حج نیکان : آیت الله علی احمدی‌میانجی صفحه 77

صفحه 77

روی دوش را گم کرده بودند. من و حاج فرج الله دنبال آنها خیلی گشتیم و پیدا نکردیم و برگشتیم و دیدیم که آقای حجتی با آقای حاج آخوند در چادر نشسته‌اند. بعد صحبت کردیم و دیدیم که همه سنگریزه‌ها را غلط انجام داده‌ایم و به دیوار زده‌ایم و آقای حاج آخوند به تیر برق زده است می‌گفت: دیدم آنجا خلوت است به آنجا زدم، امّا حاج علی اصغر خود رفته و سنگریزه‌ها را درست انداخته بود.

دوباره برگشتیم و به هر زحمتی بود سنگریزها را زدیم و برگشتیم کمی استراحت نموده و برای کشتن قربانی حرکت کردیم.

وضعیت قربانگاه‌

من و آقای حجتی و حاج علی اصغر رفتیم قربانگاه، وضع عجیبی را مشاهده کردیم: قربانی‌ها روی هم ریخته و هر چه لاغر است مانده و هر چه چاق و فربه است برده‌اند ما هم چهار تا قربانی خریدیم و چاقو را از یک عربی کرایه کردیم (یک ریال) هر کدام خودمان ذبح کردیم و حاج علی اصغر از طرف حاج آخوند ذبح کرد ما احتیاط کردیم و خودمان کشتیم، ولکن نجس شدیم لباس احرام و دست و پای ما خونی شد و برگشتیم، آب برای تطهیر پیدا نشد.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه