داستان‌ها و حکایت‌های حج صفحه 168

صفحه 168

علاقه‌مند است که سخن امام علیه السلام را آشکارا بنگرد- امام باقر علیه السلام دست مبارکش را به چشم ابوبصیر کشید و برای او دعا کرد چشم او بینا شد، فرمود: «به حاجی‌ها نگاه کن». ابوبصیر گوید: به جمعیت حاجی‌ها نگاه کردم، ناگهان دیدم بسیاری از آنان به صورت میمون‌ها و خوک‌ها هستند و شخص با ایمان در میان آنها، همچون ستاره درخشان در میان تاریکی‌هاست.(1)

قرارگاه پیغمبران

ابن ابی‌العوجاء، مردی بوده است کافر و معروف به زندقه والحاد، در عین حال سخنوری بیباک و هتّاک بود که علما و دانشمندان از مجالست و برخورد با او گریزان بودند و برای پرهیز از شرّ زبانش از او فاصله می‌گرفتند.

این مرد روزی در موسم حجّ در مسجدالحرام همراه با جمعی از ملحدین و همفکران خود نشسته و ناظر اعمال حجّاج وسعی و طواف آنان بودند و بادیده استهزا می‌نگریستند و می‌خندیدند. در نقطه دیگر مسجد نیز حضرت امام صادق علیه السلام نشسته بودند در حالی که جمعیت انبوهی از شیعیان اطراف امام خود را گرفته و از منبع سرشار علوم آسمانی حضرتش بهره‌مند می‌گشتند.

ملحدین رو به ابن ابی العوجاء کرده و گفتند: الآن موقع مناسب است برای مجادله کردن با این مرد، که نشسته و دیگران دورش را گرفته‌اند ....

چه خوب می‌شود اگر بتوانی او را درمیان همین مردم شرمنده و خجلت زده‌اش سازی.


1- . انسان کامل، ص 15؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 184
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه