امیر المؤمنین اسوه وحدت صفحه 191

صفحه 191

هنگامی که مرد اگر عبد الله بن مسعود با کاروانی از اهل کوفه،و از جمله مالک اشتر،از آن جا عبور نمی کردند،در ربذه کسی نبود تا عهده دار مراسم دفن او شود.

براستی که تبعید ابوذر اشتباهی بزرگ از سوی عثمان بود.تبعید آن صحابی بزرگ،بر مسلمانان بسیار گران آمد.کسی که ملامت هیچ ملامتگری او را از راه

خدا باز نداشت و پیامبر (ص) او را بسیار دوست می داشت و درباره وی فرمود:«آسمان کبود بر سر کسی سایه نیفکنده است و زمین بر پشت خود نکشیده است کسی را که راستگوتر از ابوذر باشد.»مسلمانان شایسته در مقابل پیشامدی که برای ابوذر کرد همان احساسی را دارند که در برابر شهیدان راه حق و صداقت که دلهایشان از اخلاص به حق آکنده است-کسانی که سخت ترین مصایب را در این راه به جان خریده اند.

عبد الله بن مسعود

از جمله اصحاب برجسته ای که فریاد انتقاد از خلیفه و مخالفت با او را سر دادند،عبد الله بن مسعود بود،کسی که نه از قبیله قریش بود و نه آرمان سیاسی داشت.پیشتر گفتیم که او سرپرست بیت المال در کوفه بود و هنگامی که عثمان به او نوشت:«...تو فقط خزانه دار مایی حق اعتراض به ولید در مورد برداشتی که از بیت المال کرده است،نداری.»با خشم و قهر استعفا کرد.نقل می کنند که وی در خطبه هفتگی خود به عنوان اعتراض به خلیفه آشکارا می گفت:«همانا راست ترین سخن کتاب خدا و بهترین هدایت،هدایت محمد (ص) است و بدترین امور،اموری است که در دین سابقه ندارد.و هر امر بی سابقه در دین بدعت است،و هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در آتش است.»

البته خلیفه،پس از این که ولید،گفته های عبد الله را درباره خلیفه،به وی نوشت،او را به مدینه احضار کرد.همین که عبد الله وارد مسجد پیامبر (ص) شد،عثمان خطاب به حاضران گفت: «اکنون!جانور کوچک بدی بر شما وارد شد،آن که روی خوراکش راه می رود،نشخوار می کند و ادرار می کند».ابن مسعود در جواب گفت:«من چنین نیستم.من همراهی پیامبر خدا (ص) هستم در روز بدر،روز احد،روز بیعت رضوان،روز خندق و روز حنین .پس

عثمان به خدمتکارش دستور داد تا عبد الله را به زور از مسجد بیرون اندازند،و او هم عبد الله را تا در مسجد کشید،عبد الله به زمین خورد،یکی از دنده هایش شکست.پس از آن،عثمان مقرری او را قطع کرد.عبد الله پس از آن رویداد،دو یا سه سال زندگی کرد که در تمام آن مدت به مخالفت خود با عثمان ادامه داد.هنگامی که عبد الله مسعود از دنیا رفت وصیت کرد که عثمان بر جنازه اش نماز نخواند.و درباره نماز و مراسم کفن و دفنش به عمار وصیت کرد،عمار هم عبد الله را پس از نماز بدون اجازه خلیفه به خاک سپرد.

عمار بن یاسر

کسی که پیش از دیگران به مخالفت با عثمان قیام کرد و مردم را به مبارزه با قریش-به خاطر باز گرداندن خلافت،از علی به معاویه-فرا خواند،عمار یاسر بود،زیرا در شخصیت عثمان پلی را مشاهده می کرد که خلافت از روی آن پل،از دستهای اصحاب قدیم پیامبر (ص) به سوی آزاد شدگان از دودمان امیه گذر می کرد.حوادثی پیاپی روی داد،که برای عمار و نیکانی مانند او درستی حدس و گمانشان را به اثبات رساند.

بدون تردید رفتاری که عثمان نسبت به ابوذر و عبد الله بن مسعود انجام داد بر شدت مخالفت عمار افزود.پسر یاسر از کسانی نبود که اگر چیزی بر خلاف کتاب خدا و یا سنت پیامبر (ص) ببیند،سکوت اختیار کند.شدت مخالفت او (که از سرسخت ترین و نخستین مخالفان بود) جز با کیفری سخت،سرکوب شدنی نبود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه