نسیم معرفت حج سیره و سخن اخلاقی و عرفانی بزرگان در مناسک حج صفحه 44

صفحه 44

شَغَلَنِی عَنْ مَسئَلَتِهِ لَذَّهُ خِدْمَتِهِ، لا حاجَهَ لی غَیرُ النَّظَرِ إِلی وَجهِهِ الکَرِیمِ. (1)

لذتی که از خدمت حضرت حق می برم، مرا از هر خواهشی باز داشته است. حاجتی جز این ندارم که پیوسته ناظر جمال کریم خداوند باشم.

هرکه را ذوق دین پدید آید

شهد دنیاش کی لذیذ آید (2)

6. احرام، فروپاشی شکوه جاذبه های دنیوی

احرام هیبت و شکوه لذت های ظاهری را درهم می شکند و به حاجی می آموزد که شکوه جاذبه های دنیوی چندان نیست که نتوان از آن چشم پوشید؛ چرا که او در عمل می بیند که لذت هایی را که همه روزه باید بدان ها دست می یافت و از نگاه او ترک آنها برایش ناممکن بود، اکنون با کمترین فشار و تحمّل وامی نهد. بدین گونه احرام با تحریم برخی از دلپذیرترین لذت ها، این باور را در حاجی شکل می دهد که خوشی ها و جاذبه های مادی سست تر از آن است که وی نتواند از آن بگذرد.

حکایت

چون «شقیق بلخی» قصد کعبه کرد و به بغداد رسید، هارون الرشید او را بخواند. هنگامی که شقیق نزد هارون رفت، هارون وی را گفت: «تویی شقیق زاهد؟» شقیق بلخی پاسخ داد: «شقیق منم! اما زاهد نی ام!» هارون گفت: «مرا پندی ده!» گفت: «هش دار که تو به جای خلفای پیشین نشسته ای و خداوند از تو صدق و حیا و کرم و علم و عدل خواهد» . هارون گفت: «زیادت کن!» شقیق گفت:

خدای را سرایی است که آن را دوزخ گویند. تو را دربان آن ساخته و سه چیز به تو داده است: مال و شمشیر و تازیانه؛ و گفته است که خلق را بدین


1- ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج ١، ص ١٠5.
2- کلیات شمس تبریزی، مولانا جلال الدین محمد بلخی، ص٢٩٩، غزل ٩٨٧.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه