حدیث قافله‌ها صفحه 36

صفحه 36

یک ساعت که از شب رفت، چراغ‌بانی و آتش‌بازی، شلیک توپ و سرباز از شامی و مصری و اهل مکه و شریف پاشا شد، که بسیار غریب است، صدای توپ و تفنگ از هم فاصله نداشت.

بازگشت به مکّه

دوازدهم ذوالحجه وارد مکه شدیم، همه شب در مسجد روبروی خانه خدا نماز می‌کردیم، طواف می‌کردیم، زیر ناودان طلا دعا به دولت و عمر پادشاه عالم پناه می‌کردیم.

محلّ ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله

روز هفدهم(1) رفتیم مکانی که پیغمبر صلی الله علیه و آله متولد شده، بارگاهی دارد، دو رکعت نماز دارد و دعای مخصوص بجا آوردیم.

رفتیم بیرون مکه، قبر خدیجه و ابوطالب و امام‌زاده و پسر حضرت امام زین‌العابدین را زیارت کرده، همه روز و شب، در مسجد خانه خدا نماز خواندیم، طواف کرده، دعا به عمر دولت پادشاه کرده، آمدیم منزل.

هفده(2) روز در مکه و منی اهل حاج بودند، بیرون آمدیم.

خروج از مکّه

امروز که بیست و ششم ذی‌حجّه بود از شهر مکه بیرون آمده، به طواف قبر خدیجه و ابوطالب، [و] از آن قصبه گذشتیم. نیم فرسخ، پهلوی برکه آبی هست که هرکس می‌خواهد دوباره(3) می‌آید به آن برکه، یک فرسخ است تا مکه، محرم می‌شود(4) می‌روند


1- . در متن «هِوْدهم» نوشته شده است.
2- . در متن هِوْده نوشته شده است.
3- . دو مرتبه.
4- . مراد تنعیم میقات مکه است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه