داستان‌ها و حکایت‌های حج صفحه 87

صفحه 87

نزد فلان مرد صراف که در کوه صفا، دکان دارد ببر و هر چه داد بگیر و بیاور. من حواله را گرفتم، نزد شخص معهود رفتم. او چون آن را دید بوسید و گفت: چند نفر بار بر حاضر کن، من چهار نفر حاضر کردم و آن مرد صراف به اندازه‌ای که آنان قدرت داشتند، ریال‌ها را در کیسه ریخت و بار برها بردوش کشیدند و به منزل رفتیم.

یکی از روزها تصمیم گرفتم نزد آن صرّاف بروم تا از احوال او جویا گردم و نیز از صاحب حواله اطلاعی حاصل کنم. امّا چون به صفا رسیدم مغازه‌ای ندیدم و از شخصی جویای آن صراف شدم در پاسخ گفت:

در این مکان تاکنون چنین صرافی که می‌گویی دیده نشده است.

دانستم که این نیز یکی دیگر از اسرار الهی و عنایات و الطاف حضرت ولی عصر علیه السلام است.(1)

صاحب معالم امام زمان علیه السلام را در عرفات زیارت کرد

صاحب درّالمنثور آورده است: از بعضی از استادان خود و غیرایشان شنیدم که هر گاه شیخ حسن (صاحب معالم الاصول) از برای حجّ رفت، به اصحاب خود گفت: از خدای عزّوجل امید دارم که به زیارت جمال بی‌کمال حضرت صاحب العصر و الزمان علیه السلام مشرّف شوم؛ زیرا که آن حضرت هر سال به حجّ تشریف می‌آورد. پس چون شیخ حسن در مناسک حج، وقوف عرفه را به‌جا آورد و خواست که در گوشه تنهایی به فراغ خاطر مشغول ادعیه عرفه شود، به اصحاب خود فرمود: از خیمه بیرون روید و بر در خیمه نشسته، مشغول دعا باشید.

در این اثنا شخصی داخل خیمه شد که شیخ حسن او را نمی‌شناخت و


1- . نجم الثاقب، باب هفتم، ص 340؛ سیمای امام زمان، ص 192؛ ملاقات با امام زمان، ج 1، ص 140 و 141؛ فوائد الرضویه، ص 680
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه