مروری بر زندگانی پیامبر و امامان صفحه 6

صفحه 6

رسول گرامي اسلام (ص) در مرحله سوم دعوت حصار تبليغي مرحله پيش را در هم شكست و با نزول آيه شريفه (فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ اَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ اِنّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئينَ)، ماءمور شد كه همگان را به اسلام دعوت كند، از اين رو، بر فراز كوه، صفا رفت و در برابر انبوه جمعيت، فرمود:(اگر من به شما خبر دهم كه در پشت اين كوه انبوهي از دشمن در كمين شما نشسته است و خطري بزرگ شما را تهديد مي كند، آيا مي پذيريد؟) گفتند: (آري، ما تا كنون دروغي از تو نشنيده ايم.) سپس فرمود: (اي گروه قريش! خود رااز آتش نجات دهيد و من براي شما در پيشگاه خدا، نمي توانم كاري انجام دهم. من شما را از عذاب دردناك مي ترسانم....)با انتشار خبر نبوّت پيامبر(ص) در مكّه، آزار قريش نيز آغاز شد وهنگامي كه خطرسخنان پيامبر (ص) را براي عقايد پوشالي و منافع مادي خود احساس كردند، به مبارزه با آيين آسماني آن حضرت برخاستند. بر خي از تلاش هاي آن ها عبارت بود از مذاكره با ابوطالب براي دست برداشتن از حمايت پيامبر(ص)، تطميع پيامبر(ص)، تهمت و افترا، شكنجه و آزار، جلوگيري از ملاقات مردم با پيامبر(ص)، توطئه قتل پيامبر(ص) و محاصره اقتصادي. اما هيچ يك از تهديدها و فشارها، خللي در اراده پولادين پيامبر(ص) براي تبليغ آيين آسماني اسلام وارد نكرد.خلاصه درسرسول اكرم (ص) پس از چهل سال بندگي خدا، در حالي كه در غار (حرا) به راز و نياز با معبود خويش مشغول بود، به رسالت مبعوث شد. پس از فرود آمدن از غار (حرا) در انديشه آينده اسلام و چگونگي ابلاغ رسالت خويش بود كه سوره (مدّثّر) نازل شد و آن حضرت را ماءمور قيام و انذار كرد. بدين سان، دعوت پيامبر آغاز شد. اين دعوت شامل سه مرحله بود: دعوت سرّي؛ دعوت خويشاوندان؛ و دعوت همگاني.پيامبر (ص) در آغاز بعثت تا سه سال، افراد را مخفيانه به اسلام دعوت مي كرد و سپس ماءموريت يافت كه خويشاوندان خود را به پذيرش اسلام بخواند. پس از انذار خويشاوندان، به دستور پروردگار دامنه دعوت راگسترش داد و عموم قريش را به آيين توحيد فراخواند.

هجرت به مدينه

آشنايي مردم يثرب با اسلام

در يكي از سالهايي كه بني هاشم در شعب ابو طالب در محاصره بودند، دو تن از يثربيان به نام هاي (اسعد بن زراره) و (ذَكْوانِ بْنِ عَبْدُ القَيْس)به نمايندگي قبيله خزرج، براي ياري جستن از هم پيمان خود، (عُتْبَةِ بْنِ ربيعَه)، در جنگ با (اوس) راهي مكه شدند.(عتبه) در پاسخ به درخواست نمايندگان يثرب عذر آورد و گفت: (علاوه بر دوري يثرب از مكه، گرفتاري جديدي پيدا كرده ايم كه به هيچ كار ديگري نمي رسيم.)سپس ماجراي بعثت پيامبر (ص) و فعاليت هاي او را براي نمايندگان خزرج باز گفت و آنان را از ملاقات با آن حضرت بر حذر داشت و گفت: (او ساحري است كه با سخنش افراد را جادو مي كند.) و دستور داد كه اسعد به هنگام طواف در گوش خود پنبه فروكند تا سخنان رسول خدا را نشنود.اسعد براي طواف وارد مسجد الحرام شد. پيامبر (ص) را ديد كه در(حجر اسماعيل) نشسته است. با خود گفت: (من چقدر نادانم! چنين حادثه اي در مكه روي دهد و من از آن آگاه نشوم تا آن را هنگام بازگشت براي خويشانم بازگويم؟!) سپس پنبه را از گوشهايش بيرون آورد و به حضور پيامبر (ص)رسيد. رسول خدا (ص) اسلام را بر او عرضه كرد. اسعد ايمان آورد و مسلمان شد. پس از او، ذَكوان نيز به شرف اسلام نايل آمد. اين دو نفر، از نخستين اهالي يثرب بودند كه مسلمان شدند و به ميان قوم خود باز گشتند. اين ملاقات در موسم حج روي داده است كه پيامبر (ص) در آن هنگام مي توانسته از شعب ابي طالب خارج شود.در مرحله دوم، شش تن از مردم يثرب، از قبيله خزرج، در سال يازدهم بعثت، هنگام موسم حج با پيامبر ملاقات كردند. پيامبر (ص) آيين خود را بر آنان عرضه كرد و آياتي از قرآن را تلاوت فرمود. آنان پس از ديدن رسول خدا (ص) و شنيدن سخنان آن حضرت به يكديگر گفتند: (سوگند به خدا كه اين همان پيامبري است كه يهوديان ما را از بعثت آن بيم مي دادند، آنان نبايد در گرويدن بدو، از ما پيشي گيرند. سپس همگي اسلام آوردند.

نخستين بيعت عقبه

در مرحله سوم، دوازده تن از يثربيان، كه ده نفر خزرجي و دو تن اوسي بودند، در سال دوازدهم بعثت در عقبه منا به ديدار رسول خدا (ص) نايل آمدند. اين گروه، پس از قبول اسلام، با رسول خدا، بيعت كردند كه به خدا شرك نورزند، دزدي و زنا نكنند، فرزندان خود را نكشند. به يكديگر افترا نزنند و در كارهاي نيك از پيامبر نافرماني نكنند. آنگاه رسول خدا (ص) فرمود:اگر بدانچه تعهد كرديد وفا كنيد، پاداش شما بهشت است و اگر چيزي از آن ها رامرتكب شويد كار شما با خداي عزّوجلّ است. اگر خواست مي آمرزد و اگر خواست عذاب مي فرمايد.رسول گرامي اسلام (ص) مُصعب بن عمير را همراه آنان به يثرب فرستاد تا به تبليغ اسلام وتعليم قرآن بپردازد. مصعب، نخستين مسلمان مهاجر بود كه به يثرب رفت و نمازهاي روزانه را به جماعت خواند.

دومين بيعت عقبه

حضور نماينده پيامبر (ص) در يثرب و حمايت ها و فعاليت هاي بي دريغ گروهي از خزرجيان واوسيان سبب شد كه افرادي بيشتر از دو قبيله نامبرده شيفته اسلام شوند.در سال سيزدهم بعثت حدود پانصد نفر زن ومرد خود را آماده حج كردند. از اين شمار، هفتاد و پنج نفر مسلمان بودند كه دو زن نيز همراه آنان بود. مسلمانان يثرب پس از انجام مناسك حج، در نيمه شب دوازدهم ذي حجّه، در عقبه منا با پيامبر(ص) ملاقات كردند.رسول خدا (ص) پس از تلاوت آياتي از قرآن بدانان فرمود: (با شما بيعت مي كنم تا چنان كه از زنان و فرزندانتان حمايت مي كنيد، مرا نيز حمايت كنيد.) آنان پذيرفتند و پيمان بستند كه از آن حضرت دفاع كنند. در پايان به امر رسول خدا (ص) دوازده نفر از آنان به عنوان (نقيب) برگزيده شدند تا بر قوم خود نظارت كنند.انعقاد چنين پيماني با سران دو قبيله نيرومند اوس و خزرج و يافتن پايگاهي نو براي اسلام، رسول گرامي (ص) و مسلمانان را در موقعيتي بهتر قرار داد. پيامبر (ص) پس از اين پيمان به مسلمانان اجازه داد تا به يثرب هجرت كنند و فرمود:(اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ جَعَلَ لَكُمْ اِخْوانًا وَ داراً تَاءْمَنُونَ بِها)خداوند بزرگ براي شما برادراني ومحل امني مهيا ساخته است.به دنبال دستور پيامبر(ص) در مدتي كمتر از سه ماه، بيشتر مسلمانان به بهانه هاي مختلف (مكّه) را ترك كردند و رهسپار يثرب شدند و به برادران انصار خود پيوستند جز پيامبر(ص) وعلي (ع) و گروهي از مسلمانان، كه بيمار و يا در بازداشت قريش بودند، كسي در مكّه نماند.

توطئه قتل پيامبر

باهجرت بيشتر مسلمانان به يثرب و پديد آمدن پايگاهي نو براي اسلام، سران قريش سخت دچار وحشت واضطراب شدند. انعقاد پيمان دفاعي ميان پيامبر (ص) و مردم يثرب، آنان را متوجه خطري بزرگ ساخت. آنان مي ترسيدند كه رسول خدا(ص) با كمك همپيمانان خود، به انتقام برخيزد و يا دست كم با مسلط شدن بر ناحيه يثرب موقعيت اقتصادي و تجاري آنان را به خطر اندازد.از اين رو، سران قريش، در (دارَالنَدْوَهْ) گرد آمدند و پس از بحث و تبادل نظر، توافق كردند كه از هر قبيله جواني دلير برگزيده شود و شبانه خانه پيامبر(ص) را محاصره كنند و بر آن حضرت يورش برند و او را به قتل رسانند. در اين صورت، خون او در ميان همه قبايل پخش مي شد و فرزندان عبد مناف نمي توانستند با تمامي نيروهاي قريش بجنگند و در صورت درخواست خونبها، همه قبايل خونبهاي او را پرداخت مي كردند.رسول اكرم (ص) به واسطه وحي الهي از توطئه آنان آگاه گشت و ماءمور شد كه به يثرب هجرت كند. جوانان قريش شب اوّل ربيع الاول، سال چهاردهم بعثت، خانه پيامبر(ص) را محاصره كردند رسول خدا(ص) از علي (ع) خواسته بود كه در بستر وي بخوابد و روي خود را بپوشاند تا دشمن به خروج آن حضرت از خانه پي نبرد. پيامبر (ص) پس از ترك منزل به جاي آن كه به سوي شمال برود كه راه يثرب بود، راه جنوب مكه را در پيش گرفت و با ابوبكر وارد غار (ثور) شد. افراد مذكور، هنگام صبح به خانه پيامبر(ص) هجوم بردند، ولي به جاي آن حضرت، علي (ع) را در بستر خواب يافتند.قريشيان پس از آگاهي از خروج رسول خدا (ص)، تمامي شهر مكه و راه هاي منتهي به يثرب را زير نظر گرفتند و افرادي را كه در رديابي مهارت داشتند به كار گرفتند و حتي تا نزديك غار، پيامبر (ص) را دنبال كردند، ولي با امداد الهي، او را نيافتند و بازگشتند.سرانجام پيامبر(ص) در شب چهارم ربيع الاول، پس از سفارشهاي لازم به اميرمؤ منان (ع) از بيراهه رهسپار يثرب شد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه