منتهی الامال صفحه 492

صفحه 492

روی فرش من نشستی . ابن عبّاس گفت : ما قانون پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم را از تو بهتر می دانیم و اوْلی هستیم به آن ، ما تورا تعلیم کردیم آداب و سنّت را، این منزل تو نیست منزل تو همان است که پیغمبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم ترا در آن ساکن کرده و تو از آن جا بیرون آمدی از روی ظلم بر نفس خود و عصیان خدا و رسول پس هرگاه به منْزلت رفتی ما بدون اذن تو در آنجا داخل نمی شویم و بر روی فرش تو نمی نشینیم . آنگاه گفت که امیر المؤ منین علیه السّلام امر فرموده که کوچ کنی بروی مدینه و در خانه خود قرار گیری . حُمیراء گفت : خدا رحمت کند امیرالمؤ منین را و آن عمر بن خطاب بود؛ ابن عبّاس گفت : سوگند به خدا که امیر المؤ منین علی علیه السّلام است الخ .(212)

بالجمله ؛ ابن عبّاس در اواخر عمر کور شده بود گویند که از کثرت گریستن بر حضرت امیرالمؤ منین و امام حسین علیهماالسّلام کور شده بود و در باب کوری خود گفته :

شعر :

اِنْ یاخُذِاللّهُ مِنْ عیْنیّ نُورهما

ففی لِسانی وقلْبی مِنْهُما نُورٌ

قلْبی زکِیُّ وعقلی غیْرُ ذی دخلٍ

وفی لس انی ما کالسِّیْفِ ماءثورٌ(213)

آیا ابن عباس بیت المال را غارت کرد؟

و حکایت او در اخذ بیت المال بصره و رفتن او به مکّه و کاغذ نوشتن امیر المؤ منین علیه السّلام به او در این باب و جواب نوشتن او به آن عبارتهای جسارت آمیز محقّقین را به تحیّر در آورده .(214)

قطب

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه