حج نیکان : آیت الله علی احمدی‌میانجی صفحه 76

صفحه 76

جدا شده بود و در عرفات تا مشعر و منی جدا بودیم) و یک پارچه، سر چوبی بسته و پرچم درست کردیم به دست حاج رضا خویی دادیم و راه افتادیم بعد از مدت کمی پرچم را عوض کرده و پرچم را به دست حاج فرج‌الله دادیم در نزدیکی جمره آقای حاج میرزا عبدالستار را ملاقات نمودیم گفت: الان برای رمی جمره رفتن صلاح نیست ازدحام زیاد است، ولی مردم (رفقای ما) گوش نکردند راه افتادیم.

به قدری ازدحام زیاد بود که گاهی در فشار شدیدی واقع می‌شدیم از یک طرف ماشین‌های بزرگ و کوچک راه را گرفته و از یک طرف ازدحام حجاج زیاد است و از طرفی هم گرمی هوا و آفتاب فشار می‌آورد به هر حال در ناراحتی شدید راه را پیمودیم و چون تصمیم به انجام عمل داشتیم هر طور بود تحمل می‌کردیم.

به جمره عقبه رسیدیم آقای حاج میرزا عبدالستار ما را از یک در کوچک در محوطه جمره راهنمایی کرد فشار جمعیت وصف کردنی نیست پرچم و پرچمدار وصف و جمعیت و رفیق هم به هم خورد هر کسی را به طرفی برد ما در همان ازدحام سنگریزه‌ها را انداختیم و به خیال خود، انجام عمل کردیم و به هر جان کندنی بود بیرون آمدیم، دیدم آقای حاج آخوند نیست و گم شده است.

و حاج علی اصغر هم قبلًا گم شده بود و هر دو حوله

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه