منتهی الامال صفحه 2124

صفحه 2124

شد به حدی که حرکت نتوانستم کرد، چون این خبر به ابن قولویه رسید یقین او زیاده شد و در حیات بود تا سال سیصد و شصت و هفت از هجرت ، در آن سال اندک آزاری هم رسید وصیت کرد و تهیه کفن و حنوط و ضروریات سفر آخرت را گرفت و اهتمام تمام در این امور می کرد و مردم به او می گفتند: آزار بسیار نداری این قدر تعجیل و اضطراب چرا می کنی ؟ گفت : مولای من مرا وعده کرده است . پس در همان علت [ مرض ] به منازل رفیعه بهشت انتقال نمود ( اَلْحَقَهُ اللّهُ بِمَوالیهِ الاَطْهارِ فی دارِ الْقَرارِ ) .

سبب تشیع همدانی ها

نهم شیخ ابن بابویه روایت کرده است از احمد بن فارس ادیب که گفت : من وارد شهر همدان شدم و همه را سنی یافتم به غیر یک محله که ایشان را بنی راشد می گفتند و همه شیعه امامی مذهب بودند، از سبب تشیع ایشان سؤ ال کردم مرد پیری از ایشان که آثار صلاح و دیانت از او ظاهر بود گفت : سبب تشیع ما آن است که جد اعلای ما که ما همه به او منسوبیم به حج رفته بود گفت : در وقت مراجعت پیاده می آمدم ، چند منزل که آمدیم در بادیه ، روزی در اول قافله خوابیدم که چون آخر قافله برسد بیدار شوم چون به خواب رفتم بیدار نشدم تا آنکه گرمی آفتاب مرا بیدار کرد و قافله گذشت بود و جاده پیدا نبود، به توکل روانه شدم ، اندک راهی که رفتم رسیدم به صحرای

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه