- مقدّمه 1
- علائم و اختصارات بکار رفته در این کتاب 13
- الفصلُ الأوّل در اسرار حجّ و وجوب آن 16
- الفصلُ الثّانیدر ثواب حجّ 24
- الفَصلُ الثّالث در ترک نمودن حجّ و عقاب آن 30
- الفَصلُ الرّابع در احوال کسی که در راه حجّ بمیرد 32
- الفصلُ الخامس در وجه تسمیه مکّه و کعبه 35
- الفصلُ السّادس در بیان بنای شهر مکّه 40
- الفصلُ السّابع در بنای کعبه 47
- الفصلُ الثّامِن در بیان حجّ انبیا و ائمّه طاهرین علیهم السلام 72
- الفصلُ التّاسِع در بعضی آداب و وظایف حجّ کننده 91
- الفصلُ العاشِر در بیان آداب سفر 103
- الفصلُ الحادیعَشَر در بیان احرام و آداب آن 108
- الفصلُ الثّالِث عَشَر در بیان ورود به حرم و مکّه و مسجدالحرام 127
- الفصلُ الرّابِع عَشَر در بیان حجرالاسود 138
- الفصلُ الخامِس عَشَر در بیان طواف 147
- الفصلُ السَّادِس عَشَر در ارکان کعبه 157
- الفصلُ السّابع عَشَر در میزاب رحمت 163
- الفصلُ التّاسِع عَشَر در استارِ کعبه است 168
- الفصلُ العِشرُون در مقام ابراهیم علیه السلام است 180
- الفصلُ الواحِد وَ العِشرُون در بیان حجر اسماعیل علیه السلام 186
- الفصلُ الثّانی وَ العِشرُون در زمزم 189
- الفصلُ الثّالِث وَ العِشرُون در صفا و مروه و سعی و هرولة 199
- الفصلُ الرّابِع وَ العِشرُون در احرام حجّ 209
- الفصلُ الخامِس وَ العِشرُون در عرفات و وقوف آن 220
- الفصلُ السّادِس وَ العِشرُون در مشعر الحرام و وقوفِ آن 230
- الفصلُ السّابِع وَ العِشرُون در مِنی و رمی جمرات 234
- الفصلُ الثّامِن وَ العِشرُون در قربانی کردن 240
- الفصلُ التّاسِع وَ العِشرُون در حَلق 265
- الفصلُ الثَلاثُون در طواف حجّ و نساء 267
- الفصلُ الإحدی وَ الثّلاثُون در باقی اعمال مِنی 269
- الفصلُ الثّانی وَ الثّلاثُون در وداع بیت اللَّه الحرام 272
- الفصلُ الثّالِث وَ الثّلاثُون در مواضع متبرّکه 277
- الفصلُ الرّابِع وَ الثّلاثُون در آداب برگشتن از مکّه 291
- الفصلُ الخامِس وَ الثّلاثُون در مدینه 295
- الفصلُ السّادِس وَ الثّلاثُون در مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله 302
- الفصلُ السّابِع وَ الثّلاثُون در منبر رسول خدا صلی الله علیه و آله 306
- الفصلُ الثّامِن وَ الثّلاثُون در زیارت جناب پیغمبر صلی الله علیه و آله 308
- الفصلُ الأربعون در احوال جناب فاطمه علیها السلام 331
- الفصلُ الواحِد وَ الأربعون در قبرستان بقیع 355
- الفصلُ الثّانی وَ الأربعون در حسن بن علی علیهما السلام 357
- الفصلُ الثّالِث وَ الأربعون در سیّدِ سجّاد علیه السلام 380
- الفصلُ الرّابِع وَ الأربعون در امام محمّد باقر علیه السلام 395
- الفصلُ الخامِس وَ الأربعون در امام جعفر صادق علیه السلام 400
- الفصلُ السّادِس وَ الأربعون در غرفه ماریّه و ابراهیم بن حضرت رسول صلی الله علیه و آله 410
- الفصلُ السّابِع وَ الأربعون در عبداللَّه بن عبدالمطّلب و عبداللَّه بن جعفر طیّار 413
- الفصلُ الثّامِن وَ الأربعون در فاطمه بنت اسد بن هاشم بن عبد مناف مادر جناب امیر علیه السلام 420
- الفصلُ التّاسِع وَ الأربعون در عبّاس بن عبدالمطّلب 423
- الفصلُ الخمسون در امّسلمة بنت «ابوامیّه مخزومی» زوجه جناب پیغمبر صلی الله علیه و آله 429
- الفصلُ الواحِد وَ الخمسون در مسجد قبا و سایر مساجد مدینه 437
- الفصلُ الثّانی وَ الخمسون در شهدای احُد 444
- منابع و مآخذ 466
الفصلُ الثّانی وَ الأربعون در حسن بن علی علیهما السلام
بدان که اکثر اعاظمِ (1) 1609 علما ذکر فرمودهاند که ولادت شریف امام حسن علیه السلام در شب سه شنبه نیمه ماه مبارک رمضان سال سیّم هجرت واقع شد (بعضی سال دوّم نیز گفتهاند)، و اسم شریف آن حضرت حسن علیه السلام بود، و در تورات اسمش شبّر است، زیرا که شبّر در لغت عرب حسن است و نام پسر بزرگ هارون علیه السلام نیز شبّر بود.
فِی الحدیث: اسماء بنت عمیس گوید که چون امام حسن علیه السلام متولّد شد من قابله او بودم، رسول خدا صلی الله علیه و آله تشریف آورده فرمود: یا اسماء، بیاور فرزند مرا. پس آن حضرت را در جامه زردی قِماط (2) 1610 نموده خدمت جدّ بزرگوارش بردم، آن حضرت فرمود که:
من نهی نکردم شما را که فرزندی که متولّد میشود در جامه زرد مپیچید؟! پس او را در جامه سفیدی پیچیدم و خدمت آن حضرت بردم، پس در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش اقامه خواند، بعد از آن فرمود: یا علی (علیه السلام)، به چه نام او را مُسمّی کردهای؟
عرض کرد: یا رسولاللَّه (صلی الله علیه و آله)، من به تو سبقت نگرفتم در نام او. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
من نیز سبقت نمیگیرم در نام به پروردگار خود. پس جبرئیل علیه السلام نازل شد از جانب حقّ تعالی و نام حسن علیه السلام را با جامهای از جامههای بهشت، به عنوان هدیه خدمت حضرت رسالت پناه صلی الله علیه و آله آورد و گفت که: خداوند علیّ اعلی تو را سلام میرساند و میفرماید که او را به اسم پسر بزرگ هارون مسمّی کن. پس حضرت او را حسن نام کرد، چون روز هفتم شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله دو گوسفند ابلَق (3) 1611 از برای عقیقهاو کشت و به اسماء که قابله بود یک ران با یک اشرفی داد. و سرش را تراشیده، موی سر را با نقره کشیده تصدّق فرمود (این است که بعضی از معتبرین میفرمایند که: از آن روز است که
1- - اعاظِم: جمع اعْظَم، بزرگتران. لغت نامه.
2- - قِماط: قنداق. لغت نامه.
3- - ابْلَق: دو رنگ، سیاه و سفید، رنگی سپید که با آن رنگ دیگر باشد. لغت نامه.