید از مکه خارج شود. 390
- «سؤال 291» حاجّ متمتع پس از فارغ شدن از عمرۀ تمتّع بدون احرام حج از مکّه خارج شده 390
- «سؤال 289» آیا قرائت قرآن یا دعا یا نگاه کردن به کعبه و یا نماز خواندن در مسجدالحرام جزو عباداتی محسوب می شود 390
- احکام بین عمره و حج 390
- «سؤال 293» انجام عمرۀ مفرده در ماههای حج پیش از عمرۀ تمتع جایز است یا خیر؟ 391
- «سؤال 296» شخصی در اثنای عمرۀ مفرده و در شوط پنجم سعی مریض شده 391
- «سؤال 292» بعد از اتمام عمرۀ تمتع و قبل از شروع اعمال حج تمتع به وسیلۀ ماشین اصلاح، 391
- «سؤال 295» کسی که وظیفۀ او عمرۀ تمتع است و ندانسته به نیّت عمرۀ مفرده مُحرم شده است تکلیف او چیست؟ 391
- عمرۀ مفرده 391
- «سؤال 294» تأخیر عمرۀ مفرده در حج إفراد تا چه وقتی بدون عذر جایز است؟ 391
- «سؤال 299» اگر شوهر در اوایل ازدواج برای همسرش مقداری طلا و جواهرات بخرد 392
- «سؤال 298» اگر خانمی با فروش طلای خود که در شأن او بوده است اقدام به ثبت نام برای حج نماید 392
- مسائل اختصاصی بانوان در حج و عمره 392
- «سؤال 297» شخصی چند عمرۀ مفرده بجا آورده و برای هیچ کدام طواف نساء نکرده، 392
- «سؤال 302» در چه صورتی در حال احرام، زن اجازه دارد صورت خود را بپوشاند؟ 393
- «سؤال 303» آیا در وجوب کوچ کردن بعد از ظهر روز دوازدهم، زنها هم حکم مردان را دارند یا نه؟ 393
- «سؤال 301» آیا پوشیدن مقنعه در حال احرام اشکال دارد؟ 393
- «سؤال 300» آیا زنی که به نیابت از مردی محرم به احرام حج شد می تواند 393
- «سؤال 304» در مناسک فرموده اید: زنی که بترسد در برگشتن از منیٰ حائض یا نفساء شود 394
- «سؤال 306» خانمی بعد از انجام اعمال روز دهم به دلیل حیض و ضیق وقت، طواف حج و طواف نساء خود را به نایب واگذار کرد 394
- «سؤال 305» زنی که حائض بوده ولی نمی دانسته و اعمال عمره را بکلی بجا آورده است 394
- «سؤال 307» اگر خانمی در حج برای جلوگیری از عادت ماهیانه قرص بخورد 394
- «سؤال 310» زنی به قصد عمرۀ مفرده همراه کاروان وارد مدینۀ منوره می شود، 395
- «سؤال 311» زن با احرام عمرۀ مفرده وارد مکه شد 395
- «سؤال 308» آیا حائض و جنب می توانند از مقدار توسعه یافتۀ مسجدالحرام و مسجد النّبی صلی الله علیه و آله و سلم عبور کنند؟ 395
- «سؤال 309» زنها در بعضی موارد باید بین تروک حائض و افعال مستحاضه جمع کنند. 395
- «سؤال 313» زنی روز هشتم ذیحجّه خون می بیند و خیال می کند حیض است، 396
- «سؤال 314» زنی که عادت ماهانه اش مثلًا شش روز بوده است 396
- «سؤال 312» اگر زنی به نیّت عمرۀ مفرده محرم شود 396
- «سؤال 318» زنهایی که برای جلوگیری از قاعدگی از قرص استفاده می کنند 397
- «سؤال 317» زنی که حیض نمی شود 397
- «سؤال 316» زن مستحاضه که باید برای هر نماز و طواف غسل کند، 397
- «سؤال 315» زن مستحاضه که باید غسل کند و وضو بگیرد 397
- «سؤال 322» زن مستحاضه ای بعد از غسل و وضو مشغول طواف می شود و در اثنای طواف لک می بیند؛ وظیفۀ او چیست؟ 398
- «سؤال 321» زنی در حال طواف مستحاضۀ قلیله می شود؛ وظیفۀ او چیست؟ 398
- «سؤال 320» زنی بعد از وقوفین حیض می شود 398
- «سؤال 319» خانمها با خوردن قرص یا استعمال آمپول جلوی خون جاری را می گیرند و قطع می کنند 398
- «سؤال 325» بعضی از زنان به جهت خوردن قرص، نظم عادت ماهانه شان به هم می خورد 399
- «سؤال 323» زنی به تصور اینکه پاک شده است طواف انجام می دهد 399
- «سؤال 324» اگر صاحب عادت وقتیه و عددیه که عددش مثلًا هفت روز است، 399
- «سؤال 326» زنی که مسأله نمی دانسته بعد از پاک شدن از حیض خیال می کرده جنب است 399
- «سؤال 327» زنی عمرۀ تمتع را انجام داده و بعد متوجه شده که طواف او باطل بوده است، 400
- «سؤال 328» زنی که عادت وقتیه و عددیه داشته و مثلًا روز هفتم ماه پاک می شده 400
- عدول در حج و عمره 400
- «سؤال 329» کسی که برای حج مستحب وارد مکه شده اگر ببیند وقت تنگ است، 400
- «سؤال 331» شخصی در میقات برای خودش مُحرم می شود و تلبیه می گوید، 401
- «سؤال 334» بعضی از فقهای عظام فرموده اند: کسی که عمرۀ مفردۀ مستحبی در ماههای حج انجام دهد 401
- «سؤال 330» اگر بعد از نیّت عمره و احرام مجدداً برای عمرۀ دیگر محرم شود- 401
- «سؤال 333» کسی که حج إفراد بر او واجب و متعیّن است 401
- «سؤال 332» کسی که به احرام عمرۀ مفرده وارد مکه می شود، 401
- کفارات 402
- «سؤال 335» شخص محجوری علاوه بر صدمه دیدن خود، 402
- «سؤال 336» آیا در کفارۀ حج ذابح هم در زمان ذبح باید قصد کفاره کند؟ 402
- «سؤال 339» در یک مکان مذهبی، گوسفندهایی را که حاجیان به عنوان کفارۀ حج بر عهده دارند، 403
- «سؤال 338» اینجانب در احرام عمرۀ تمتع مجبور به استفاده از ماشین سر پوشیده شدم. 403
- «سؤال 337» در کفارۀ حج که ذبح لازم است به هر فقیر تا چه مقدار می توان گوشت قربانی را داد 403
- «سؤال 340» کفاره ای که در اعمال حج واجب می شود آیا پوست و کلۀ آن گوسفند را می شود جهت دستمزد به قصاب داد؟ 404
- «سؤال 342» در مورد کفارۀ حج یا عمره که ذبح گوسفند لازم است 404
- «سؤال 341» کفاره ای که در اعمال حج واجب می شود آیا وقت معیّنی دارد؟ 404
- «سؤال 343» در کفارۀ حج که ذبح گوسفند لازم است در صورتی که مقداری از گوشت جهلًا به سادات فقیر داده شده تکلیف چیست؟ 405
- «سؤال 347» آیا محلهای تعیین شده با تابلوهای دولت عربستان 405
- «سؤال 345» مقدار کمی از گوشت کفاره را که خوردنش را اجازه فرموده اید 405
- «سؤال 346» مصرف گوشت کفاره های در حال احرام چیست؟ 405
- اماکن حج 405
- «سؤال 344» در کفاره حج که ذبح گوسفند لازم است در صورتی که پس از توزیع گوشت 405
- «سؤال 350» در هنگام اقامۀ نماز جماعت در مسجدالحرام آیا رعایت اتصال صفوف لازم است؟ 406
- «سؤال 351» تکلیف حجاج بیت اللّه الحرام برای نماز در هتلهای مکه و مدینه 406
- نماز در حرمین شریفین 406
- «سؤال 348» آیا غار حرا جزو محدودۀ مکه است؟ 406
- «سؤال 352» کسی که در مکه قصد اقامت ده روزه کرده است 406
- «سؤال 349» تا چه اندازه اجازه داریم در حرمین شریفین روی فرش سجده کنیم 406
- «سؤال 354» کسی که قصد کرده تا پایان روز هشتم ذیحجّه در مکه بماند 407
- «سؤال 355» آیا در مسافرخانه ها یا هتلهای مکه و مدینه می توان نماز جماعت برپا نمود؛ 407
- «سؤال 353» در عرفات و منیٰ و مشعر و بعد از مراجعت از اماکن مزبور 407
- «سؤال 359» با توجه به اینکه تقیه در این زمان به خاطر ترس از قتل و ضرب و جرح نیست 408
- «سؤال 357» آیا در نماز جماعت اهل سنّت، 408
- «سؤال 358» در نماز جماعت مسجدالحرام و مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم معمولًا قنوت را در رکعت آخر 408
- «سؤال 356» با توجه به سنگفرش بودن بیشتر مسجدالحرام 408
- «سؤال 362» هنگام همراهی با جماعت اهل سنّت و خواندن حمد و سوره، 409
- «سؤال 361» در نماز جماعت با اهل سنّت که قرائت حمد و سوره را هر چند به نحو حدیث نفس واجب می دانید، 409
- «سؤال 360» بردن حصیر به مسجدین برای سجده، 409
- «سؤال 363» اگر انسان در جماعت اهل سنّت شرکت کرد و از روی غفلت یا جهالت و یا فراموشی حمد و سوره را نخواند 409
- «سؤال 364» اینجانب وقتی به حج مشرّف می شوم ترس و وحشت مرا فرا می گیرد 410
- شک بعد از اعمال 410
- مسائل متفرقه 411
- «سؤال 365» شخصی در جوانی در جلسات قرائت و تجوید شرکت می کرده 411
- «سؤال 367» خداوند به یکی از مؤمنین توفیق داده که امسال دو بار به مکه مشرّف شده 411
- «سؤال 366» اگر بر خلاف تقیّه عمل کرد 411
- تقیّه در حج 411
- «سؤال 369» اگر دیگران از رفع عذر شخص معذور مأیوس باشند، 412
- «سؤال 368» وظیفۀ روحانیون کاروانها بیان مناسک حج است 412
- «سؤال 372» شخصی غسل مسّ میّت بر گردنش بوده 413
- «سؤال 371» فرموده اید: «اگر از طرف قاضیِ مکه حکم شد که فلان روز عید است 413
- «سؤال 373» اینجانب مدیر گروه حج می باشم و اعمال حجی که انجام می دهم مستحبی است، 413
- «سؤال 370» کسی که وظیفۀ او وضوی جبیره ای و تیمم است 413
- «سؤال 375» مریض با احرام عمرۀ تمتع یا عمرۀ مفرده وارد مکه شده ولی از انجام طواف و سعی عاجز است، 414
- «سؤال 374» آیا مقداری از سنگ صفا و مروه یا مشعر را می شود با خود آورد؟ 414
- 3- «احتیاط واجب»: 415
- «الف» 415
- 1- «ابطح»: 415
- 5- «احوط ...»: 415
- فهرست اصطلاحات و اماکن 415
- 4- «احتیاط»: 415
- 2- «استلام حجرالاسود»: 415
- 12- اصل سلامت: 416
- 8- «اعتبار» و «امر اعتباری» و «اعتباراً»: 416
- 6- «اقوی چنین است»: 416
- 10- «استنکاف»: 416
- 7- «اصل ترکه»: 416
- 11- «احراز»: 416
- 9- «ارکان کعبه»: 416
- 18- «بیتوته»: 417
- 19- «بومادران»: 417
- 14- «ادنی الحلّ»: 417
- «ت» 417
- 16- «اطلاق»: 417
- 13- «اخبار مستفیضه»: 417
- 20- «تصالح»: 417
- 17- «بعید نیست»: 417
- «ب» 417
- 15- «استمناء»: 417
- 28- «جُحْفه»: 418
- 31- «حَجَرالاسود»: 418
- «ج» 418
- 23- «تبرّعی»: 418
- 24- «تدارک»: 418
- 30- «حجامت»: 418
- 26- «جِعرانه»: 418
- 22- «تبرّع»: 418
- 29- «حَجَّهُالاسلام»: 418
- 27- «جبل الرّحمه»: 418
- 21- «تراضی»: 418
- «ح» 418
- 25- «تلّ سرخ»: 418
- 36- «حائض»: 419
- 40- «خلاف شأن»: 419
- 37- «خالی از وجه نیست»: 419
- 41- «خراج عراقین»: 419
- 38- «خالی از قوّت نیست»: 419
- 32- «حِجْر اسماعیل علیه السلام»: 419
- 33- «حدیبیّه»: 419
- 35- «حنوط»: 419
- 39- «خالی از اشکال نیست»: 419
- «خ» 419
- 34- «حرم و حدّ آن»: 419
- 42- «خطور دادن به قلب»: 420
- «ص» 420
- 44- «دِرْمَنه»: 420
- 46- «رَقْطاء»: 420
- «ع» 420
- «د» 420
- «ر» 420
- 47- «صدق وطن»: 420
- 48- «ظاهراً»: 420
- 43- «خَزامی»: 420
- «ظ» 420
- 49- «عقبۀ مَدَنیّین»: 420
- 45- «رکن یمانی»: 420
- «ف» 421
- 58- «محل اشکال یا محل تأمّل است»: 421
- 52- «قصد انشا»: 421
- 57- «مقام ابراهیم علیه السلام»: 421
- «ق» 421
- 55- «ما فی الذمّه»: 421
- 54- «قصد قربت مطلقه»: 421
- 50- «فُسوق»: 421
- 56- «مطاف»: 421
- «م» 421
- 53- «قَرْن المنازل»: 421
- 51- «فخّ»: 421
- 70- «مستجار»: 422
- 64- «مُحْرم»: 422
- 65- «مُحِلّ»: 422
- 71- «مسجد شجره»: 422
- 62- «مَأزمَین»: 422
- 59- «مسلوس و مبطون»: 422
- 67- «مزدلفه»: 422
- 61- «مُحْدث»: 422
- 69- «متمکّن»: 422
- 63- «مسکین»: 422
- 60- «مستقرّ»: 422
- 66- «مُجْزی هست»: 422
- 68- «مدّ طعام»: 422
- 82- «وادی عقیق»: 423
- «ی» 423
- 74- «مسجد فضیخ»: 423
- «ن» 423
- 73- «مسجد مباهله»: 423
- 84- «وقوف»: 423
- 75- «مسجد ردّ الشمس (مسجد فضیخ در روایات شیعه)»: 423
- «و» 423
- 85- «یَلَمْلَم»: 423
- 80- «وطن»: 423
- 78- «مشربۀ امّ ابراهیم»: 423
- 77- «مستحاضه»: 423
- 79- «نُفَساء»: 423
- 81- «ورس»: 423
- 83- «وادی محسِّر»: 423
- 72- «مسجد غدیر خم»: 423
- 76- «مسجد سلمان»: 423
6- و روایت شده که حضرت امام صادق علیه السلام زمانی که به قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم
رسیدند دست بر قبر گذاشتند و گفتند:
«اسْالُ اللّهَ الَّذِی اجْتَباکَ وَ اخْتارَکَ وَ هَداکَ وَ هَدیٰ بِکَ انْ یُصَلِّیَ عَلَیْکَ.»
سپس گفتند:
«إِنَّ اللّٰهَ وَ مَلٰائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ، یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً.» «1»
مرحوم مجلسی (ره) در بحار فرموده است که هر چند به حسب ظاهر پشت کردن به قبر پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم مخالف ادب است ولی در صورتی که با توجه به خدا باشد و غرض استمداد از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم باشد مانعی ندارد؛ ولی در این زمانها بهتر است به سبب تقیه ترک شود. «2»
7- زیارت دوم:
زیارتی است که «ابراهیم بن ابی البِلاد» از حضرت ابی الحسن علیه السلام (ظاهراً امام هفتم باشد) نقل می کند.
ابراهیم می گوید حضرت به من فرمودند: هنگام سلام بر پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم چه می گویی؟
عرض کردم: آنچه را می شناسم و برای ما روایت شده؛ فرمودند: می خواهی آنچه را افضل از این است به تو یاد دهم؟
عرض کردم: آری؛ حضرت آن را به خط خود نوشتند و بر من خواندند بدین گونه: زمانی که در کنار قبر آن حضرت ایستادی بگو:
أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ- وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ خَاتَمُ النَّبِیِّینَ وَ أَشْهَدُ
______________________________
(1)- الکافی، 4/ 552؛ وسائل الشیعه، 10/ 269.
(2)- بحارالانوار، ج 97، ص 151، چاپ بیروت.