اهل بیت علیهم السلام عرشیان فرش نشین صفحه 441

صفحه 441

سپس گفت : خدایا ! سپاس این عنایت هم از تو بود ای خدایی که شریکی برای تو نیست .

حضرت فرمود : به جایت بایست ، سپس پیراهنی که بر تن مبارکش بود به او داد و فرمود : بپوش ، او هم پوشید و گفت : خدا را سپاس که مرا لباس پوشانید ، ای اباعبداللّه ! خدا جزای خیرت دهد . تا اینجا که رسید امام را رها کرد و برگشت و رفت . ما گمان کردیم که اگر حضرت را رها نمی کرد پیوسته به او عطا می فرمود : زیرا هرگاه به او عطا می کرد او هم خدا را به عطای حضرت سپاس می گفت (1) !

دعا و راز و نیاز

عبداللّه بن یعفور می گوید : شنیدم حضرت امام صادق علیه السلام در حالی که دست به سوی عالم بالا برداشته بود می گفت :

رَبِّ لَاتَکِلْنی إلَی نَفْسی طَرفَهَ عَینٍ أبَداً لَاأقَلَّ مِن ذَلِکَ وَلَا أکثَرَ .

پروردگارا ! مرا یک لحظه نه کمتر از آن و نه بیشتر به خود وا مگذار .

پس به سرعت اشک از اطراف محاسنش جاری شد سپس رو به من کرده ، فرمود : ای پسر یعفور ! خدا یونس بن متی را کمتر از یک لحظه به خود وا گذاشت ، پیامد سخت را به وجود آورد ، عرض کردم : کارش به ناسپاسی نسبت به خدا هم رسید ؟ فرمود : نه ، ولی مردن در چنین حالتی هلاکت است (2) !


1- (1)) - الکافی : 49/4 ، باب النوادر ، حدیث 12 ؛ بحار الأنوار : 42/47 ، باب 4 ، حدیث 56 .
2- (2)) - الکافی : 581/2 ، باب دعوات موجزات لجمیع الحوائج ، حدیث 15 ؛ بحار الأنوار : 46/47 ، باب 4 ، حدیث 66 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه