امیر المؤمنین اسوه وحدت صفحه 214

صفحه 214

فصل بیست وسوم

جنگ بصره

دورانی که قریش از کار خود غافل شده و ابتکار عمل و زمام امر را از دست داده بود،سپری شد و پس از آن که با برادر پیامبر (ص) بیعت به عمل آمد از خواب غفلت بیدار شد.آن گاه، تصمیم خود را گرفت;نیروهایش را جمع کرد و همه آن نیروها عزم خود را جزم کردند بر این که نباید علی در خلافت خود آسوده باشد و باید خلافتش از بین برود،هر چند که آن عمل به قیمت خون مسلمانان تمام شود،و به هر وسیله ای که امکان پذیرد.

دو حزب از احزاب قریش که هیچ کدام از آنان برای دیگری خیری در دل نمی پروراند،در مبارزه با علی (ع) ،رهبر هدایت،متحد شدند.یکی از

آن دو حزب را سه تن رهبری می کردند که دارای پایگاه دینی بودند:عایشه،مشهورترین زنان پیامبر (ص) ،طلحه و زبیر که سابقه در اسلام و گذشته تؤام با مبارزه در زمان پیامبر (ص) داشتند و صحابی رسول گرامی بودند. حزب دوم،حزب اموی بود که معاویه رهبری آن را بر عهده داشت.او و دیگر امویان،بجز تنی انگشت شمار،به ضعف دیانت و طول مدت عداوتشان با پیامبر (ص) معروف بودند.دشمنی آنان بیشتر عمر پیامبر را فرا می گرفت،و جز در دو سال آخر زندگی پیامبر (ص) از اظهار دشمنی با او ابا نداشتند و آن را پنهان نمی کردند.

علی رغم آن جهت،این حزب به دلیل برخورداریش از توان مادی،خطرناکتر از حزب دیگر بود.هر دو حزب پرچم نافرمانی را در برابر خلیفه برافراشته بودند،و هر دوحزب خونخواهی عثمان را شعار قرار داده بودند تا با آن،هزاران مسلمان ناآگاه را فریب دهند.

ابو موسی پنهانی به این دو حزب پیوسته بود که دست روزگار خواسته بود تا او در آن هنگام از سوی امام استاندار کوفه باشد.بدین سان،او می توانست با روش خاص خود،به این دو حزب مخالف با امام،کمک شایانی کند.

علاوه بر این که رهبران حزب اول قرشی از دیگران،در دشمنی و خشونت تندروتر بودند. هنگامی که معاویه راه نافرمانی و دفاع اتخاذ کرده بود،شیوه هجوم در پیش گرفتند.البته رهبران سه گانه قانون را به اختیار خود گرفته بودند و به جای ولی امر-علی (ع) -خود را صاحب اختیار امت می دانستند.و می رفتند تا در خون مسلمانان غوطه ور شوند،در صورتی که آنان نه اولیای خلیفه مقتول و نه صاحب اختیار امت بودند.تاریخ نام قاتلان عثمان را ذکر می کند و تعداد آنان از چهار یا پنج نفر بیشتر

نیست:سودان بن حمران،غافقی و قثیره،و بعضی گفته اند که کنانه بن بشر تجیبی همان کسی است که وی را به قتل رسانید.نقل می کنند که عمر بن الحمق از کسانی بود که او را با نیزه زد.تاریخ متذکر است که سه تن از ایشان در همان ساعت قتل عثمان کشته شدند،آنان عبارتند بودند از:کنانه بن بشر تجیبی، سودان بن حمران و قثیره.پس،کشندگان خلیفه جز دو نفر باقی نماندند اما رهبران سه گانه دنبال آن دو نفر نرفتند،بلکه همه کسانی را که از بصره،کوفه و مصر برای درخواست اصلاح از خلیفه حضور داشتند،همه را شریک قتل او به حساب آوردند،در صورتی که بیشتر این اصلاح طلبان برای کشتن خلیفه نیامده بودند بلکه برای درخواست اصلاح پیش او آمده بودند. کسانی که او را کشتند همانهایی بودند که از روی دیوار به خانه او وارد شدند و آنها تنی چند بیش نبودند.شاید قتل عثمان برای بیشتر کسانی که او را محاصره کرده بودند،غیر منتظره بود،و لیکن رهبران سه گانه همه کسانی را که در زمان محاصره حاضر بودند،شریک قتل او قلمداد کردند،تنها به این دلیل که حضورشان به قتل خلیفه کمک کرده است اگر چنین منطقی درست باشد،باید خود این رهبران سه گانه نزد امام (ع) می رفتند و از اومی خواستند تا درباره خود ایشان حد جاری کند،زیرا آن سه نفر بزرگترین محرک قتل عثمان بودند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه