امیر المؤمنین اسوه وحدت صفحه 282

صفحه 282

4-تامین ادامه زندگی صحیح اسلامی برای نسلهای آینده.

به عبارت دیگر خواست امام (ع) همان خواست پیامبر (ص) بود،آن روزی که اراده کرد برای امتش مطلبی را بنویسد که پس از او هرگز گمراه نشوند.و چون شرایط سیاسی امت او را از راه تضمین شده به بیراهه کشاند،اینک همان امام (ع) است که در نظر

پیامبر (ص) به عنوان پشتوانه ای برای امت در مقابل گمراهی مجسم می شد،به حکومت رسیده است.و بر عهده اوست که این انتظار را تحقق بخشد.و او توان آن را دارد که اگر امت از او اطاعت کند،آن کار را انجام دهد.زیرا که او داناترین فرد به کتاب خدا و سنتهای رسول خداست و هم او علاقه مندترین مردم به گسترش تعلیمات اسلامی و عمل به آنهاست.و او به شهادت شخص پیامبر (ص) و بزرگان صحابه،شایسته ترین فرد مسلمان است که می تواند مسلمانان را به راه روشن رهنمود شود.و او پس از پیامبر (ص) شجاع ترین کسی است که پا بر صفحه زمین نهاده و از ژرفترین بینش و قوی ترین اراده برخوردار است.

و امام (ع) معتقد بود که ابقای معاویه و نظایر او در حکومت با تمام آنچه به تحقق آن هدف مربوط می شود منافات دارد.زیرا معاویه در ذات خود فرصت طلب،سودجو،شیفته پول و قدرت است.و همو با زیرکی اش و با نیروی به دست آورده خطرناکترین فرصت طلبهاست.و امام (ع) می دید که ابقای او در حکومت شام،موجب رسیدن او درآینده به حکومت تمام جهان اسلام خواهد شد.و این همه خطر نیست،زیرا در این جا خطری بدتر از آن وجود دارد،و آن استقرار حکومت اموی و دست بدست شدن قدرت،میان امویان است.

بعدها دوران حکومت بنی امیه ثابت کرد که امام (ع) کاملا درست فکر می کرده است اگر هدف امام (ع) گسترش عدالت در بین مردم و تسلط قوانین اسلامی میان جامعه و ساده کردن درک قرآن و سنتهای نبوی و تامین ادامه حیات صحیح اسلامی در نسلهای آینده بود. سلطنت معاویه و دیگر امویان چیزی جز الگوی جاه طلبی،سود جویی،ستمکاری و ریختن خونهای پاک،نادیده گرفتن قوانین

اسلام،گسترش تعلیمات گمراه کننده و دور کردن نسلهای آینده از روح و حقیقت اسلام نبود.کشتارهای صفین و شهادت حجر بن عدی و یاران شایسته اش،به دلیل این که از آیین علی (ع) دست برنداشتند و فاجعه کربلا و ناسزاگویی روی منبرها به علی (ع) در طول هفتاد سال،همه اینها نبود مگر جزیی از مظاهر سرشت حکومت اموی و زیاده روی آن در ستمکاری،جاه طلبی و دور افتادن از شریعت اسلام.


2-مغیره و ابن عباس به امام (ع) پیشنهاد می کنند

توضیح

تاریخ نقل می کند که مغیره بن شعبه ثقفی،پس از این که بیعت انجام گرفت نزد امام آمد و به او پیشنهاد ابقای معاویه را-هر چند بطور موقت-کرد،و امام نظر او را نپذیرفت.دوباره مغیره نزد امام (ع) برگشت،در حالی که اعتراف داشت در نظر خود اشتباه کرده است،و پیشنهاد عزل معاویه را کرد.ابن عباس او را بیرون خانه امام (ع) در حالی دید که خود نیز قصد ورود به منزل امام را داشت.و موقعی که ابن عباس با امام (ع) ملاقات کرد،از او راجع به حرفهایی که بین او و بین مغیره رد و بدل شده است پرسید،و چون امام او را از دو پیشنهاد متناقض مغیره آگاه ساخت،ابن عباس به امام (ع) عرض کرد که مغیره در نظر اولش نسبت به او خیر خواهی کرده و در نظر دومش به او خیانت ورزیده است.و او تاکید کرد که باقی گذاشتن معاویه در پست خودش،بطورموقت،مصلحت است.البته پس از این که معاویه بیعت کرد،برکنار ساختنش برای امام (ع) سهل خواهد بود.و لیکن امام (ع) در موضع خود پافشاری کرد،زیرا که او نمی خواست،در دین خود مسامحه کند و هرگز با باقی گذاردن معاویه در مقام خود-حتی یک روز-موافقت نکرد.بر بسیاری از مورخان قدیم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه