- دیباچه 1
- مقدمه 3
- فصل اول: دعوت 7
- اشاره 7
- زائران 10
- تبلور عشق 12
- تب و تاب زیارت 16
- شمارش معکوس 18
- پرواز 19
- حج دعوت است 23
- فصل دوم: میقات 25
- جده 25
- جحفه 27
- میقات 31
- آغاز ضیافت 33
- فصل سوم: مکه (پیش از موسم) 37
- عمره تمتع 37
- مکّه سرزمین وحی 41
- برنامههای مکه 47
- حجاج امسال 50
- فریاد برائت در مسجد الحرام 58
- جانبازان 60
- ایران در نگاه دیگران 64
- ایران در نگاه شیعیان سایر کشورها 68
- شب آخر 71
- فصل چهارم: مراسم حج 74
- به سوی عرفات 74
- عرفات 79
- صبح عرفات 89
- مسجد نمره 92
- مراسم برائت 94
- بهشت عرفه 106
- مشعر 117
- وادی محسِّر 125
- سرزمین آرزوها 127
- پیکار 129
- قربانی 132
- مبارزهای دیگر 136
- روز یازدهم 139
- مسجد خَیف 140
- چهرة دیگر منا 142
- روز دوازدهم 145
- تلفات حج 147
- مکّه 150
- عربستان 154
- فصل پنجم: جامعه عربستان 154
- عربستان امروز 155
- اشاره 159
- جامعه امروز عربستان 159
- 1. اعراب 160
- 2. خارجیها 161
- کتاب و مطبوعات 164
- دین و دولت 166
- پیشینه وهابیت 167
- حمله وهابیان به عتبات عالیات 169
- وهابیت معاصر 171
- کنترل دولت بر امور دینی 176
- شیعیان عربستان 178
- محدودیتهای مذهبی 181
- تخریب حرمها و مقابر 184
- محدودیتهای فرهنگی 188
- جایگاه شیعیان در حکومت 190
- دیگر فرقههای شیعی 191
- شیعیان مخفی 192
- سایر مذاهب 193
- وداع با شهر خدا 195
- فصل ششم: مدینه به سوی مدینه 199
- اشاره 199
- بینالحرمین و دعای کمیل 201
- بقیع 204
- مسجدالنبی (ص) 207
- ساختمان حرم 209
- شیعیان مدینه «نخاوله» 211
- باز هم حرم پیامبر و بقیع 216
- حجاج افغانی 223
- باز هم شیعه 225
- دشمنان وهابیت در کنار حرم 226
- شب مدینه 228
- وداع 230
پیشینه وهابیت
بانی و مؤسس مذهب وهابی و وهابیگری «شیخ محمّد بنعبدالوهاب تمیمی نجدی» است و این نسبت(وهابی) از نام پدر او «عبدالوهاب» گرفته شده است. گرچه وهابیها این نسبت را نمیپسندند و میگویند که لقب «وهّابی» توسط دشمنانشان به آنها اطلاق شده و به همین سبب خود را گاهی به اعتبار محمّد بن عبدالوهاب، «محمّدی» و گاهی به اعتبار پیرویشان از صحابه و سلف صالح- به اعتقاد خودشان- «سلفیه» مینامند. شیخ محمّد در سال 1115 ه. ق. در شهر «عُیینه» از توابع نجد حجاز متولّد شد. پدرش در آن شهر قاضی بود و از علمای حنبلی به شمار میرفت.
«احمد زینی دحلان»، مورخ و معاصر شیخ محمد مینویسد:
محمّد بن عبدالوهاب در همان دوران تحصیل، گاهی مطالبی بر زبان میراند که از عقایدی خاص حکایت داشت؛ به طوری که اساتید وی نسبت به آیندهاش نگران شده و میگفتند: اگر این فرد به تبلیغ بپردازد، گروهی را گمراه خواهد کرد.
او دعوت خود را با محمد بن سعود، حاکم درعیه در میان نهاد و هر دو پیمان بستند که رشته دعوت از آن محمّد بن عبدالوهاب و زمام حکومت در دست محمّد بن سعود باشد و برای استحکام این روابط، ازدواجی نیز میان دو خانواده صورت گرفت. محمّد بن