داستان‌ها و حکایت‌های حج صفحه 7

صفحه 7

فرمود: تا این آیه را خوانده‌ام فإذا نفخ فی الصور فلا أنساب بینهم ...

که در قیامت از نسب نخواهند پرسید، صبر و قرار از من رفته است.(1)

گریه امام حسین

آمده است که:

حضرت امام حسین علیه السلام بعد از طواف بیت‌الحرام، به سوی مقام حضرت ابراهیم علیه السلام می‌رفت و نماز می‌خواند و سپس صورت خود را بر مقام می‌گذاشت و گریه می‌کرد و می‌گفت: «الهی عبیدک ببابک، خویدمک ببابک، سائلک ببابک، مسکینک ببابک».

یک روز این دعا را زیاد تکرار کرد و رفت. اتفاقاً گذار حضرت به جمعی از مساکین افتاد که مشغول خوردن نان بودند.

حضرت به آنان سلام داد. آنها از امام دعوت کردند که با آنها غذا بخورد. حضرت در جمع آنان نشست و فرمود: اگر این صدقه نبود، با شما می‌خوردم، سپس فرمود: برخیزید برویم به منزلم. وقتی که رفتند، حضرت به آنان غذا و لباس داد و دستور داد که به آنها قدری پول بدهند.(2)

پیاده روی امام حسن علیه السلام به سوی مکه

یک سال امام حسن مجتبی علیه السلام با پای پیاده به سوی مکه حرکت کرد. در بین راه پاهای مبارکش ورم نمود. یکی از همراهان گفت: مقداری از راه را سوار شوید تا این ورم خوب شود. حضرت فرمود: هرگز سوار نمی‌شوم، ولی وقتی به اولین منزل رسیدیم، شخص سیاه پوستی را که روغنی به


1- . مصابیح القلوب، ص 392 و 393
2- . کشکول ممتاز، ص 41؛ احقاق الحق، ج 11، ص 154
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه