اهل بیت علیهم السلام عرشیان فرش نشین صفحه 396

صفحه 396

سپس فرمود : ای سلمان ! اینک پیراهنم را نزد شمعون یهودی ببر و یک صاع خرما و یک صاع جو از او گرفته و بیاور !

سلمان پیراهن را نزد شمعون برده ، ماجرا را گفت ، از دو دیده شمعون اشک ریخت و گفت : این است زهد در دنیا و این است آنچه که موسی در تورات خبر داده بود ، پس من هم می گویم : « اشهد ان لا إله إلّااللّه وأن محمّداً رسول اللّه » .

پس از اسلام آوردن ، صاعی از خرما و جو به سلمان داد و او آن را نزد حضرت زهرا علیها السلام برد ، حضرت با دست خود جو را آسیاب کرد و نان پخت و به سلمان داد . سلمان گفت : ای دختر پیامبر ! مقداری از این نان و خرما را برای حسن و حسین بردار ، حضرت فاطمه علیها السلام فرمود : چیزی را که در راه خدا داده ام در آن تصرّف نمی کنم (1) !

باز هم بپرس

زنی به محضر حضرت زهرا علیها السلام مشرّف شده ، گفت : مادری پیر و ناتوان دارم که در نماز بسیار اشتباه می کند ، مرا نزد شما فرستاده تا بپرسم که چگونه نماز بخواند ؟ حضرت فرمود : هرچه می خواهی بپرس .

آن زن پرسش های خود را مطرح کرد تا به ده پرسش رسید و حضرت هر پرسشی را با روی باز جواب می داد ، پرسش کننده از زیادی پرسش ها شرمنده شد و گفت : شما را بیش از این زحمت نمی دهم ! حضرت فرمود :

باز هم بپرس سپس برای تقویت روحیۀ آن زن فرمود : اگر به کسی کاری را واگذار کنند ، مثلاً از او بخواهند که بار سنگینی را به جای بلندی ببرد و در برابر این کار صد هزار دینار به او جایزه بدهند آیا او با توجه به آن پاداش


1- (1)) - ریاحین الشریعه : 130/1 ؛ بحار الأنوار : 71/43 ، باب 3 ، حدیث 61 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه