مصباح الحرمین صفحه 355

صفحه 355

الفصلُ الواحِد وَ الأربعون در قبرستان بقیع

بدان که بقیع قبرستانی است در جانب شرقی مسجد النّبیّ صلی الله علیه و آله، و در آخرش حَشّ الکَوکَب است، حَشّ اسم باغ مردی بود از انصار که اسم آن مرد کَوکَب بود، الآن همانجا متّصل است به قبرستان بقیع؛ و بقیع در لغت عرب زمین وسیع را گویند (1) 1594، و شاید بجهت وسعت همان مکان بقیع اش گفته باشند. و بعضی گفته‌اند که زمین مُتَّسع (2) 1595 را بقیع نامند مگر آنکه در آن درخت یا ریشه آن باشد، و از این گونه است بَقیعُ الغَرْقَد (3) 1596؛ و غَرقَد عبارتست از شجر بزرگ یا درخت عَوْسَج (4) 1597 وقتی که بزرگ شد، مفردش غَرْقَدَه است، و با این نام نامیده شده مقبره مدینه بجهت اینکه آنجا محلّ روییدن درخت عوسج است.

بدان که بقیع را شرافت بسیار است و از جمله بِقاعِ (5) 1598 مُکَرَّمه (6) 1599 است؛ چه هر کس در آنجا مدفون گردد بی حساب داخل بهشت شود، چنانچه در حدیث معتبر وارد شده که:

«الحُجونُ وَ البقیعُ یُؤخَذانِ بِأطرافِهِما (7) 1600 وَ یُنْشَرانِ فِی الجنَّةِ» (8) 1601

؛ (حُجون قبرستانی است در مکّه چنانچه سابقاً ذکر شد)، یعنی: این دو بقعه را در قیامت گوشه‌شان را می‌گیرند و مانند پَلاس (9) 1602 می‌تکانند به بهشت؛ و در اوّلین مدفون در بقیع اختلاف است به سه قول: اوّل، کلثوم بن هدم و آن کسی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله همینکه هجرت از مکّه نموده به مدینه تشریف آورد، در قبا در خانه او منزل نمود. دوّم، ابو امامه اسعد بن


1- - مجمع‌البحرین 4/ 301؛ لسان‌العرب 8/ 18.
2- - مُتَّسَع: جای فراخ و گشاد .... ل. د.
3- - بَقیعُ الْغَرْقَد: نام گورستان مدینه است و بدانجا درخت غَرقَد (نوعی خاربن) بود، و آن بخشکید و نام آن‌بماند. لغت نامه.
4- - عَوْسَج: نوعی از خاربن. لغت نامه.
5- - بِقاع: جمع بُقْعَة، جاها. لغت نامه.
6- - مُکَرَّمَة: بزرگوار، گرامی. لغت نامه.
7- - عبارت متن «بأطرافیهما». م.
8- - مضمون این روایت در (مستدرک 2/ 308 ب 13 ح 2051- 2) از قول حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل شده است. م.
9- - پَلاس: گلیم درشت. لغت نامه.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه