داستان‌ها و حکایت‌های حج صفحه 140

صفحه 140

پس شنید که هاتفی صدا زد و گفت: تو آزادی از آتش.(1)

آمرزش همه

نقل است که فضیل عیاض روزی به عرفات ایستاده بود و در خلق نظاره می‌کرد و تضرّع و زاری خلایق می‌شنید. گفت: سبحان اللَّه! اگر چندین خلایق نزدیک شخصی روند و از وی مقداری زر خواهند، ایشان را ناامید نگرداند. بر تو که خداوند کریم غفّاری، آمرزش ایشان آسان‌تر است از مقداری زر بر آن مردم و تو اکرم الاکرمینی. امید آن است که همه را بیامرزی.(2)

عنایت علی علیه السلام برای جوان تائب

امام حسن مجتبی علیه السلام فرموده‌اند: در شب تاریکی که دیدگان خفته و صداها آرام گرفته بود همراه پدرم برگرد کعبه طواف می‌کردم، پدرم ناگهان آوای اندوهگین و دردمندی را شنید که چنین می‌گفت: «ای کسی که در تاریکی‌ها دعای مضطر درمانده را اجابت می‌فرمایی. ای کسی که درماندگی و گرفتاری و دردها را مرتفع می‌سازی. همانا میهمانان تو برگرد خانه خفته‌اند و بیدار می‌شوند، ای خدای قیّوم! تو را فرا می‌خوانم و دیده تو هرگز نمی‌خسبد. به بخشش خود عفو از گناه مرا به من ارزانی فرمای.

ای که همگان در حرم به او اشاره می‌کنند و توسّل می‌جویند. اگر عفو تو را گنهکار افراط کننده در نیابد، چه کسی باید برگنهکاران با بزرگواری بخشش آورد». امام حسن علیه السلام گوید: که پدرم به من فرمود: فرزندم! آیا


1- . ارشاد القلوب الدیلمی، ج 2، ص 181
2- . تذکرة الاولیاء، ص 75
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه