مروری بر زندگانی پیامبر و امامان صفحه 2

صفحه 2

عربستان، بزرگ ترين شبه جزيره دنياست كه در جنوب غربي آسيا واقع است و از سوي شرق به خليج فارس و درياي عمان، از سوي جنوب به اقيانوس هند و خليج عدن از سوي مغرب به درياي سرخ و خليج عقبه و از سوي شمال به عراق و اردن محدود مي شود.بيشتر نواحي اين شبه جزيره، كه بيش از سه ميليون كيلومتر مربع وسعت دارد، صحراست و حاشيه باريكي از زمين هاي آباد و مسكوني، اطراف آن را فرا گرفته و بيشتر محصور به درياست. نواحي كوهستاني، داراي آب و هوايي معتدل و سرزمين هايي حاصلخيز و قسمتهاي ساحلي آن، گرم و مرطوب و دشت ها و ريگزارهاي آن خشك و سوزان است.اين شبه جزيره از نظر جغرافيايي به سه منطقه تقسيم مي شود:1 بخش مركزي، كه به (صحراي عرب) معروف است وگسترده ترين بخش اين شبه جزيره را تشكيل مي دهد.2 بخش شمالي، (حجاز) نام دارد و چون ميان سرزمين هاي (نَجد) و (تِهامه) قرار گرفته، آن را (حجاز) ناميده اند حجاز از ماده (حجز) است به معناي (فاصله وحائل) است حجاز كه از فلسطين تا بحر احمر و از (ايله) تا يمن را شامل مي شود، سرزميني كوهستاني با بياباني وسيع، ولي بيشتر ريگ زار است و بي آب و بي حاصل.3 بخش جنوبي، كه بر ساحل اقيانوس هند و درياي سرخ قرار گرفته و شامل (يمن) و (حَضَر موت) است وضع سياسي.عرب جاهلي از نظر سياسي، تابع نظم و فرمانبري از قدرت خاصي نبوده، بلكه تنها به قدرت قبيله خويش مي انديشيده و با ديگران همان مي كرده كه ناسيوناليست هاي افراطي و نژادپرستان با ديگر ملت ها و نژادها مي كنند.قبيله، تشكيلاتي مستقل و در همه چيز متكي به خود بود و از نظر افراد قبيله، تمام قبايل ديگر بيگانه به شمار مي رفتند و هيچ گونه حقوق و احترامي نداشتند. از اين رو، غارت اموال، كشتن افراد و ربودن زنان قبايل ديگر هيچ منعي نداشت. افراد هر قبيله نسبت به قبيله خود سخت متعصب بودند و براي بالا بردن ارزش قبيله خويش و افزون نشان دادن افراد خود در برابر قبايل ديگر حتي از شمارش گور مردگان خود نيز دريغ نمي كردند.

وضع اقتصادي

شغل اصلي اعراب بَدَوي دامپروري بود و در آن محيط خشك، پيوسته درجست وجوي چراگاه هاي مناسب بودند تا نياز دام هاي خود را تاءمين كنند. تنها در اطراف (يثرب) و (طائف) باغستان هايي بود كه برخي مردم در آن به كشاورزي مشغول بودند. در (يمن) نيز زراعت رونق داشت.وجود كعبه در اين سرزمين و تقدّسي كه اين خانه ميان قبايل مختلف داشت آن ها را از نقاط دور و نزديك به سوي خود مي كشانيد، از مهمترين عواملي بود كه به رونق بخشيدن تجارت قريش كمك مي كرد همچنين مردم اين منطقه با ابتكار و پيشنهاد (هاشم) جدّ دوم پيامبر(ص)، براي رونق بازرگاني خود، زمستان به (يمن)، كه گرمسير بود و تابستان به فلسطين و شام، كه سردسير بود سفر و تجارت مي كردند.ديگر راه هاي تاءمين زندگي عرب جاهلي، غارتگري قبايل و كاروان ها و در برخي موارد، حفاظت از كاروان هاي تجاري و راهنمايي آن ها در صحرا بود.

اوضاع ديني

حدود 26 قرن پيش از هجرت، حضرت ابراهيم (ع) به فرمان پروردگار، همسر خود، هاجر و فرزند خردسالش اسماعيل را در بخش غربي جزيرة العرب و نقطه اي كوهستاني و بي آب و علف سكونت داد. در آن زمان در آن ناحيه هيچ كس زندگي نمي كرد. امّا با فوران چاه زمزم، جمعي از باديه نشينان (شِحْر) و (يَمَن) از قبايل (عماليق) و (جُرْهُم) و باقي ماندگان قوم عاد كه به دليل خشكسالي و در پي آب و چراگاه، روي به تهامه نهاده بودند، به اين ناحيه كوچ كردند.اسماعيل، چون به سنّ جواني رسيد، با دختري از قبيله جُرْهُم ازدواج كرد واز وي داراي دوازده پسر شد كه بعدها هر يك، رئيس قبيله خود شدند و يكي از اعقاب او، عَدْنان، جدّ اعلاي اعراب عدناني و بيست و يكمين نياي رسول خدا(ص) است.اعراب عدناني كه نوادگان حضرت ابراهيم اند، ابتدا بر دين حنيف بودند، عقايد و سنّت هايي مانند عقيده به اللّه، قيامت، مناسك حج، قرباني، نكاح و ختنه كه تا عصر پيامبر(ص) باقي مانده بود، از يادگارهاي همين دوره است. شماري اندك نيز به نام (حنفا) در آستانه ظهور اسلام در شبه جزيره عربستان مي زيستند كه بر آيين توحيد بودند.اقليت هاي مذهبي، مانند يهوديان و مسيحيان نيز در جزيره عرب زندگي مي كردند. يهوديان بيشتر در نواحي شمال از جمله (يثرب)، (وادي القُري)،(تَيْما)، (خيبر) و (فدك) بودند و مسيحيان در نواحي جنوب؛ مانند (يمن) و (نجران).بر اساس نوشته برخي مورّخان، نخستين كسي كه مردم را از آيين حضرت ابراهيم به كيش بت پرستي برگردانيد و آن را ميان مردم رواج داد، (عَمْرِو بْنِ لُحَيّ) بود. وي پس از آن كه به عنوان نخستين فرد از قبيله (خزاعه)،سرپرستي كعبه را برعهده گرفت، سفري به شام كرد. جمعي از عمالقه را ديد كه بت مي پرستند. از آنان درباره بت و بت پرستي پرسيد. گفتند: ما از آن ها طلب ياري و باران مي كنيم. آن ها نيز ما را ياري مي كنند و براي ما باران فرو مي آورند. عَمْرو، به هوس افتاد و از آنان بتي خواست تا به مكّه ببرد و عرب آن را پرستش كند. آنان (هُبَل) را به وي دادند. آن را به مكّه برد و در كعبه گذارد و اين نخستين بتي بود كه در مكّه نهادند. سپس بتان (إ ساف) و (نائله) را در دو ركن كعبه جاي دادند.باديه نشينان، چون بر اي حج به مكّه آمدند و بتان را ديدند، از قريش و خزاعه درباره آن ها پرسيدند. پاسخ گفتند: (ما آن ها را بدين دليل كه ما را به خدا نزديك كنند، مي پرستيم) آنان نيز وقتي چنين ديدند، بتاني براي خويش برگزيدند، به گونه اي كه هر قبيله براي خود بتي در كعبه داشت و چون به مكه مي آمدند نخست نزد بتان خود مي رفتند و در پايشان نماز مي گزاردند و بدين سان، بت پرستي در همه جا و در ميان همه قبايل رايج گشت.

وضع فرهنگي

عرب هاي جاهلي، مردمي (امّي) (درس ناخوانده) بودند. از اين رو، بي فرهنگي و زندگي تواءم با جهل و خرافات بر جامعه آنان حاكم بود. از ميان آنان، تنها چند نفر انگشت شمار با سواد بودند.آشكارترين مظاهر فرهنگ عرب جاهلي، شناخت انساب عرب و شعر و خطابه بود. آنان در مجالس عيش وعشرت، ميدان هاي نبرد و براي نشان دادن مفاخر قبيله خود، به سرودن شعر وايراد خطابه مي پرداختند.عرب جاهلي، نمونه كامل انسان طمعكار و دل بسته به مادّيات بود. آنان به همه چيز از ديد سودجويي مادي مي نگريستند. فرهنگ اجتماعي آنان، فرهنگ بي بندوباري و يغماگري بود. آنان، غيرت و مروّت و شجاعت را مي ستودند، ولي مفهوم شجاعت از نظر آنان عبارت بود از سفّاكي و زورمندي براي كشت و كشتار بيشتر، غيرت را به گونه اي تفسير مي كردند كه زنده به گوركردن دختران، از آشكارترين مصاديق آن به شمار مي رفت.از ديگر ويژگيهاي فرهنگ عرب جاهلي، پايبندي به خرافات و افسانه گرايي بود. البته عقايد تمام ملل جهان، هنگام طلوع اسلام، كم و بيش با خرافات و افسانه ها آميخته بود. تاريخ از مردم شبه جزيره عربستان، خرافاتي بسيار ثبت كرده است. يكي از اعمال خرافي آنان، اين بود كه كهنسالان و كاهنان، به هنگام خشكسالي براي فرود آمدن باران، چوب هايي از درختِ تلخ ميوه (سَلَعْ) و درخت زودسوزي ديگر به نام (عُشَرْ) به دُم و پاهاي گاوهاي ماده مي بستند و آن ها را تابالاي كوه مي راندند. سپس چوب ها را آتش مي زدند. شعله هاي آتش، گاوها را به دويدن و رميدن ونعره كشيدن وا مي داشت. گويي در نظر آنان ناراحتي و اضطراب گاو، از بزرگترين وسايل باريدن باران بود؛ شايد بدين گمان كه (آلهه) و يا موكّلان باران به دليل قداست گاو، به زودي باران فرو خواهند فرستاد.

وضعيت زن و خانواده در عصر جاهليت

عرب هاي جاهلي، كمترين ارزشي براي زن قائل نبودند. او را از هر گونه حقوق فردي و اجتماعي محروم مي دانستند. در نظام جاهلي، زن نه تنها ارث نمي برد، بلكه خود كالايي بود جزو دارايي پدر، شوهر و يا پسر، و مانند اموال ديگر، به ارث برده مي شد.آنان، غالباً از بيم قحطي و يا ننگ دختر داري، دختران خود را پس از تولد زنده به گور مي كردند. قرآن كريم، رفتار ناشايست آنان را با فرزندانشان نكوهش مي كند و مي فرمايد:وَ اِذا بُشِّرَ اَحَدَهُمْ بِالاُْنْثي ظَلَّ وَجْهُهُمُسْوَدّاً وَ هُوَ كَظيمٌ يَتَواري مِنَالْقَوْمِ مِنْ سُوءِمابُشِّرَ بِهِ اَ يُمْسِكُهُ عَلي هُونٍ اَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ اَلا ساءَ ما يَحْكُمُونَ)و هنگامي كه بشارت تولد دختر به يكي از آنان داده مي شد، چهره اش از غم، سياه مي گرديد و سخت خشمگين مي شد. بر اثر اين خبر ناگوار، از قوم خود مي گريخت و روي پنهان مي كرد و مي انديشيد كه آيا مولود را با خواري نگاه دارد، يا در خاك پنهان سازد. به راستي كه آنان بسيار بد حكم مي كنند.نظام ازدواج عرب جاهلي، بر هيچ پايه و اساسي استوار نبود. آنان براي شمار همسران خود، حدي معين قائل نبودند. و براي شانه خالي كردن از زير بار مهريه، زنان خود را آزار مي دادند و يا آنان را به بي عفتي متهم مي ساختند. به همسري گرفتن همسران پدر در صورت طلاق يا مرگ پدر براي اولاد جايز بود. اسف انگيزتر اين كه يكي از راه هاي متداول برقراري رابطه زناشويي اين بود كه مثلاً مردي با مردي ديگر از قبيله ديگر، كه زنش همراهش بود، برخورد مي كرد و بر سر تصاحب زن با او مي جنگيد اگر بر مرد پيروز مي شد، زن او را به اسيري مي برد و بي هيچ قيد و شرطي به همسري مي گرفت.خلاصه درسجزيرة العرب، بزرگترين شبه جزيره دنياست كه در جنوب غربي آسيا واقع شده و بيش از سه ميليون كيلومتر مربع وسعت دارد. عرب جاهلي از نظر سياسي تابع نظم و فرمانبرداري از قدرتي خاص نبود، بلكه تنها به قدرت قبيله خويش مي انديشيد. شغل اصلي عرب هاي بدوي دامپروري بود. وجود كعبه و تقدّس آن ميان قبايل، از عوامل رونق بخشيدن به تجارت قريش بود.شايع ترين و رايج ترين انديشه ديني حاكم بر عرب جاهلي، بت پرستي بود. چندنفر نيز موحّد و خداپرست بودند و خود را بر دين حضرت ابراهيم (ع) مي دانستند. زندگي عرب هاي جاهلي تواءم با جهل وخرافات بود.آنان كمترين ارزشي براي زن قائل نبودند و او را از هر گونه حقوق فردي و اجتماعي محروم مي دانستند.

ولادت نور

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه