اهل بیت علیهم السلام عرشیان فرش نشین صفحه 439

صفحه 439

مهربانی بی نظیر

سفیان ثوری بر حضرت امام صادق علیه السلام وارد شد ، آن بزرگوار را رنگ پریده دید ، سبب آن را از حضرت پرسید ؟ فرمود : همواره نهی می کردم که اهل خانه روی بام نروند ، وارد خانه شدم ناگهان کنیزی از کنیزانم را که عهده دار تربیت یکی از فرزندانم می باشد دیدم که از نردبان بالا رفته و کودک همراه اوست ، چون چشمش به من افتاد لرزید و متحیر شد ، کودک از دستش به زمین افتاد و مُرد ، تغییر رنگم به خاطر مرگ کودک نیست بلکه به خاطر ترسی است که کنیز را فرا گرفت ، حضرت دو بار به او فرموده بود : تو در راه خدا آزادی ، گناهی بر تو نیست (1) !

همۀ امورت را به مردم مگو

مفضل بن قیس می گوید : بر حضرت امام صادق علیه السلام وارد شدم ، نسبت به برخی از مسایل زندگی و حالاتم به حضرت شکایت کردم و از آن بزرگوار درخواست دعا نمودم . حضرت به کنیزش فرمود : کیسه ای که از ابوجعفر به ما رسیده بیاور ، کیسه را که آورد ، فرمود : این کیسه ای است که چهارصد دینار در آن است ، از آن برای رفع مشکل و پریشانیت استفاده کن ، گفتم :

فدایت شوم به خدا سوگند قصد پول گرفتن نداشتم ، فقط برای درخواست دعا آمده بودم ، فرمود : دعا را رها نمی کنم ولی همۀ آنچه را دچار آن هستی به مردم خبر نده که نزد آنان سبک و خوار می شوی (2) .


1- (1)) - العدد القویه : 155 ؛ المناقب : 274/4 ؛ بحار الأنوار : 24/47 ، باب 4 ، حدیث 26 .
2- (2)) - رجال الکشی : 184 ؛ بحار الأنوار : 34/47 ، باب 4 ، حدیث 31 ؛ مستدرک الوسائل : 226/7 ، باب 31 ، حدیث 8101 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه