- مقدمه مصحّح 1
- [آغاز راه] 5
- [قزوین] 7
- [رشت] 11
- [بندر آستارا] 13
- [بادکوبه] 14
- [در راه باطوم] 15
- [تفلیس] 16
- [بوغاز اسلامبول] 24
- [بندر بیروت] 28
- [ورود به دمشق] 30
- [محمل مقدس نبوی] 32
- [زیارت مرقد حضرت زینب (س)] 34
- [حرکت از شام به حجاز] 37
- [مدینه منوره] 41
- در جده 70
- تفصیل سفر مکه معظمه 83
- اشاره 83
- مقدمه 84
- این سفرنامه 87
- [22 شعبان 1321: آماده حرکت از تهران] 89
- [روز جمعه 23 شهر شعبان: خداحافظی] 90
- [صبح یکشنبه 25: ورود به قزوین] 92
- [اول رمضان: در رشت] 94
- [12 رمضان: حرکت از باطوم] 96
- [ورود به اسلامبول] 98
- [حضور در مجلس سلامِ سلطان عثمانی] 101
- [4 شوال] 103
- [9 شوال: حرکت به طرف اسکندریه] 104
- [پنج شنبه 11 شوال: ازمیر] 105
- [اسکندریه] 107
- [حرکت از اسکندریه] 109
- [16 ذی قعده: در بقیع] 112
- [ششم ذی حجه: ورود به مکه] 114
- [اقامت شانزده روزه در مکه] 117
- [در قرنطینه طور سینا] 118
- [در استانبول] 121
- [ورود به بادکوبه] 124
مسلّط است و شش برادر میباشند که همه مسلّط هستند و در حقیقت امیر حاج این طرف راه مدینه منوّره هستند، حاضر نموده، یک طاقه شال کرمانی .... ... (1) داده[10] که الی مدینه همراه بوده، از شرّ خودش و اشراریکه توابع او هستند، بعد از فضل خداوند محفوظ بدارد تا چه پیش آید.
54 عدد لیره با هم کرایه و خاوه به شاکر و پنج عدد لیره به اکام(عکام) که از ینبوع الی مدینه به همراه آمدند داده، پنج روز در راه ...
[16 ذی قعده: در بقیع]
روز شانزدهم ذیقعده، چهار ساعت بهغروب مانده، وارد مدینه منوّره شده، روز پنجشنبه هفدهم بعد از غسل و تطهیر نمودن در حمام، به زیارت حضرت رسول- صلّیالله علیه وآله- و ائمه طاهرین- سلام الله علیهم اجمعین- و حضرت فاطمه زهرا- سلام الله علیها- در بقیع مشرّف شدم و به جناب مشیرالسلطنه و اولاد و دوستان و اقربا دعا کردم و مخصوصاً و یک سید خلخالی را دیدم که در روضه منوره ائمه طاهرین در بقیع روضه میخواند. گریه زیادی نموده و به دعای وجود فائض الجودِ همایونی- ارواحنا فداه- دعا نموده، سلامت ذات مقدّس را از خداوند عالم- جلّ شأنه و عظمته- مسألت کرده، پس از روضه، به سیّد گفتم ذات مقدّس ملوکانه را در ملأ دعا کرده، به منزل مراجعت نمودم.
خداوند ان شاءالله جناب مشیر السلطنه را هم به این فیض
1- به اندازه دو کلمه ناخوانا.