شان نزول آیات قرآن برگرفته از تفسیر نمونه صفحه 433

صفحه 433

پسرش گفت : به خدا سوگند جز به اجازه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نمی توانی وارد «مدینه» شوی و امروز می فهمی عزیز و ذلیل کیست؟ ! !

«عبداللّه» کسی را برای شکایت

از پسرش به خدمت رسول خدا فرستاد ، پیامبر(صلی الله علیه وآله)به پسرش پیغام داد : بگذار پدرت داخل شهر شود .

فرزندش گفت : حالا که اجازه رسول خدا آمد مانعی ندارد .

«عبداللّه» وارد شهر شد ، اما چند روزی بیشتر نگذشت که بیمار گشت و از دنیا رفت ! (و شاید دق مرگ شد)

هنگامی که این آیات نازل شد ، و دروغ «عبداللّه» ظاهر گشت ، بعضی به او گفتند : آیات شدیدی درباره تو نازل شده خدمت پیامبر(صلی الله علیه وآله) برو تا برای تو استغفار کند ، «عبداللّه» سرش را تکان داد گفت : به من گفتید : ایمان بیاور ، آوردم ، گفتید : زکات بده ، دادم ، چیزی باقی نمانده که بگوئید برای محمّد(صلی الله علیه وآله) سجده کن ! و در اینجا آیه «وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ تَعالَوْا» نازل گردید . (1)

پی نوشتها


1 . «مجمع البیان» ، ذیل آیات مورد بحث ; «کامل ابن اثیر» ، ج 2 ، ص192 ; «سیره ابن هشام» ، ج 3 ، ص302 (با کمی تفاوت) ; «بحار الانوار» ، ج 20 ، ص281 به بعد .

شأن نزول : نحوه رفتار همسر ، با خانواده و فرزندان

در روایتی از امام باقر(علیه السلام) می خوانیم : در مورد این آیه «إِنَّ مِنْ أَزْواجِکُمْ . . . »فرمود : منظور این است : وقتی بعضی از مردان می خواستند هجرت کنند ، پسر و همسرش دامن او را گرفته می گفتند : تو را به خدا سوگند هجرت نکن ; زیرا اگر بروی ما بعد از تو بی سرپرست خواهیم شد ، لذا بعضی می پذیرفتند و می ماندند ،

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه