دانستنیهای چهارده معصوم (ع) صفحه 862

صفحه 862

حیرت زده می کرد نگاه آن شب ماه!

شرمنده ی تو!

می آمد و، سر به زیر و، شرمنده ی تو

با گریه اش، آمیخت شکرخنده ی تو!

حر بود اسیر، تا امیری می کرد!

آن لحظه امیر شد، که شد بنده ی تو!

اسباب سرافرازی!

از خویش، تهی شد از تو پر شد، ای دوست

یک قطره نبود بیش و، در شد ای دوست

آن سر که ز شرمندگی افکند به زیر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه