امیر المؤمنین اسوه وحدت صفحه 300

صفحه 300

خلافت دو خلیفه اول و دوم از خلفای راشدین جز این که بر ارج قریش بیفزاید و گسترش و رشد نفوذ آنها را زیاد کند کاری نکرد.و تمام اینها متضمن دوری بیشتر علی (ع) از خلافت بود.

نام امام (ع) از زبانها می افتد

روزگار خلیفه اول و دوم پر از رویدادهای مربوط به فتوحات بزرگ بود،مردم سرگرم آن فتوحات بودند و مقام این دو خلیفه از خلفای راشدین تا حد مقام قدیسین بالا رفت و شهرت فرماندهان فتوحات بطور عام و افرادی که از قبیله قریش در میان آنها بودند بطور خاص بالا گرفت.مردم،علی (ع) ،مبارزه های او،و سهم بزرگ او در استوار نمودن ارکان دولت اسلامی و آنچه را که پیامبر (ص) در باره او گفته بود،به بوته فراموشی سپردند.ملتهای زیادی از اقوام گوناگون وارد جامعه اسلامی شدند.این ملتها نام دو خلیفه و سران سپاهی را که مامور سرکوب ایشان بودند و حاکمانی که عهده داراداره آنها بودند می دانستند و شناختی راجع به علی (ع) و گذشته او نداشتند.و علی (ع) در سراسر دوران حکومت خلفا،در شهر مدینه بر کنار از رویدادها و حکومت باقی ماند.خلیفه اول و دوم نه به او و نه به هیچ یک از خاندان او اداره امور غیر نظامی و یا فرماندهی سپاه را در هیچ نقطه ای از سرزمینهای اسلامی واگذار نکردند تا مردم از نزدیک او را بشناسند.و برای هیچ یک از خاندان او فرصتی پیش نیامد که سرپرست مراکزی شود تا مسلمانان بتوانند با اهل بیت (ع) و زعیم آنها آشنا شوند.مسلمانان در زمان خلیفه اول و دوم سعد بن ابی وقاص فاتح عراق و ایران،خالد بن ولید،ابو عبیده فاتحان شام،عمر بن عاص فاتح و استاندار مصر،معاویه بن

ابو سفیان استاندار شام،مغیره بن شعبه استاندار بصره و ابو موسی اشعری استاندار دیگر بصره،عمار بن یاسر که مدت کمی استاندار کوفه بود،عبد الله بن مسعود خزانه دار بیت المال کوفه را بیشتر از علی بن ابی طالب (ع) می شناختند.و من تصور نمی کنم از این افراد کسی بجز عمار بن یاسر و عبد الله بن مسعود (به احتمال) دوست می داشت که مردم از فضیلت علی (ع) و مقام و منزلت او آگاه شوند نمی خواهم بگویم که خلیفه اول و دوم منکر فضیلت علی (ع) بودند،و عارف به حق او نبودند،زیرا که آنها پرهیزکارتر از این بودند.این عبارت از عمر نقل شده است:در صورتی که علی حضور داشته باشد کسی حق ندارد در مسجد فتوا دهد.و این سخن که بارها می گفت:اگر علی نبود،عمر هلاک شده بود.و این سخن در باره علی (ع) از اوست:به خدا سوگند که اگر شمشیر او نبود،ستون اسلام،بر پا نمی شد.

آری عمر اینها و بالاتر از اینها را می گفته است و لیکن کلماتی بودند که به مناسبتها و انجمنهایی که پیش می آمد،صورت معرفی عمومی به خود نمی گرفت و از محدوده شهر مدینه بیرون نمی رفت.در صورتی که خلیفه دوم با نفوذ نامحدودی که در جهان اسلام داشت می توانست همه جهان اسلام را با آنچه که خود از فضیلت علی (ع) و مقدم بودن او بر دیگران آگاه بود،آشنا سازد و مسلمانان را بطور عموم و قریش را بخصوص برای پذیرش زمامداری امت وسیله او بعد از خودش آماده کند.و لیکن عمر این کار را نکرد.

امویها در دستگاه دولت

هیچ کدام از اینها میان علی (ع) و رسیدن به یک حکومت استوار مانع ایجاد نکرد.علی-رغم این که بالا گرفتن

نفوذ قریش بطور کلی به سود بنی هاشم و بویژه شخص علی (ع) نبوده است اما با این حال،اگر بنی امیه در خارج از دایره حکومت می ماندند مشکلی نمی توانست به وجود آید،که علی (ع) نتواند بر آن غلبه کند.و لیکن خاندان بنی امیه که از همه قریش و از تمام عرب،نسبت به پیامبر (ص) دشمنتر،و نسبت به علی پرکینه تر بودند،به دستگاههای دولتی نفوذ کردند و نفوذ خود را بسرعت گسترش دادند بحدی که نیرومندترین خانواده قریش شدند.

بقای معاویه در پست استانداری

نفوذ بنی امیه در دولت اسلامی از آن روزی به وجود آمد که عمر بن خطاب،یزید ابن ابو سفیان را اندکی پس از فتح شام والی آن شهر کرد.یزید عمر زیادی نکرد،و خلیفه برادرش معاویه را به جای او تعیین کرد.اندکی بعد اردن را نیز به قلمرو او افزود.و معاویه تمام مدت خلافت عمر در سمت خودش باقی ماند،با این که عمر صلاح نمی دید کارکنان خود را در سمتهای خود باقی بگذارد با این حال او را بر کنار نکرد.سعد بن ابی وقاص را علی رغم سابقه و مبارزات او،از استانداری کوفه،عزل کرد.و عمار بن یاسر را،به رغم این که او خود در روز تعیین عمار به استانداری کوفه،به مردم آن شهر نوشته و به اطلاع آنها رساند که عمار از زبده ترین اصحاب محمد (ص) است،برکنار ساخت.و لیکن معاویه را باقی گذاشت.به نظر می رسد که خلیفه شیفته زیرکی معاویه و مدیریت او بود و به اطاعت او از خود اطمینان داشت.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه