- پیشگفتار 1
- سفرنامه مکّه 8
- اشاره 8
- حرکت از نجف 9
- آغاز راه 9
- چاه سلمان 11
- راه زبیده 11
- جنگ تفنگ 13
- جنگ و گریز 13
- تقسیم تفنگچیها 14
- مقررات ویژه 17
- یورش پر زور 17
- ماجرای عجوزه 18
- صحرای بیآب 18
- عرب سلیبی 19
- شمارش حاجیان 20
- بیستم ماه 20
- قصبچه جبل 21
- گرگ و آهو 21
- کوچ از جبل 22
- مستجده 23
- به سوی مکّه 23
- صحرای مخوف 24
- هجوم راهزنان 25
- گدای برهنه 26
- پیاده روی در گِل 27
- برکه عقیق 28
- احرام سنّیها 29
- پنجم ذیحجّه 29
- وادی احرام 29
- چشمه امام حسن علیه السلام 30
- شیخ عرب حربی 31
- حدّ حرم 32
- چاه امام حسین 32
- محمل حضرت فاطمه علیها السلام 33
- محمل عایشه 33
- ورود به مکّه 34
- حرکت به سوی منی 34
- وقوف در عرفات 34
- ورود به منی 35
- بیتوته در مشعرالحرام 35
- خروج از مکّه 36
- محلّ ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله 36
- بازگشت به مکّه 36
- رقص گدایان 37
- وادی فاطمه 38
- جادّه سلطانی 38
- چاه متبرّک 39
- ماجرای شگفت 41
- عربهای سماواتی 41
- بندر رابغ 43
- مراسم روضه خوانی 43
- قلعه شیخ علی 44
- حاج شامی 45
- چهارشنبه هفتم محرم 46
- جمعه نهم 47
- مدینه منوّره 47
- زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله 48
- مدینه منوّره 48
- ظلم به عجمها 49
- زیارت وداع 50
- قبرستان احد 50
- خار مغیلان و عولج 51
- ده مخروبه 52
- مسابقه تیراندازی 53
- وفور نعمت 54
- بازگشت به مستجده 55
- ایلات جبلی 55
- ده کفار 56
- حاجیان عکامنما 57
- مهارت در تیراندازی 58
- بازدید امیر 59
- تماشای تفنگها 60
- خانه امیر 61
- حمل باقرکاشی 63
- حرکت از جبل 64
- جادّه سلطانی 66
- عصبانیت شاهزاده 66
- برکه شراف 68
- گوش بُری 68
- حراج شترها 69
- تخریب آثار 70
- عین سیه 71
- رأس سلمان 71
- به سوی کربلا 72
- شب اربعین 73
- اشاره 75
- سفرنامهای شیرین و پرماجرا (1296 ه. ق.، میرزا عبدالغفار نجم الملک منجّمباشی) 75
- از طهران تا خانقین: 76
- عزم زیارت 76
- صنعت قالی بافی 77
- راهزنان در نوبران 77
- در قصر شیرین 78
- حمل جنازه 79
- عتبات عالیات 79
- قبر عزیر نبی 80
- مداین 80
- حرکت به طرف بصره 80
- بصره 81
- بوشهر 82
- حرکت به سوی جدّه 83
- عدن 84
- باب المندب 84
- مسقط 84
- جدّه 85
- سعدیّه 86
- ورود به مکّه معظّمه 87
- کعبه و بیت اللَّه الحرام 88
- حجر الأسود 88
- حجر اسماعیل 89
- دکّه برده فروشان 89
- منا و عرفات 90
- مولد حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله 90
- صفا و مروه 91
- به عزم مدینه طیّبه 92
- قبرستان بقیع 93
- مظلومیت شیعیان مدینه 94
- برخورد خشن با عجمها 95
- بوّاب کریه المنظر 96
- ممنوعیت زیارت 96
- اشاره 102
- سفرنامه حاج لطفعلی خان اعلایی 102
- حرکت از همدان 109
- (ورود به کرمانشاه) 110
- (اعدام و امنیّه) 115
- (اول خاک عراق و گمرکخانه) 118
- (تلگراف خانه بغداد و بانک شاهی) 120
- بازار بغداد 122
- (حرکت به کربلای معلا) 124
- ظلم چیست و ظالم کیست؟ 126
- (جوانمردترین اشخاص عالم) 127
- (ورود به کربلای معلا) 127
- (حرکت به نجف اشرف، عودت به کاظمیین) 128
- (شرافت نتیجه دیانت است) 129
- (تذکرهخانه بغداد) 131
- (حرکت از کاظمیین به شام) 132
- (ورود به شامات) 133
- حرکت از شام ورود به بیروت 135
- (حرکت از بیروت- حریق گمرکخانه) 137
- حرکت از معوسا 140
- حرکت از پرت سعید و اتفاقات سویس 141
- حرکت از سویس و ملاقات یک نفر هندی 145
- ورود به بندر ینبوع 146
- محرم شدن و حرکت به مکّه معظّمه 148
- ورود به مکه معظمه 149
- اعمال طواف و دخول به مکّه و صفا و مروه 150
- جهت وجوب مکه و نتایج آن 151
- توقف در مکّه معظّمه و قبرستان ابوطالب علیه السلام 153
- حرکت به طرف منی 155
- حرکت به طرف جدّه 157
- ورود به طور سینا و اتفاقات آن 158
- رسیدن به فلسطین 160
- حرکت از شام به طرف بغداد 161
- حرکت به طرف کاظمیین و ورود و اتفاق روز عاشورا در آن 163
- عقیده بنده در قسمت نفاق 164
- اندرز 165
- حرکت به کربلا و خروج از بین النهرین 166
- حرکت به طرف ایران و گمرک خانه 167
- حرکت به طرف کرمانشاهان 168
- رحمت پروردگار در همه احوال و نتیجه حرف نشنیدن 169
- لمؤلفه 170
- حرکت از پائین طاق به طرف کرمانشاهان 170
- حرکت از همدان 173
- اعتذار و یک قسمت از لوازم سفر 173
- مشکلات حاجیان از زبان سفرنامهنویسان 175
- اشاره 175
- پیشگفتار 176
- 1- سختی و دشواری راههای ارتباطی 179
- 2- حمل و نقل نامناسب 184
- سفر با کشتی 186
- 3- رفتار بد و نامناسب حملهداران با حجاج 187
- 4- حیلههای حملهداران 189
- 5- ناامنی و دزدی 191
- 6- مشکل قرنطینه حاجیان 197
- 7- برخورد نامناسب با حاجیان هنگام ورود به جدّه 198
- 8- اخاذی از حاجیان 200
- 9- کمبود آب 201
- 10- نبود امکانات بهداشتی 203
- 11- کمتوجهی به اعمال و مناسک حج حاجیان 206
- 12- رعایت نکردن نظافت در اماکن مقدسه 207
- 13- رفتار غیرانسانی با بیماران و فوتشدهگان 209
- 14- رفتارهای تبعیض آمیز 211
- 15- اخذ رشوه برای زیارت 212
- 16- ندانستن زبان دوّم 214
- پی نوشتها 215
- خاتمه 215
بیرون آمدیم به یک صحرا رسیدیم، درههایی و از همه سمتِ جاده علفِ زیاد، از مدینه که بیرون آمدیم همه روزه به سمت مشرق و شمال، باد بسیار خنک میآمد و شب هم بسیار خوب بود، دو فرسخ دیگر که آمدیم میان همان صحرا دو ساعت و نیم به غروب مانده منزل کردیم،
پنج شنبه، نیم ساعت به آفتاب مانده راه افتادیم، همه جا راه صاف، مثل سیاه پرده و اطراف کوه کوچک سیاه رنگ، مثل خورده کوههای پهلوی زندان خوان. سه فرسخ دیگر که آمدیم افتادیم به یک درهای، دو طرف کوه کوچک، درختهای خار مغیلان، عولج زیاد بزرگ، یک رودخانه خشکی و لکن یک ذرع و سه چارک که میکندیم آب خوش گوار بیرون میآمد. به قدر هزار قدم بالا رفتم، چشمه آب بسیار خوب که همه حاج از آنجا آب میآوردند.
مسابقه تیراندازی
سه ساعت به غروب مانده آمدیم منزل، محمد امیر آمد منزل بنده، که اینجا جای تفنگ انداختن است، آن شرطی که کردهایم اینجا جاش هست، تفنگ هاش را با غلامهاش آورده، این بنده [گفتم] کتاب را دو روزی بود که ننوشته بودم و حال مینویسم، شما بروید نشانه بگذارید تا دو تیر تفنگ انداختید، بنده هم میآیم، او رفت قدری از چادر بنده بالاتر، به قدر یک دست کاغذ داد بردند به سنگ زدند. به قدر یک صد قدم میشود، دو، سه تیری انداخت، بنده تفنگ گلوله زن را برداشتم با کیسه کمر، سه پایه مشک را روی هم گذاشته تفنگ را دیاغ کردم، همان تیری که پر بود انداختم، از میان نشان خورد. دوباره تفنگ را پر نمودم باز به همان تیر [خورد] پشت هم چهار تیر نشان را زدم، نشان زرّه زرّه شد.
تمام حاج و امیر جمع شدهاند، البته قریب به پانصد نفر آدم جمع شده است، بنده خواستم دیگر تفنگ نیندازم، امیر باز اصرار کرد دو تیر دیگر باز زدم، آدمها با خودش میانداختند از چپ و راست نمیزدند تفنگها، دیدم میان مردم پر خجل شده است به او گفتم تفنگهای شما بد است و خودت خوب میاندازی، تفنگ خودم را باز پر نمودم دادم روی سه پایه گذاشت، نشانش دادم با قراول جفت بکن، انداخت، چهار انگشت بالا