امیر المؤمنین اسوه وحدت صفحه 346

صفحه 346

و براستی که آن پیام و خبر بطور کامل تحقق یافت،زیرا تمام این امامان الگوی پاکی،دانش و تقوا بودند.و هیچ یک از ایشان حتی یک روز از قرآن جدا نشد.و بسیاری تصور کرده اند که حدیث ثقلین با حدیثی که دستور پیروی از کتاب خدا و سنت پیامبر خدا را می دهد،برخورد دارد.و این همان حدیثی است که در پیش نقل کردیم آن جا که گفتیم ابن هشام در سیره خود و مالک در الموطا نقل کرده اند که پیامبر (ص) در خطبه حجه الوداع خود فرمود:«...ای مردم درباره سخن من بیندیشید!من ابلاغ کردم.در میان شما چیزی را بر جای گذاشتم که اگر بدان چنگ بزنید هرگز گمراه نمی شوید،امری است آشکارا:قرآن و سنت پیامبرش...»و شایسته گفتن است که این روایت مرسله است و سند درستی ندارد.و در حدیث بخاری و مسلم، کلمه سنت وجود نداشت و حدیث ایشان

به ذکر کتاب خدا اکتفا کرده بود (به حدیث مسلم در کتاب حج جزء هشتم از حجه الوداع ص 184 مراجعه کنید.) و عبارت آن چنین است:«و من در میان شما چیزی را باقی گذاشتم که اگر بدان چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا»و به هر حال مناسب این است که با این روایت همان طور عمل کنیم که اگر صحیح و از پیامبر (ص) صدور یافته بود،درباره معنی و مفاد آن بحث می کردیم.

قسمت دوم

گروهی تصور کرده اند که دستور پیامبر (ص) در مورد چنگ زدن به قرآن و سنت و اعلان وی که چنگ زدن به آن دو باعث ایمنی از گمراهی است.به مقتضای این حدیث با دستور پیامبر (ص) در مورد پیروی از قرآن و عترت و اعلام آن حضرت که پیروی از آنها باعث ایمنی از گمراهی است-به مقتضای این دو حدیث-هیچ گونه برخوردی ندارند بلکه هر کدام مکمل دیگری است.

ما در فصل سی و دوم بیان کردیم که حدیث چنگ زدن به کتاب و سنت دلالت دارد بر این که قصد پیامبر (ص) این بوده است که مسلمانان از معلومات سنت و نه از مظنونهای آن و همچنین از هدفهای مشخص قرآن و نه از آنچه که به گمان،مورد نظر قرآن است پیروی کنند، زیرا پیروی از هدف احتمالی سنتها باعث ایمنی از گمراهی نیست،و بعضی از احادیث بیشتر وقتها با بعضی دیگر برخورد دارند و آن گاه که هر دسته ای از دانشمندان آنچه را که گمان می برد از آن احادیث درست است می پذیرد در صورتی که نظرها و عقاید در سند و دلالت آنها گوناگون است،رای همه این گروهها نمی تواند حق و

درست باشد بلکه بعضی از آنها و یا همه آنها بر خطایند.پس ایمنی از گمراهی چه می شود؟حتی اگر احادیث متعارض هم وجود نداشته باشد بلکه یک حدیث آن هم از نوع خبر واحد غیر متواتر نامعلوم باشد،باز پیروی از چنین خبری که درستی آن احتمالی است نمی تواند باعث ایمنی از گمراهی باشد.زیرا خبر احتمالی ممکن است با فرموده پیامبر خدا (ص) موافق نباشد.و بیشتر سنتها خبر واحد هستند نه متواتر و نه خبر مستفیض.و حتی آیات قرآنی که مقصود از آنها روشن نیست، پیروی از تاویلهای مختلفی که مفسران درباره آنها پیشنهاد می کنند،باعث ایمنی از گمراهی نمی شود.زیرا معلوم نیست که مقصود الهی کدام یک از آن تاویلها است.ما ببینیم که قائلان به جبر به ظواهر بعضی از آیات استدلال می کنند و معتقدان به اختیار و آزادی به ظواهر آیات دیگری تمسک می جویند.گروههای مختلف اسلامی با یکدیگر مجادله می کنند و هر کدام از آنها با دیگران به مخالفت بر می خیزند و هر یک از آن گروهها مدعای خود را به وسیله ظاهر آیه و یا روایتی موافق با نظر خود مورد تایید قرار می دهد.و هر یک از گروهها نسبت به آنچه اعتقاد دارد،حق است،اخلاص می ورزد.پس کو آن ایمنی از گمراهی که پیامبر (ص) در صورت چنگ زدن به کتاب و سنت،به ما وعده آن را می داد؟البته این در صورتی است که پیامبر (ص) به ما دستور داده باشد که به احادیث مشکوک و مقاصد مورد احتمال از قرآن،عمل کنیم.اما وقتی پیامبر (ص) به ما امر کند تا مطابق سنتهای معلوم و مقاصد مشخص قرآن عمل کنیم (و این همان چیزی است که ضامن واقعی در مقابل گمراهی می باشد) پس در حقیقت

ما را به امری ناممکن امر فرموده است،زیرا که او احادیثی منظم و مشخص برای ما باقی نگذاشته است.و آن بخش از این سنتها که به وسیله تواتر معلوم و مشخص هستند،بسیار اندکند و تفسیر نبوی از قرآن کریم نیز برای ما به جا نمانده است.

و چون ما می دانیم،پیامبر (ص) به کاری که غیر ممکن است امر نمی کند،پس مسلم است که پیامبر (ص) برای امتش وسیله ای روشن برای شناخت حقایق سنتها و مقاصد کتاب خدا باقی گذاشته است.و این وسیله همان عترت اوست،یکی از آن دو شی ء گرانقدر که پیامبر (ص) برای امت باقی گذاشته است.و این همان چیزی است که حدیث ثقلین بیانگر آن است.و در این صورت پس حدیث چنگ زدن به قرآن و سنت برخوردی با حدیث ثقلین ندارد.بلکه حدیث ثقلین مکمل حدیث چنگ زدن و مفسر آن است.و بدون حدیث ثقلین،معنای حدیث چنگ زدن،دستور به امر غیر ممکن خواهد بود.و با حدیث ثقلین،مفهوم حدیث اعتصام.دستور به انجام عملی ممکن خواهد بود.توضیح این که حدیث ثقلین برای امت بیان می کند که اعضای عترت طاهره منابعی آگاه به حقایق سنتها و مقاصد قرآنند.پس امت می تواند به وسیله ایشان آنچه را که بخواهد-در صورتی که بخواهد-از علم به امور دین به دست آورد،و هموست که باعث ایمنی امت از گمراهی است.و نیز همین است مضمون بیان پیامبر (ص) هنگامی که فرمود:«من شهر دانشم و علی دروازه آن است و هر کس آگاهی می خواهد باید از آن در وارد شود.».پس سخنان پیامبر (ص) در این مورد همگی هماهنگند و به یک مقصد توجه و به یک هدف نهایی نظر دارند و آن هدف الزام امت است به پیروی از اعضای

خاندان پاک پیامبر که پس از او داناترین مردم به هدفهای کتاب و سنت هستند.

البته وجود کسی که عالم به حقایق سنتها است کم فایده تر از تنظیم این سنتها برای مسلمانان نیست.بلکه وجود او از تنظیم سنتها برای مسلمانان سودمندتر است،زیرا اگر سنتها در زمان پیامبر (ص) تنظیم شده بود،آن گاه که وسیله چاپ وجود نداشت (بطوری که امکان می داشت،هزاران نسخه همگون صادر گردد که همه با هم هماهنگ باشند) ،ممکن بود تغییراتی و مطالب زیادی بر آنها وارد شود.توضیح آن که سنتها مانند قرآن نیستند که از سخن بشر بالاتر است،و دیگران از آوردن همانند آن عاجزند.سخنان پیامبر کلام بشری است که دیگران نیز،می توانند مانند آن را بگویند.و ممکن بود در زمانی که کتابها با دست نوشته می شد،نسخه های مختلف در یک زمان با زمان دیگر اختلاف پیدا کنند،و کم و بیش تغییرهایی بر آنها وارد شود.و از آن رو وجود مرجعی زنده که از نظر دانش و صداقت تضمین شده باشد سودمندتر از سنتهای تنظیم یافته است زیرا مرجع زنده می تواند آنچه را که مردم اشتباه نقل کنند،تصحیح کند و آنچه از گفتار پیامبر (ص) که فهم و درک آن برای مردم مشکل باشد توضیح دهد.در حالی که یک کتاب مدون نمی تواند چنین وظایفی را عهده دار شود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه