- پیشگفتار 1
- اشاره 7
- فص__ل اول: ارزش « موعظه » و لزوم حتمی آن در حیات دینی انسان 7
- انسان و عبادت خدا 8
- انسان و جذبه های دنیا! 9
- انسان و وسوسه های شیطان 11
- انسان و بیماری « غفلت » 12
- گویی که مسئله « وَرَع » از برنامه زندگی دینی مردم محذوف است ! 14
- « ولایت » اهل بیت اطهار _ علیهم السّلام _ نیز بی « ورع » حاصل نمی شود ! 17
- مردم عاری از « وَرَع » سخت در اشتباهند و آهن سرد می کوبند! 19
- سبب اصلی پیدایش بیماری « غفلت » در دل 21
- ضرورت استماع « وعظ » از زبان پاکدلان ! 23
- چه حیات بخش و نورآفرین است کلام پاکدلان ! 26
- با که مجالست کنیم ؟ ! 28
- دیدار صالحان، چه نیروبخش است! 29
- وضع موجود زمان ، اَسَفبار است! 29
- « واعظ »، در درجه اوّل، خدا و پیامبران خدا هستند! 31
- ولی یالَأَسف...! 32
- اکنون وظیفه چیست ؟ 33
- روایاتی چند در فضیلت « موعظه » 36
- رشد و نمو « هسته ایمان » نیاز به « آب موعظه » دارد! 40
- اشاره 43
- فص__ل دوم: شرایط لازم در اثرگذاری « موعظه » 43
- « وعظ » از نظر لغت 44
- ش__رایط « م__وعظ__ه » 45
- 1 _ « واعظ » باید دارای نفس مهذَّب باشد ! 45
- 2 _ « واعظ » باید خودش اهل « عمل » باشد ! 57
- 3 _ « واعظ » باید شرایط خاص روحی افراد مورد وعظ خودش را درنظر بگیرد. 63
- 4 _ « واعظ » باید به صلاح و سعادت مردم بیندیشد ؛ نه اینکه به میل و خوش آیند آنان سخن بگوید ! 69
- 5 _ « واعظ » باید دستورات دینی را در عین قطعیّت ، دست و پاگیر و مزاحم معرّفی نکند ! 74
- 6 _ « واعظ » باید راههای نفوذ شیطان در دل انسان را بشناسد تا در مقام پیشگیری از آن برآید ! 75
- 1 _ دلبستگی به « دنیا » ! 77
- فص_ل س_وم: نمونه هایی چند از راههای نفوذ شیطان در دل انسان ! 77
- اشاره 77
- تا می توانید ، از « تجمل » در زندگی بپرهیزید. 83
- گوشه ای از زندگیِ دور از تجمّلِ انبیاء _ علیهم السلام _ ، از دیدگاه نهج البلاغه 85
- از بستر نرم می پرهیزد ! 91
- از نگاه به شترهای زیبا خودداری کرد ! 91
- من، نه از فقر، بلکه از گسترش « دنیا » بر امّتم می ترسم ! 93
- « دنیا » که دلها را می فریبد، این است ! ! 93
- حل یک اشکال در مورد ذمّ و نکوهش « دنیا » ! 94
- « زهد » یک قدرت روحی اکتسابی است نه یک ضعف نفس تحمیلی ! ؟ 94
- وقایع نادر الوقوعِ عالم را نمی شود قانون زندگی عامّه بشر قرار داد ! 96
- جریانات تاریخی نیز خبر از طبیعت طغیانگر انسان می دهد ! 98
- مسئله ارائه استعداد عالی انسان در مسیر تکامل غیر از مسئله ارائه طریق زندگی عمومی است ! 99
- قصّه « فضیل بن عیاض » را نمی شود الگو برای توبه کاران نشان داد ! 100
- اینک، وظیفه آدم « عاقل » ! 102
- نشانه « ایمان » از نظر رسول خدا _ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم _ 103
- موقعیت « دنیا » و « آخرت » ! 104
- « دنیا » به عنوان « راه » و مقدمّه نیل به « آخرت » ، طبیعی و ضروری است ! 104
- آدمی تا گوهر وجود خود را نشناسد ، دل ازدنیای دون برنمی کند ! 107
- توجه ! که اشباع معده جان از لذّات دنیا سبب محرومیت از لقاء و رضوان خدا نگردد ! 109
- مجددا دفع توهّم می کنیم ! 111
- عالیترین « انگیزه زهد » در عالیترین مرتبه آن ! 114
- هدف، همدوشی با انبیاء و ائمّه هدی _ علیهم السلام _ نیست! 116
- دعوت به « زهد » و ترک « تجمّل » منافات با ترغیب به سعی و کوشش و فعالّیّت در زندگی ندارد! 117
- فص__ل چه__ارم: نمونه هایی چند از راههای نفوذ شیطان در دل انسان ! 118
- اشاره 118
- 2 _ ترس از « فقر » و کمبود « رزق » 118
- وسوسه شیطان و فقر احتمالی در آینده عمر ! 119
- چرا از زندگی خویش احساس خوشی نمی کنیم ! 120
- پرندگان هوا چگونه از جانوران دریا تغذیه می شوند و بالعکس ؟ 121
- رزق و مجاری رزق، به موازات تحوّل شرائط حیات، تحوّل می یابد ! 121
- چه نظم و حسابی دقیق در تشکیل « بدن » انسان به کار رفته است ! 122
- « کار » ، رزّاق نیست ! بلکه یک تکلیف الهی است ! 125
- دفع توهّم 128
- اشاره 130
- 3 _ بی مبالاتی در روابط « زن » و « مرد » ! 130
- فص__ل پنج__م: نمونه هایی چند از راههای نفوذ شیطان در دل انسان! 130
- نعمتی که ممکن است نقمت شود ! 131
- « زن » که آرام بخش دلها باید باشد چگونه اضطراب آفرین شده است ؟ ! 132
- پناه بر خدا از شرّ « نفّاثات فی العُقَد » ! 132
- دلدادگی به زن، نیروی اراده را تضعیف می کند ! 134
- نگاه شهوت آلود، دل را مسموم می کند ! 135
- دستور « حجاب » زن، چه دستور سعادتبخش و حکیمانه ای است ! 135
- امام _ علیه السّلام _ از سلام کردن به زنان جوان استنکاف می ورزیدند ! 136
- سخن گفتن « زنان » با « مردان » نباید توأم با نرمش هوس انگیز باشد ! 136
- فاصله گرفتن « زنان » از « مردان » در روابط اجتماعی سبب پاک ماندن دلهای زن و مرد است ! 137
- آیا این حکم، مختص به همسران پیامبر است ؟ 137
- نزدیک شدن « مردان » به « زنان »، مایه شرّ است، حتی در صف نماز جماعت ! 138
- اما مسئله « وجه و کفّین » 139
- مسئله « عسر و حَرَج » ! 140
- هنوز انقلاب اصیل « فرهنگی » در جامعه ما تحقق نیافته است ! 142
- محیط « خانه » برای « زن » بهترین میدان فعالیت است ! 143
- « جهاد زن، نیکو انجام دادنِ وظیفه شوهرداری است » . 146
- تقسیم کار بین « مرد » و « زن » از دیدگاه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم 147
- « زن » شاخه گلی خوشبو است نه یک قهرمان ! 149
- هشدار به بانوان مسلمان ! 151
- عصر « جاهلیت » تکرار می شود ! 151
- موارد « ضروری » استثناپذیر است ! 152
- تأمین معاش « زن » در اسلام به عهده مرد است ! 152
- 4 _ وارد شدن مردم « عوام » در مسائل « فلسفه » و « عرفان » 153
- اشاره 153
- فص__ل شش__م: نمونه هایی چند از راههای نفوذ شیطان در دل انسان ! 153
- در شناسایی « حق » ، از حدّ خود فراتر نروید ! 156
- ما پیروان مکتب « اهل بیت وحی » علیهم السلام مبانی خاصّ و اصطلاحات مخصوص به خود داریم ! 157
- امام سجّاد علیه السّلام، به « حسن بصری » هُشدار داد ! 160
- به این هشدار مهم نیز توجّه کنیم 160
- امثال « حسن بصری » در هر زمان هستند و باید از آنها برحذر بود ! 162
- برای « عمل »، اعتقاد اجمالی کافی است ! 165
- پاسخ به دو اشکال ! 167
- بهترین راه تبلیغ دین، « عمل » به دین است ! 168
- فص__ل هفت__م: نمونه هایی چند از راههای نفوذ شیطان در دل انسان ! 171
- اشاره 171
- 5 _ غرور برخاسته از « محبت » خاندان رسالت علیهم السلام ! 171
- رعایت احکام دین مقدّس شدیدا مطلوب خداوند حکیم است 174
- خدا غیور است ، و اجازه تجاوز به حریم دینش نمی دهد ! 176
- شکنجه دادن و عشق ورزیدن !!؟ 177
- توجه ! که راههای نفوذ شیطان در دل انسان گوناگون است ! 177
- پیام رسول خدا _ صلی اللّه علیه و آله و سلّم _ در وداع با امّت 180
- مدعیان « تشیع »، این روایت را با دقت کامل بخوانند 181
- به این هشدار امام _ علیه السّلام _ نیز توجّه فرمائید 183
- تنها « کتیبه ولایت » بر سر در خانه ها کافی نیست ! 183
- صراحت و قاطعیّت اولیاء حقّ در بیان حقّ، شایان تدبّر است 185
- از نظر قرآن، نشانه محبّت ، « تبعیّت » از محبوب است ! 186
- پیروی « مُحِبّ » از « محبوب» ، از لوازم قهری « حُبّ صادق » است ! 187
- معصیت، در روح آدمی تولید پلیدی و ظلمت می کند و او را از رحمت حق، دور می سازد 188
- در این آیات، اشاره ای به عذاب گنهکاران مؤمن شده است 189
- درجات عذاب بر حسب اختلاف درجات آلودگیِ حاصل از گناهان، مختلف است 189
- از نظر رسول خدا _ صلی اللّه عیه و آله و سلّم _ نیز گنهکاران از « شیعه » به میزان گناهانشان محکوم به عذاب خواهند بود ! 190
- از نظر امام امیرالمؤمنین علیه السّلام مؤمن گنهکار در روز جزا چه وضعی خواهد داشت ؟ 192
- عذابی که سبکترینش این است ! چگونه می شود آن را سهل و آسان گرفت ؟ ! 194
- مسئولّیت سنگین آقایان « وُعّاظ » در این باب 194
- فص__ل هشت__م: نکاتی مهم درباره محبت اهل بیت علیهم السلام ! 196
- محبّت اهل بیت رسول علیهم السّلام علاوه بر « طریقیّت » دارای « موضوعیّت » نیز می باشد ! 196
- اشاره 196
- اینک به نمونه ای از روایات در این باب توجّه فرمائید 198
- دفع استبعاد 204
- به این روایت نیز توجّه فرمائید 205
- نتیجه گیری از روایات 208
- آیا رابطه « شیعه » با « علیّ علیه السّلام » از قبیل رابطه « بیمار » با « طبیب » است !؟ 209
- حلّ یک اشکال و جمع بین « اَخبار » 211
- مُحِبّ علیّ علیه السّلام، ممکن نیست جهنّمی گردد . 212
- آیا ممکن است حدیث «حبّ علی حسنه لاتضرّ معها سیّئه» به معنای دیگری حمل شود ؟ 213
- جمع بین « اَخبار » به گونه ای دیگر 215
- لسان روایات، در ارائه شئون ولایت تکوینی امامان _ علیه السّلام _ نیز مختلف است 219
- به « معاریض » کلام امامان علیهم السّلام باید توجّه داشت 220
- دفع اعتراض 220
- به کیفیّت القاء سخن در محافل عمومی _ به منظور ارشاد و هدایت مردم _ باید توجّه کامل داشت 221
- مقصود اصلی از « وعظ » و « خطابه » و « منبر » اصلاح اخلاق و اعمال مردم است 222
- اِفشای « اسرار آل محمد علیهم السّلام » ممنوع است ! 223
- « اِکسیر » « حبّ علیّ علیه السّلام » نیز از اسرار است ! و افشای آن نزد نااهلان ناپسند است ! 225
- نه خود، ساده اندیش و سطحی نگر باشیم و نه با گفتار خود، دیگران را در عالم جهل و غرور و خودخواهی نگهداریم ! 229
- فرد ساخته « عالم خیال » غیر آن شخصیّت واقعی است 230
- قصّه « عقیل » و آهن گداخته در آتش ! 232
- حال، اگر حقیقت مطلب این است پس...! 233
- نمونه دیگری از دقّت در رعایت « حقّ » و « عدل » ! 233
- تحریک « عقول »، بیش از تحریک « عواطف » باید در نظر گرفته شود 235
- « محبّت » ارجمند از دیدگاه « عقل » و « شرع » این نوع از محبّت است ! 235
- عواطف و احساسات تحت نظر « عقل » و « شرع » باید تعدیل گردد 235
- نمونه ای از احادیث راجع به ارزش « عقل » 236
- ما، به تحریک « عواطف » بیش از تحریک « عقول » ارزش داده ایم ! 238
- قرآن کریم نیز بنیان دعوتش براساس تحریک « افکار » و « عقول » استوار است 238
- تأیید این مطلب را از زبان قرآن بشنوید 239
- صحیح ترین راه ایجاد محبّت خاندان رسالت _ علیهم السّلام _ در دلهای مردم 241
- شگفت آور است که مطهّران بشر، به عنوان نوازشگر آلودگان شناخته شوند ! 243
- دفع توهّم 244
- باز هم به کیفیّت القاء سخن در محافل عمومی، عطف توجّه فرمائید 245
- زنهار ! که سبب شکستن « حصار تقوی » در پوشش دعوت مردم به سوی خدا نباشیم ! 246
- پس بیائید در روش ارشادی خویش، از خود « مولا » تبعیت کنیم 248
- فهرست مطالب 251
زنجیرها) بسته است کشانده شوم، برایم محبوب تر از این است که خدا و رسولش را در روز قیامت ، در حالی که به بعضی از بندگان ستم کرده و چیزی از مال دنیا را غصب نموده باشم، ملاقات کنم ! ».
« علیّ » _ علیه السّلام _ همان است که رسول اعظم حقّ _ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم _ درباره اش فرمود:
« یا اَیُّهَا النّاسُ لاتَشکُوا عَلِیّا ! فَوَاللّهِ اِنَّه لَخَشِنٌ فی ذاتِ اللّهِ » : (1)
« ای مردم، از علیّ شکایت نکنید (از او انتظار سهل انگاری در امر دین نداشته باشید) ! به خدا سوگند، علیّ در رعایت حقّ خدا و حفظ حریم دین خدا، سخت گیر و نرمش ناپذیر است ! ».
قصّه « عقیل » و آهن گداخته در آتش !
او همان است که از کوچک ترین گذشت درباره برادر و فرزندش که خلاف رضای خدا است، استنکاف می ورزد، و خودش در قصّه برادرش « عقیل » می فرماید:
« وَ اللّهِ لَقَد رَأَیتُ عَقیلاً وَ قَدْ اَملَقَ حَتَّی اسْتَماحَنی مِنْ بُرِّکُم صاعا، و رَأَیتُ صِبْیانهُ شُعثَ الشَّعورِ ، غُبَرالالوانِ مِن فَقرِهِم، کَاَنَّما سُوِّدَتْ وُجُوهُهُم بِالْعِظْلِمِ .
وَ عاوَدَنی مُؤَکَّدا، وَ کَرَّرَ عَلَیَّ القَولَ مُرَدَّدَا، فَأَصغَیتُ اِلَیهِ سَمعی فَظَنَّ اَنّی اَبیعُهُ دِینی وَ اَتَّبِعُ قِیادَهُ مُفارِقا طَریقَتی ، فَأَحْمَیْتُ لَهُ حَدیدَهً ثُمَّ اَدْنَیْتُها مِن جِسمِهِ لِیَعتَبِرَ بِها؛ فَضَجَّ ضَجیجَ ذی دَنَفٍ مِنْ اَلَمِها، وَ کادَ اَنْ یَحْتَرِقَ مِن مَیسَمِها.
فَقلتُ لَهُ : ثَکَلَتْکَ الثّواکِلُ یا عَقیلُ ، اَتَئِنُّ مِن حَدیدَهٍ اَحماها اِنسانُها لِلَعبِهِ وَ تَجُرُّنی اِلی نارٍ سَجَرَها جَبّارُها لِغَضَبِهِ ؟ اَتَئِنُّ مِنَ الْأَذی، وَ لا اَئِنُّ مِنْ لَظی ؟ » : (2)
« به خدا قسم (برادرم) « عقیل » را در شدّت فقر و پریشانی حال دیدم که از من می خواست، یک منّ از گندم (بیت المال) شما را به او ببخشم؛ و کودکانش را با موهای ژولیده و رنگ هایِ از شدّت فقر دگرگون گشته دیدم که گوئی صورت شان با نیل، سیاه و رنگین شده بود.
« عقیل » اصرار می کرد و گفته خود را تکرار می نمود، و خیال می کرد که من دینم را به او می فروشم، و از روش خود دست برداشته، و دنبال او به هر سو که می کشد می روم ! ولی من (برای تنبّه دادن وی به اهمیّت حفظ حقوق خدا و خلق خدا) آهن پاره ای را در آتش گداختم و نزدیک تنش بردم تا با (حرارت) آن، عبرت گیرد. ناگهان
1- بحارالانوار ، ج 41 ، ص 116 ، ذخائر العقبی محب الدین طبری ، ص 99
2- شرح نهج البلاغه فیض الاسلام ، خطبه 215