- دیباچه 1
- مقدمه 3
- اشاره 7
- فصل اول کارکردهای مثبت زبان در سفرهای زیارتی 7
- زیبایی های زبان 8
- اشاره 8
- ١. ذکر 11
- ٢. راستگویی 13
- اشاره 14
- ٣. استغفار 14
- -استغفار بی روح 16
- 4. قرائت قرآن 17
- 5. شکرگزاری 18
- 6. دعا و راز و نیاز با خدا 22
- اشاره 22
- -چگونه دعا کنیم 24
- اشاره 27
- فصل دوم کارکردهای منفی زبان در سفرهای زیارتی 27
- زشتی های زبان 28
- اشاره 28
- اشاره 29
- ١. عیب جویی 29
- -گریه بر عیب خود 33
- -حواریون عیب بین و حُسن نظر عیسی (ع) 33
- -بزرگ بینی عیب دیگران 34
- -عیب پوشی خداوند در روز قیامت 35
- ٢. غیبت 37
- ٣. دروغ 40
- اشاره 40
- -درمان دروغگویی 42
- -سرانجام دروغگویان 42
- -راستگو از گناه محفوظ است 43
- اشاره 45
- 4. دشنام و نفرین 45
- -ناسزاگویی و حبس دعا 48
- اشاره 49
- 5. زخم زبان 49
- -کوچک، ولی فتنه انگیز 50
- 6. چاپلوسی و تملق 51
- اشاره 51
- -کاه و کوه 52
- -از چاپلوسی بیزارم 53
- اشاره 55
- ٧. تهمت 55
- -پرهیز از جایگاه تهمت 56
- -عذاب عظیم تهمت زنندگان 56
- -عاقبت تهمت زنندگان 57
- ٨. خودستایی 59
- اشاره 61
- ٩. سخن چینی 61
- -سرانجام سخن چینی 63
- ١٠. رازگشایی 64
- اشاره 64
- -حفظکردن رازهای خود 66
- -رازگشایی با محرمان 68
- اشاره 70
- ب) عقده حقارت 70
- الف) پرحرفی 70
- -عوامل افشای راز 70
- ج) دوستی و رفاقت 71
- د) احساساتی شدن و عصبانیت 71
- ١٢. اهانت و تحقیر 72
- ١٣. بازگویی گناه 73
حضرت علی (ع) می فرماید:
وَالْمَرءُ اَحفَظُ لِسِرِّهِ وَ رُبَّ ساعٍ فیما یَضُرُّهُ. (1)
و انسان بهتر از هرکس دیگری می تواند اسرار خویش را حفظ کند. بسیارند کسانی که بر زیان خود می کوشند.
بنابراین، آدمی باید در اینکه چه می گوید و با که می گوید دقت کند. آیا هرکسی شایستگی شنیدن همه گفته های او را دارد یا خیر؟ ممکن است کسی رازی را بشنود، آن گاه نه از سر دشمنی، بلکه به خاطر نداشتن ظرفیت درونی و آمادگی روحی بر پذیرش آن، ناخودآگاه به افشای آن بپردازد. ازاین رو، حقایقی هست که برای برخی، به ویژه آنها که وجودشان را زنگار هوای نفس و نادانی و لجاجت در بر گرفته است، باید همیشه ناگفته بماند.
به شمشیرم زد و با کس نگفتم که راز دوست از دشمن نهان به
حافظ
-رازگشایی با محرمان
چنین نیست که انسان راز خویش با هیچ کس نگوید، بلکه گفتن راز و با محرم اسرار درددل کردن، روح و جان را سبک می کند و آدمی با پشتیبانی دیگران دلگرم و آرام
1- نهج البلاغه، نامه 31.