- سخنی راجع به کتاب امیر المؤمنین و ترجمه آن 1
- مقدمه مترجم 5
- شمه ای از زندگی مؤلف کتاب امیر المؤمنین (ع) 7
- پیشگفتار 9
- جایگاه خاندان پیامبر (ص) در پیوند با پیامبر (ص) 12
- بخش اول: امام (ع) در دوران نبوت 12
- فصل اول 12
- آیا این بزرگداشت به خاطر خویشاوندی بود؟ 14
- تمام بنی هاشم از خاندان پیامبر (ص) نیستند 15
- تاریخ زندگی آنان گواه بر بلندی مقام آنهاست 16
- شهادت پیامبر (ص) بر فضیلت آنان 16
- چرا کسی همانند آنان در سایر خاندانها نبود؟ 18
- پی نوشتها 20
- فصل دوم 23
- چه کسانی اهل بیت پیامبرند؟ 23
- احادیث بیانگر اوصاف[اهل البیت] 24
- چگونه همه دانستنیهای آنان یقینی است؟ 25
- چگونه گروهی را مشخص کنیم؟ 26
- احادیث تسمیه 26
- دارندگان نقش اساسی 29
- فصل سوم 29
- نقش خاندان هاشم 30
- نقش قبایل اوس و خزرج 31
- ابو طالب 31
- اسلام ابو طالب 32
- احادیث با تاریخ نزول آیه هماهنگ نیست 33
- تمام مسلمانان مدیون ابو طالبند 35
- علی صاحب نقش اصلی 36
- آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟ 36
- دو افتخار ویژه 37
- شجاعتی فوق العاده،که بر پایه اخلاصی بی نظیر استوار بود 38
- زادگاه و تربیت علی (ع) 38
- از آغاز کودکی برای هر کار طاقت فرسا آماده بود 38
- در علی گنج پر بهایش را یافت 39
- پی نوشتها 40
- فصل چهارم 42
- نخستین مسلمان 42
- شهرت (مستفیض بودن) حدیثی که گذشت 43
- کودکی که برتر از مردان بود 44
- فصل پنجم 45
- برادر و وزیر 45
- برخی خویشاوندان بر برخی دیگر مقدمند 46
- اصول تازه احتیاج به نیروی پشتیبان دارد 46
- باید آخرین رسالت پیروز گردد 47
- نخستین انجمن اسلامی 47
- احادیثی که رویدادهای دیگری را با آیه مربوط می کند 48
- تناقضی روشن 48
- هدف پیامبر چه بود؟ 49
- پیامبر از روش موسی پیروی می کند 50
- چگونه پیامبر این پیمان را با خود بست؟ 50
- وزارت،فداکاری و سازندگی 51
- نتیجه مشورت در خانه پیامبر (ص) 52
- فصل ششم 54
- سومین مساله مهم 55
- جان نثار و مورد اعتماد پیامبر (ص) 55
- چرا پیامبر علی را برای فدا شدن انتخاب کرد؟ 56
- هدف از تکلیف ادای امانتها 57
- خبری که خود یک معجزه بود 57
- تاریخ زندگی علی سرشار از فداکاری است 58
- علی (ع) به شهادت علاقه مندتر بود تا زندگی 58
- نقش علی (ع) در ایجاد دولت اسلامی 60
- فصل هفتم 60
- رسالت و نیروی مخالف آن 61
- کمیت و کیفیت مسلمانان 61
- در جنگ بدر 63
- فصل هشتم 63
- در احد 65
- فصل نهم 65
- علی و پرچمداران 66
- عناصر دفاع در این کارزار 66
- شکست پس از پیروزی 67
- چه کسی با پیامبر پایدار ماند؟ 67
- پایداری علی با پیامبر (ص) 68
- نتیجه جنگ 69
- در جنگ احزاب 71
- فصل دهم 71
- بنی قریظه پیمان شکنی می کنند 72
- بت پرستان از حالت محاصره به تهاجم تغییر جهت می دهند 72
- علی خطر جدید را تحمل می کند و بعد آن را از بین می برد 73
- از جمله مؤمنان کسانی بودند که توکل به خدا اراده آنان را قویتر کرد 73
- عمرو بن عبدود 73
- عناصر دفاعی اسلام 74
- نعره کشیدن و سپس فرود آمدن از مرکب 74
- جنگ خندق و جنگ اخیر[کانال سوئز] 76
- در خیبر 77
- فصل یازدهم 77
- جنگ خیبر جنگ مذهبی نبود 78
- عناصر دفاع اسلامی 79
- شهادت پیامبر (ص) درباره علی (ع) 80
- صاحب نقش اصلی 80
- تنها راه حل قطعی 82
- دو معجزه ای که بروز کرد 82
- خدا و پیامبرش علی را دوست می دارند 83
- حدیث مرغ بریان 83
- فصل دوازدهم 85
- پیامبر، برادریش را با علی به مسلمانان اعلان می فرماید 85
- مقصود از برادری میان پیامبر و علی چیست؟ 87
- همسر بانوی زنان 88
- خانواده ای که خداوند فضیلتش را ستوده است 89
- فصل سیزدهم 91
- جایگاه علی در قرآن در رابطه با پیامبر (ص) 91
- بحث و گفتگوی میان امام رضا (ع) و مامون 92
- زمامدار مسلمانان پس از پیامبر (ص) 94
- فصل چهاردهم 94
- ایمنی از گمراهی برای امت و حدیث ثقلین 95
- روایتی را که ابن هشام نقل کرده است 96
- چرا پیامبر (ص) با نوشته،به همان صراحت گفتار، (خلافت علی) را مسجل نکر د؟ 97
- فرد شایسته رهبری در خاندان پیامبر (ص) 97
- تصمیم پیامبر (ص) اجرا نشد 98
- فصل پانزدهم 98
- وصیتنامه مکتوب در مورد کارهای مهم ضروری است 99
- آگاهی پیامبر (ص) نسبت به خطرهای آینده،وصیتنامه کتبی را ضرورت می بخشد 100
- گفتگوی عبد الله بن عمر با پدرش 100
- ابو بکر وصیتنامه کتبی از خود به جا می گذارد 100
- پیامبر (ص) هر وقت مدینه را ترک می کرد،جانشین می گذاشت 101
- پیامبر خواست وصیتی بنویسد ولی مانع شدند 102
- این حادثه عجیب پرسشهایی را برمی انگیزد 103
- این مخالفت به دلیل کم کردن زحمت پیامبر نبود 104
- پیامبر می خواست درباره چه چیز وصیت کند؟ 105
- پیامبر قصد داشت که برای امت امامی تعیین کند 106
- آن رهبر مورد نظر کیست؟ 106
- آیا مقصود علی بود؟ 106
- عمر خود علت مخالفتش را توضیح می دهد 107
- این عوامل باعث جواز مخالفت با پیامبر نمی شود 109
- چه عاملی این صحابی بزرگ را به مخالفت با پیامبر (ص) کشاند؟ 110
- چرا پیامبر (ص) با وجود مخالفت وصیت خود را ننوشت؟ 115
- پشتوانه ای در مقابل اختلافهای سیاسی و قبیله ای 116
- چگونه وصیت پیامبر (ص) باعث ایمنی از گمراهی است؟ 116
- پشتوانه ای بر ضد گرایشهای مختلف 117
- پی نوشتها 119
- فصل شانزدهم 123
- بخش دوم: امام (علی ع) در دوران خلفای سه گانه 123
- خلافت ابی بکر 123
- احادیثی که با این حدیث هماهنگ نیستند 126
- آیا پیامبر مایل بود که ابو بکر را جانشین خود قرار دهد؟ 128
- آیا آن بیعت،قانونی و مشروع بوده است؟ 130
- قریش و امامت 132
- پی نوشتها 137
- موضع علی (ع) نسبت به بیعت 141
- فصل هفدهم 141
- فصل هجدهم 144
- ابو بکر،عمر را جانشین خود قرار می دهد 145
- سیاست خارجی 147
- فصل نوزدهم 147
- در عهد عمر 147
- سیاست عمر در مورد اصحاب 148
- سیاست عمر در مورد خانواده خود 148
- سیاست داخلی 148
- سیاست عمر در مورد توده مسلمانان 148
- سیاست عمر نسبت به خاندان پیامبر (ص) 149
- اعجاب عمر نسبت به دانش علی (ع) 149
- مشاجره عمر با ابن عباس 151
- نفوذ عمر در زمان ابو بکر 152
- ابعاد مختلف سیاست عمر 152
- در دوران پیامبر (ص) 153
- تاثیر سیاست عمر در آینده سیاسی اسلام 153
- برتری دادن در پرداخت مقرری 153
- طبقه ممتاز 154
- عمر کانونهای قدرت را به دست آزمندان می سپارد 155
- گماردن بنی امیه 155
- ظهور معاویه در روزگار عمر 156
- معنی سخنان پیامبر (ص) درباره بنی امیه 157
- حکومت بنی امیه،سرنوشت محتوم نبود 157
- پی نوشتها 158
- فصل بیستم 161
- شورا 161
- ابو عبیده و سالم نسبت به علی (ع) چه موضعی داشتند؟ 163
- تمایلات اعضای شورا 164
- آیا خلافت برای غیر قرشی است؟ 164
- او انصار را از حق انتخاب محروم داشت 164
- عبد الله بن عمر 165
- چرا خلیفه به اعضای شورا دستور نداد تا با گروه برادر پیامبر (ص) همراه باشند ؟ 165
- تهدید مخالف،به قتل 166
- رؤیاهای خلیفه و عبد الرحمان 167
- شرط عبد الرحمان 168
- چیزی که به سود عبد الرحمان بدان استدلال می شود کرد 169
- آن شرط ابزاری بود برای رهایی از علی (ع) 169
- نمونه بودن علی (ع) در مساله شورا 171
- طبقه جدید 173
- از دست رفتن آخرین فرصت 174
- پی نوشتها 175
- در عهد عثمان 177
- فصل بیست و یکم 177
- پیشدستی در مخالفت 178
- اجرای طرح و نقشه اموی 180
- معاویه در شام 181
- عبد الله بن ابی سرح در مصر 181
- ولید بن عقبه در کوفه 182
- عبد الله بن عامر در بصره 183
- عثمان و روش شیخین 184
- اوجگیری مخالفت با خلیفه 187
- از نتایج سیاست مالی خلیفه 187
- دو عضو دیگر شورا 188
- ام المؤمنین 188
- اصحابی که چشمداشتی نداشتند 189
- اشاره 189
- عمرو بن عاص 189
- ابوذر 190
- عمار بن یاسر 191
- عبد الله بن مسعود 191
- خارج شهر مدینه 192
- شروع مخالفت در کوفه 193
- مخالفان تبعید می شوند 193
- منطق معاویه 194
- مردم نام علی را به زبانها آوردند 195
- علی (ع) تصمیم می گیرد تا مشکل را حل کند 196
- مشکلی که علی (ع) با آن مواجه است 196
- علی (ع) بین نهضت کنندگان و خلیفه وساطت می کند و موفق می شود 197
- مروان خلیفه را از تصمیم خود منصرف می کند 198
- طلحه،علیه عثمان توطئه می کند و علی (ع) توطئه را می خواباند 198
- علی بر خلیفه در محاصره،آب می رساند 199
- امویان خویشاوند خود را تنها می گذارند 199
- مردم مدینه از خلیفه دفاع نکردند 199
- این پایان غم انگیز چه چیز را روشن کرد؟ 200
- دفاع علی (ع) و فرزندانش از عثمان 200
- پی نوشتها 201
- فصل بیست و دوم 206
- بخش سوم: امام در دوران خلافت خویش 206
- جنگ بصره 214
- فصل بیست وسوم 214
- محتوای توافق 215
- آزمایشی که در گذشته نظیر نداشت 217
- مسیر حرکت امام (ع) 217
- ابو موسی اشعری 219
- ابو موسی میان قرآن و حدیث فرق نمی گذاشت 221
- کلید حل مشکل 222
- تلاشهای صلح 224
- جنگ 225
- تحت رهبری ام المؤمنین 227
- مسؤولیت رهبران سه گانه 229
- نتیجه گیری 232
- پی نوشتها 233
- فصل بیست و چهارم 237
- افسانه توطئه 237
- قسمت اول 237
- قسمت دوم 240
- آیا عبد الله بن سبایی وجود داشته است؟ 242
- چه کسی قائل به رجعت است؟ 244
- منشا افسانه سبایی 244
- معاویه از ابن سبا نامی نبرده است 247
- عایشه نامی از ابن سبا به میان نیاورده است 247
- پی نوشتها 248
- جنگ صفین 250
- فصل بیست و پنجم 250
- 2 -ایده آلیسم و ماکیاولیسم 253
- 3 -کوششهای صلح به شکست می انجامد 254
- 5 -توطئه ای بزرگ 256
- 6 -داوران 258
- قسمت اول 261
- خوارج 261
- فصل بیست و ششم 261
- قسمت دوم 263
- شهادت1 266
- فصل بیست و هفتم 266
- چرا پیامبر (ص) مبارزه با خوارج را به امام (ع) توصیه کرد؟ 267
- نتایج این جنگ چه بود؟ 267
- امام (ع) پیروان خود را در برابر مسؤولیتشان قرار می دهد 270
- قسمت اول 270
- قسمت دوم 272
- پی نوشتها 275
- فصل بیست و هشتم 276
- فصل بیست و نهم 280
- توضیح 282
- هشدارهای پیامبر (ص) خود دلیل بر آن است 284
- 3 -آیا حکومت بنی امیه امری اجتناب ناپذیر بوده است؟ 287
- پی نوشتها 288
- فصل سی ام 289
- آیا برخورد امام (ع) با حکومت همانند یک حاکم بود؟ 289
- چرا امام (ع) اصحاب را وادار به بیعت نکرد؟ 290
- چرا امام (ع) مانع رفتن طلحه و زبیر به مکه نشد؟ 291
- چرا امام (ع) نبرد صفین را دنبال نکرد؟ 291
- برای چه اشعث را مجازات نکرد؟ 291
- چرا امام (ع) پایبند قراردادی شد که از روی جبر پذیرفته بود؟ 292
- چرا امام (ع) مدت حکمیت را طولانی تعیین کرد؟ 293
- چرا حکومت امام (ع) ادامه نیافت؟ 295
- فصل سی و یکم 295
- حسادت قریش 297
- قریش نفوذ و کینه خود را حفظ می کند 298
- سپاه اسامه 298
- دست به دست شدن خلافت 299
- نفوذ روزافزون قریش و افول ستاره امام (ع) 299
- موضع دو خلیفه نسبت به علی (ع) 299
- وصیتی که نوشته نشد 299
- بقای معاویه در پست استانداری 300
- امویها در دستگاه دولت 300
- نام امام (ع) از زبانها می افتد 300
- پرده آهنین 301
- اما نتیجه اول عبارت است از بالا رفتن ناگهانی نیروی بنی امیه 301
- شورا خلافت را در اختیار بنی امیه قرار می دهد 301
- قبیله ای بودن بافت جامعه 302
- امام ناچار به قبول خلافت شد 303
- مزاحمانی تازه 303
- آخرین فرصت 303
- پرهیزکارانی که امام (ع) را خوار و تنها گذاشتند 304
- سرکشان قریش 304
- کینه ها به جوش می آید 304
- پرهیزکاران تشنه خلافت 305
- امام (ع) جای سرزنش ندارد بلکه سزاوار تحسین است 306
- فصل سی و دوم 310
- بخش چهارم 310
- 2 - طبیعت اصول اسلامی با انتخاب سازگار نیست 314
- اشاره 314
- قوانین اسلامی قوانینی اصلاحی است 316
- قسمت اول 320
- قسمت دوم 322
- پی نوشتها 324
- فصل سی و سوم 327
- آیا آنچه باید بشود،شد؟... 327
- علی (ع) دروازه شهر علم پیامبر (ص) است 328
- فصل سی و چهارم 329
- حدیث مشورتی یوم الدار 329
- فصل سی و پنجم 331
- قسمت اول 331
- حدیث منزلت 331
- قسمت دوم 335
- پی نوشتها 336
- حدیث ادا و تبلیغ رسالت 339
- فصل سی و ششم 339
- حدیث ثقلین 343
- فصل سی و هفتم 343
- قسمت اول 343
- قسمت دوم 346
- شیعه در مورد امامت،اعتقاد به وراثت ندارد 348
- اهل سنت از شیعه در اعتقاد بر موروثی بودن امامت جلوتر است 349
- رهبری در فقه بتنهایی،نمی تواند تضمینی در مقابل گمراهی باشد 349
- پی نوشتها 352
- حدیث ولایت 354
- فصل سی و هشتم 354
- معنای حدیث غدیر 357
- ولی و مولا 358
- اولی 359
- آیه تبلیغ 360
- مضمون پیام 361
- این پیام هیچ ارتباطی به اهل کتاب نداشت 362
- چرا پیامبر (ص) نفرمود،علی (ع) فرمانروا،یا خلیفه من و یا پیشوای شماست ؟ 364
- پی نوشتها 366
- خاتمه 369
- اشاره 369
- باید مسلمانان بپذیرند که این حق را دارند با هم اختلاف نظر داشته باشند 370
- در مورد این اختلاف،باید به کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) مراجعه کنیم 371
- اصول تفاهم 373
- بعضی از اصحاب شیعه (پیرو) علی بودند،و پیامبر آنان را دوست می داشت 374
- قانونی بودن خلافت انتخابی و پیآمد ناپسند آن 375
- لزوم پیروی از مکتب اهل بیت (ع) 376
- چرا دانشمندان مطابق روایات اهل البیت عمل نمی کنند؟ 379
- فتوای شیخ الازهر 381
- تقدیم به پیشگاه امام خمینی 383
- پیروی از مذهبی خاص ضرورت ندارد 383
- پی نوشتها 384
قول به مشرک بودن ابو طالب یعنی این که او به خدایی بتها معتقد بوده است،در صورتی که ایمان ابو طالب به الوهیت بتها با اعتقاد وی به راستگویی محمد (ص) که از طرف خدا و از راه وحی خبر می داد،و بر اساس رسالت آسمانی خود،به عبادت خدای یکتای توانا،دعوت می کرد سازش نداشت،در حالی که آن را از جبرئیل و از جانب خدای بزرگ دریافت کرده بود.این امر بیانگر آن است که عبادت بتها و پذیرش الوهیت آنها موجب انکار آفریدگار یکتاست.پس او وقتی که معتقد باشد به خدایی بتها،یا اعتقاد دارد که محمد (ص) بعمد،غیر حق،می گوید و یا این که معتقد است محمد (ص) هر چه می گوید از روی خیال و هذیان است،و به روش وسوسه شدگانی که از چیزهای خیالی سخن می گویند به طوری که گویا آنها را می بینند!اگر بگوییم ابو طالب مشرک و به خدایی بتها مؤمن بوده است و در همان حال آن همه فداکاریها را در راه محمد انجام داده است،پس ناگزیریم شخص ابو طالب را در شمار دیوانگان و نادان ترین نادانان فرض کنیم،چه او معتقد باشد که محمد بعمد سخن ناحق می گفته است و یا معتقد باشد که او مورد وسوسه قرار گرفته است.اگر ابو طالب مشرک و عاقل بوده است و معتقد به این که محمد بعمد سخن غیر حق می گفته است،و با این حال می دیده-چنان که پیداست-نتیجه دعوتش هم برای او و هم برای قبیله اش سالها گرسنگی،ویرانی،نابودی،و مرگ به بار می آورد،حداقل لازم بود که به شدت
از او جلوگیری کند و تا می تواند او را متوقف سازد و سخت گیرترین فرد بر او باشد زیرا در آینده مردم مکه شخص او را مسؤول همه گناهان برادرزاده اش خواهند دانست.
و اگر ابو طالب فردی مشرک عاقل و معتقد به این بود که برادرزاده اش وسوسه شده است و می دید که دعوتش،همان طوری که واضح است،او و خاندانش را نابود خواهد ساخت،لازم می بود که بر او سخت بگیرد و زندانیش کند و به جامعه اعلان کند که او یاوه گوست و او مسؤول گفته های وی نیست.
و اما ابو طالب سرنوشت خود را با سرنوشت برادرزاده اش گره زد و تا پایان کار بدون اعتنا به آنچه در آینده دامنگیر او و قبیله اش می شود،با او همراه بود،در همان حال او می دید،که به سبب حمایت از برادرزاده،خطرها و گرفتاریها،گرداگرد خود او و قبیله اش را فرا گرفته است. تاریخ اسلام به یاد ندارد،که ابو طالب علی رغم آنچه برای او و خاندانش پیش آمد یک کلمه درشت و یا ناروا به برادرزاده اش گفته باشد،بلکه جان خود و خانواده اش را فدای او کرد و با او معامله ای کرد که هیچ پدر مهربانی با عزیزترین فرزندش نکرده بود و به او گفت:پسر برادرم برو!آنچه می خواهی بگو!پس به خدا سوگند هرگز تو را به سبب هیچ چیز ترک نخواهم کرد. ابو طالب با چنین اعمالی،یا مردی است با ایمانی سرشار به حضرت محمد (ص) تا آن جایی که باور دارد،زیان و ضرر در این دنیا-هر اندازه بزرگ باشد-نمی تواند با آنچه از خوشنودی خداوند در کمک به رسالت او به دست می آورد،برابری کند،و یا دیوانه ای است سخت نادان که سختیها و زیانها را در راه کمک به مردی نادرست-که قیام
به دعوتی کرده است که در آن نور امیدی از رستگاری نیست-تحمل می کند.ابو طالب در طول این دعوت یازده سال زندگی کرده است که هر چه بر آن می گذشت بر انبوه مشکلات افزوده می شد.
طبیعی است که هرگز،هیچ عاقلی نمی گوید که ابو طالب بزرگوار،هوشیار دانا و قهرمان دیوانه بوده است ساده ترین قواعد منطقی ما را وا می دارد که بگوییم او مردی بود با درجه ای فوق العاده از ایمان به اسلام.تاریخ گواه است که مؤمنان بزرگ از صحابه موقعی که حادثه سختی پیش می آمد و درگیری شدت می یافت،فرار می کردند،ولی ابو طالب فرار نکرد و در طول یازده سال از پای در نیامد.
از اینجا ما درستی روایتی را درک می کنیم که از امام صادق (ع) ،و او از پدرانش،و آنان از علی (ع) نقل کرده اند،که روزی در صحن حیاط،در شهر کوفه نشسته بود و مردم اطرافش گرد آمده بودند،پس مردی بلند شد و گفت:«ای امیر المؤمنین تو در مقامی هستی که تو و پدرت را خداوند برای عذاب در آتش،وارد آنجا کرده است.»پس امام به او گفت:«خاموش باش! خداوند دهانت را بشکند،به خدایی که محمد را براستی مبعوث به نبوت کرده است سوگند، اگر پدرم از تمام گنهکاران روی زمین شفاعت کند،خداوند شفاعت او را پذیرا خواهد بود.» (3) .
در حقیقت،ابو طالب بر خلاف آن چیزی بود که این محدثان و مورخان اثبات کرده اند.او نسبت به اسلام آکنده از ایمانی با ریشه هایی عمیق بود،و به اندازه کوهها پایدار بود،ایمانی که نه با تهدیدهای متوالی،متزلزل می شد،و نه با گرسنگیهای طولانی.البته او آن ایمان راسخ را پنهان داشت و خداوند دوبار به او پاداش مرحمت کرد.هدف او از مخفی داشتن این ایمان راسخ پاسداری از
زندگی پیامبر بود،که اگر باور خود را به اسلام اظهار کرده بود-در حالی که رئیس قبیله هاشم و فرزندان مطلب بود-بی گمان پیوند میان او و قریش قطع می شد.و او نمی خواست،این پیوند را تا آنجا با مردم قریش قطع کند که منجر به انفجار مسلحانه در میدان جدایی افکن جنگ شود،به حدی که با زندگی او و قبیله اش برخورد پیدا کند و بدان وسیله در حصاری که مردان هاشمی پیرامون محمد (ص) ایجاد کرده اند شکافی به وجود آورد تا دست[مردم قریش]به او برسد.
اما با وجود این که ابو طالب ایمان خود را پنهان می داشت،از ابراز آن بارها خودداری نکرد،و آنچه را در دل داشت چند بار به صورت شعر و چند بار به گونه نثر،به زبان آورد.از جمله اشعار وی شعر زیر است: