داستان‌ها و حکایت‌های حج صفحه 175

را درباره هفتاد هزار خانواده می‌پذیرد، و هفتاد هزار حاجت او را بر آورده می‌کند، و برای او ثواب آزاد ساختن هفتاد هزار بنده، که قیمت هر بنده‌ای ده هزار درهم باشد، می‌نویسد.(1)

هدیه ثواب حجّ

یکی از عالمانی که زیاد به حجّ می‌رفت، می‌گفت:

من از جانب رسول اللَّه صلی الله علیه و آله، حجّ به جا می‌آورم و آنچه را که خدا برای من جزا قرار داده است، آن را نیز به اولیای او واگذار می‌نمایم و ثوابی که از این جهت می‌دهند آن را نیز بر مؤمنین و مؤمنات هدیه می‌کنم.(2)

پنجاه سال حجّ

حمادبن عیسی گفت: در بصره خدمت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام رسیدم، عرض کردم: آقا فدایت شوم از خدا بخواه به من منزل، و همسر و فرزندی عنایت کند و هر سال موفق به زیارت خانه خدا شوم. امام دست خود را بلند نموده گفت: «اللّهم صل علی محمد و آل محمد»؛ «خدای! حمّاد ابن عیسی را منزل و همسر و فرزندی با پنجاه سال حج خانه خود روزی فرما».

حمّاد گفت: همین که قید نمود پنجاه سال فهمیدم بیش از پنجاه سال حج نخواهم کرد. حمّاد گفت: هم اکنون 48 حج به جای آورده‌ام. این خانه من است که به دعای آن حضرت نصیبم شده و زنم پشت پرده، صدایم رامی‌شنود و این فرزند من است، تمام آنچه دعا کرد، نصیبم شده است بعد از آن دو سال دیگر، به حجّ رفت تا پنجاه سال تمام شد. بعد در