داستان‌ها و حکایت‌های حج صفحه 172

صفحه 172

شخص به من اشاره کرد که به سوی او بروم. این بار امام صادق علیه السلام اشاره او را دید و به من فرمود: ای ابان! آیا با تو کار دارد؟ گفتم: آری، فرمود: او کیست؟ گفتم: از دوستان من است. فرمود: او هم مؤمن و شیعه می‌باشد؟

گفتم: آری. فرمود: پس به سوی او برو (و خواسته‌اش را برآورده کن).

عرض کردم: آیا طواف را قطع کنم؟ فرمود: آری. گفتم: آیا طواف واجب هم باشد، می‌توان آن را به جهت برآوردن حاجت مؤمنی قطع کرد و نیمه کاره رها نمود؟ فرمود: آری.

من طواف را قطع کردم و نزد آن شخص رفتم. سپس وارد بر امام صادق علیه السلام شدم و از او خواستم حقّ مؤمن را بیان کند و آن حضرت فرمود:

آیا اگر بگویم آن را به‌کار می‌بندی؟ گفتم: آری، آن گاه فرمود: مقداری از ثروتت را با برادر دینی خود تقسیم کن. بعد به من نگاهی کرد و متوجّه تعجّب‌من شد وفرمود: آیا نمی‌دانی که‌خدا درقرآن ازایثارگرانی که دیگران را بر خود مقدّم می‌دارند، سخن گفته است؟ گفتم: بلی، فدایت شوم.(1)

فتوای نادرست

امام صادق علیه السلام فرموده‌اند:

به من گزارش رسید که مردی از ابو حنیفه پرسید: اگر کسی حجّ فریضه را انجام داده باشد، آیا باز هم به حجّ برود بهتر است یا با هزینه حجّ، برده‌ای را بخرد و در راه خدا آزاد کند؟ ابوحنیفه گفته است: «نه، آزاد کردن برده بهتر از حجّ است».

سپس امام صادق علیه السلام افزودند: حجّ خانه خدا بر آزاد کردن برده برتری دارد. حتی بر آزاد کردن دو برده و سه برده (تارسید به ده برده). امام در


1- . محجّة البیضاء، ج 3، ص 69 و 70
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه