- [مقدمه محقق] 1
- اشاره 1
- اشاره 2
- نسخه های مورد اعتماد: 2
- 1- نسخه خطی: 2
- 2- نسخه چاپ (1298 ه. ق): 3
- 3- نسخه چاپ (1311 ه. ق): 4
- 5- نسخه چاپ (1331 ه. ق): 4
- 4- نسخه چاپ (1321 ه. ق): 4
- روش تحقیق: 5
- [مقدمه مؤلف] 7
- [باب اوّل در اعمال عمره است] 11
- اشاره 11
- [مقصد اوّل در احرام و مستحبّات و مکروهات آن] 12
- اشاره 12
- [فصل اوّل در احرام عمره است] 12
- [مقصد دوّم در مواقیت احرام است] 16
- اشاره 19
- [اوّل نیّت] 19
- [مقصد سوّم در واجبات احرام است] 19
- [سوم پوشیدن لباس احرام] 19
- [دوّم تلبیه] 19
- [مقصد چهارم در تروک احرام است] 21
- اشاره 21
- [اوّل صید] 21
- [دوّم جماع] 21
- [سوّم عقد کردن زن] 23
- [پنجم خوشبو کردن بدن] 23
- [چهارم استمناء] 23
- [ششم پوشیدن چیز دوخته] 24
- [نهم پوشیدن تمام پشت پا] 25
- [هشتم نگاه کردن در آئینه] 25
- [هفتم سرمه کشیدن] 25
- [دوازدهم کشتن جانوران بدن] 26
- [دهم فسوق] 26
- [یازدهم جدال] 26
- [چهاردهم از برای زن پوشیدن زیور است به جهت زینت] 27
- [سیزدهم انگشتر زینت به دست کردن] 27
- [شانزدهم ازاله مو است از بدن خود یا غیر خود] 27
- [پانزدهم روغن مالیدن است] 27
- [هیجدهم پوشانیدن زن است روی خود را] 28
- [هفدهم پوشانیدن مرد است سر خود را] 28
- [نوزدهم سایه قرار دادن مرد است بالای سر خود در حال منزل طی کردن] 29
- [بیست و سوّم کندن درخت و گیاهی که در حرم روئیده باشد] 30
- [بیست و دوّم کندن دندان است] 30
- [بیستم بیرون آوردن خون است از بدن خود نه غیر] 30
- [بیست و یکم ناخن گرفتن] 30
- [بیست و چهارم سلاح برداشتن مثل شمشیر و نیزه و هر چه یراق و آلت حرب گویند] 31
- اشاره 32
- [مقصد اوّل در مستحبّات دخول مکّه است] 32
- [فصل دوّم در طواف عمره است] 32
- [مقصد دوّم در واجبات طواف] 36
- اشاره 36
- [شرط اوّل طهارت از حدث است] 37
- [شرائط طواف] 37
- [شرط دوم طهارت بدن و لباس است] 38
- [شرط چهارم ستر عورت است] 39
- [شرط پنجم نیّت است] 39
- [شرط سوّم ختنه کردن است برای مردان] 39
- اشاره 41
- [واجبات طواف] 41
- [اوّل ابتداء کردن است به حجر الأسود] 41
- [سوّم آن که در جمیع احوال طواف، خانه را به دست چپ گیرد] 42
- [دوّم ختم نمودن هر دوری است به حجر الأسود] 42
- [پنجم طواف میان خانه کعبه و مقام حضرت ابراهیم خلیل علی نبیّنا و آله و علیه السلام باشد در جمیع جوانب] 43
- [چهارم داخل کردن حجر حضرت اسماعیل است در طواف] 43
- [هفتم طواف هفت شوط کامل باشد نه کم و نه زیاد] 44
- [ششم طواف بیرون خانه و توابع آن باشد] 44
- [مقصد سوّم در مستحبات حال طواف است] 47
- [فصل سوّم در نماز طواف است] 50
- [فصل چهارم در سعی کردن است] 53
- اشاره 53
- [مقصد اوّل در آداب سعی ما بین صفا و مروه و مستحبات قبل از سعی است] 53
- [مقصد دوّم در وجوب سعی] 56
- [مقصد سوّم در مستحبات حال سعی است] 60
- [فصل پنجم در تقصیر است] 61
- [باب دوّم در افعال حج ّ است] 64
- اشاره 64
- اشاره 65
- [مقصد اوّل در وجوب احرام و بعض احکام متعلقه به آن است] 65
- [فصل اوّل در احرام به جهت حج ّ تمتّع است] 65
- [مقصد اوّل در وجوب احرام و بعض احکام متعلقه به آن است] 67
- [مقصد اوّل در واجبات است] 69
- اشاره 69
- [فصل دوّم در وقوف به عرفات است] 69
- [مقصد دوّم در مستحبات وقوف عرفات است] 73
- اشاره 78
- اشاره 78
- [مقصد اوّل در واجبات است] 78
- [فصل سوّم در وقوف به مشعر الحرام است] 78
- [مسأله اوّل آن که وقوف به مشعر رکن است] 79
- اشاره 79
- [چند مسأله] 79
- [مسأله دوّم در وقت اضطراری عرفه] 79
- [مسأله سوّم در وقوف عرفات و مشعر اختیاری و اضطراری] 80
- [مقصد دوّم در مستحبات وقوف به مشعر الحرام است] 82
- اشاره 85
- [اوّل رمی جمره عقبه] 85
- [فصل چهارم در واجبات منی است] 85
- [دوّم ذبح است] 88
- [سوّم حلق است] 93
- [فصل پنجم در واجبات منی بعد از بازگتت از منی] 95
- اشاره 95
- [مقصد اوّل در واجبات بعد از منی است] 95
- [مقصد دوّم در مستحبات طواف زیارت و سعی و طواف النساء است] 98
- [فصل ششم در بیان خوابیدن است به منی در شبهای تشریق] 99
- [فصل هفتم در رمی جمرات ثلاث است] 101
- [مقصد اوّل در واجبات رمی است] 101
- اشاره 101
- [مقصد دوّم در اعمال مستحبه در منی است در روز یازدهم و دوازدهم و سیزدهم] 103
- [خاتمه در طواف وداع است] 105
[واجبات طواف]
اشاره
و امّا واجبات داخل در حقیقت آن:
[اوّل ابتداء کردن است به حجر الأسود]
پس اوّل: ابتداء کردن است به حجر الأسود به نحوی که تمام بدن او مرور کند بر تمام حجر الأسود، و چون تحقق این معنی بر وجه حقیقت بسیار متعسّر بلکه متعذّر است، اکتفا می شود در تحقق آن به آن که محاذی نماید پیش ترین اجزاء بدن خود را با پیش ترین اجزاء حجر الأسود، و لهذا کلام واقع شده در تعیین جزئی که از انسان مقدّم بر همه اجزاء بدن اوست، که آیا آن جزء طرف بینی است، یا طرف انگشت ابهام پاها است، یا مختلف می شود، حتّی آن که در بعضی که فی الجمله بطین اند جزء اوّل شکم است.
و اما جزء مقدّم حجر الأسود پس در زیر تنکه نقره پنهان است و پر واضح است که ملاحظه محاذات مذکوره در غایت تعسر است خصوصا با ازدحام شیعه و سنی در طواف، با آن که در آن جا دو سنگ نصب کرده اند که شخص طواف کننده به ملاحظه آنها تحصیل علم یا مظنه به محاذات حجر الأسود می کند، لهذا اختلاف واقع شده میانه علماء متاخّرین قدّس اللّه اسرارهم در رفع این مشقت و حرج بر چند وجه:
وجه اوّل: منع وجوب ابتداء به اوّل حجر الأسود است [بلکه] آن قدر که واجب است ابتداء به حجر است نه اوّل آن.
وجه دوّم: آن که محاذات عرفیه کفایت می کند یعنی همین قدر که در عرف گویند که مقابل اوّل حجر الأسود است.
وجه سوّم: آن که شخص مکلّف از اندکی پیش تر نیّت کند که ابتداء دور واجب از محاذی حجر بوده باشد و انتهاء آن به همان
موضع محاذی،