دانستنیهای چهارده معصوم (ع) صفحه 388

صفحه 388

عمرو گفت: نمی پذیرم.

حضرت فرمود: دوّم آن که برگردی و لشکر مسلمانان را به

حال خود رها کنی؟

عمرو گفت: اگر چنین پیشهادی قبول نمایم و برگردم، زنان قریش بر من خواهند خندید؛ و در چنین موقعیّتی بین همگان رسوا و ذلیل خواهم شد.

بعد از آن فرمود: پس شرط سوّم را پذیرا باش؛ و آن این که از اسب پیاده شوی تا با یکدیگر رزم و پیکار کنیم؟

عمرو آنرا پذیرفت و از اسبش پیاده شد؛ و آن دلیر حقّ و باطل با یکدیگر مقاتله و مبارزه عظیمی کردند.

پس از گذشت لحظاتی حضرت امیر علیه السلام با آن سنین جوانیش، عمرو را با آن هیکل قوی و تنومندی که داشت بر زمین زد؛ و بر سینه اش نشست و سرش را از بدن جدا کرد (38) وخدمت پیامبراسلام صلّی اللّه علیه و آله آورد که خود این جریان مفصّل و آموزنده است. (39)

هماهنگی رهبر مسلمین با تهیدستان

دو برادر به نام های زیاد حارثی و عبداللّه حارثی فرزندان شدّاد پیرامون چگونه زیستن و پوشیدن فرم لباس اختلاف داشتند؛ و برای حلّ اختلاف نزد امیرالمؤمنین امام علیّ علیه السلام حضور یافتند.

زیاد گفت: یا امیرالمؤمنین! برادرم عبداللّه غرق در عبادت شده، از من دوری می جوید؛ و به منزل ما نمی آید و لباس های ژنده و کهنه می پوشد؛ سپس عبداللّه گفت: ای امیرالمؤمنین! من همانند شما زندگی می کنم، لباس می پوشم و عبادت می کنم و آنچه را شما می پوشید، من نیز پوشیده ام.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه