داستان‌ها و حکایت‌های حج صفحه 200

صفحه 200

هنگامی که حاجی وارد مکّه می‌شود، خداوند دو ملک را بر او موکّل می‌فرماید که طواف و نماز و سعی او را نگه دارند و چون در روز عرفه وقوف کرد، بر شانه راست او می‌زنند و می‌گویند: گذشته‌هایت را خدا آمرزید، مواظب آینده خود باش.(1)

تجلّی خداوند در عرفات

روزی جناب آقای میرزا مهدی آشتیانی در منزل مرحوم آیت اللَّه حجّت بودند. ایشان در آن‌جا چنین تعریف کردند:

این‌جانب دچار یک بیماری سختی شدم که برای معالجه آن، هم در کشور بسیار تلاش کردم و هم به خارج از کشور سفر کردم، امّا معالجه نشد و از باز یافتن سلامتی خویش نومید شدم.

در سال 1365 ه. ق که توده‌ای‌ها تسلط شوم خود را بر شمال و آذربایجان استحکام بخشیدند. اینجانب با اتوبوس عازم مشهد بودم که در میان راه حالم به هم خورد، به گونه‌ای که راننده و مسافران اتوبوس فکر کردند دچار سکته قلبی شده‌ام. به همین جهت ماشین را متوقّف کردند و مرا بیرون آوردند تا برای نجات من کاری بکنند.

امّا من در همان حال در عالم دیگری بودم. دیدم که در صحرای عرفات هستم و انوار بسیاری در آن جا به آسمان پرتو افکن است و انبوه مردم بدان سو چشم دوخته‌اند، پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: پیامبر گرامی حضور دارند.

به سوی آن حضرت رفتم که دیدم چهارده خیمه در کنارهم به یکدیگر


1- . گناهان کبیره، ج 2، ص 204
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه