امیر المؤمنین اسوه وحدت صفحه 376

صفحه 376

از متواترات تاریخی است که دو صحابی بزرگ،سعد بن ابی وقاص و عبد الله بن عمر از یعت با امام علی (ع) خود داری کردند و امام (ع) ایشان را وادار به بیعت نکرد.وعلی رغم این که هر دوی ایشان لیاقت امام (ع) و شایستگیهای فوق العاده و فضایل برجسته امام را می دانستند،هیچ مسلمانی خود داری آنها را از بیعت،گناه به حساب نیاورد.و امام (ع) از بیعت با ابو بکر خود داری کرد و تا شش ماه این خود داری طول کشید.و اگر آتش جنگهای مرتدان در زمان خلیفه اول برافروخته نشده بود امام در موضع منفی خود باقی می ماند،و هیچ اشکالی در آن

نمی دید.

و این همان روشی است که ملتهای آزاد در زمان ما قبول دارند،آن گاه که اکثریت رئیس جمهوری را انتخاب می کنند و اقلیت رقیب او را انتخاب می کند،و به شایستگی و لیاقت آن که پیروز شده است عقیده ندارد.و پس از انتخاب،اکثریت به زور اقلیت را وادار نمی کند تا رای نه آنها را به آری تبدیل کند.بلکه اقلیت بدون این که قصد برهم زدن سیاست پیروز را داشته باشد،به حال مخالفت خود باقی می ماند.

و هر گاه برای افراد معاصر با خلیفه انتخاب شده چنین حقی باشد که از بیعت با او خود داری کند پس نسلهایی که بعد از خلیفه می آیند کاملا حق دارند که معتقد به لیاقت وی و درستی بیعت با او باشند یا نباشند.

پس گناهکار شمردن آن اشخاص،به دلیل موضع منفی و یا مثبت آنها در برابر خلفا،که قرنها پیش از دنیا رفته اند،از دیانت نیست بلکه زاید بر دین بوده و مجوزی ندارد.

(2) -براستی اگر خلیفه مورد انتخاب فرد شایسته ای باشد،ولی به مقام مجتهدی پرهیزگار نرسد،مجتهد دیگر حق دارد،نظری مخالف با نظر او داشته باشد،و شخص غیر مجتهد حق دارد از مجتهدان دیگر تقلید کند.و گفته او به صورت قانونی شرعی نخواهد بود زیرا او معصوم از اشتباه نیست،و گزینش اکثریت او را باعث دگرگونی شخصیت وی نمی شود،اگر پیش از انتخاب معصوم نبوده است معصوم نمی گردد،و اگر دارای علمی محدود بوده است، انتخاب اکثریت علم او را گسترده نمی سازد.و جریان موقعی که خلیفه با سفارش پیامبر (ص) تعیین شده باشد بر عکس خواهد بود.آن جاست که هر دو جنبه منفی یاد شده از بین می رود. زیرا که بر امت پذیرش رهبری او واجب است و هیچ کس حق مخالفت با

او،و یا سرباز زدن بیعت با او را ندارد.چون خود داری از بیعت با او،مخالفت با دستور پیامبر (ص) است.همان طور که اوامر و نواهی او،قوانین اسلامی می باشند.زیرا قداست او ناشی از قداست پیامبر (ص) است.و انتخاب پیامبر (ص) او را دلیل بر آن است که او را آگاه ترین فرد به کتاب خدا و سنتهای پیامبر (ص) می دیده است.پس فرمان او فرمان پیامبر (ص) و گفتار او گفته پیامبر (ص) است.

لزوم پیروی از مکتب اهل بیت (ع)

در حدیث ثقلین-اعلان پیامبر (ص) که برای امتش چیزی باقی گذاشته است که اگر مت بدان چنگ بزند،هرگز گمراه نمی شود:کتاب خدا و عترت خویش-دلالت آشکاری است بر این که پیامبر (ص) به مسلمانان دستور داده است تا در امور شرعی از تعالیم خاندان وی پیروی کنند.در حقیقت خبر داده است که تعالیم ایشان موافق با قرآن است،زیرا که آن گرامی تصریح فرموده است که قرآن و عترت هرگز جدا نمی شوند تا روز قیامت بر او بازگردند.

هر چند دانشمندان حدیث حق داشته باشند در مورد دلالت حدیث نسبت به تعیین پیامبر (ص) خاندان خود را به جانشینی خویش،مجادله کنند،اما منطقی به نظر نمی رسد که کسی اجازه داشته باشد در این باره بحث کند که پیامبر (ص) از مسلمانان خواسته است تا تعالیم ایشان را پذیرا باشند.و شایسته ذکر است که پس از نقل حدود بیست تن از اصحاب،روی صحت حدیث ثقلین پافشاری کنیم.وقتی دانشمندان اسلامی پذیرش فتواهای رهبران چهار مذهب را-با این که هیچ حدیثی از پیامبر (ص) درباره این چهار رهبر و فتواهایشان نرسیده است-لازم می شمارند،پس ما هیچ دلیل موجهی برای خود داری این دانشمندان از تعالیم خاندان پیامبر-پس از گواهی پیامبر بر این که ایشان همدم قرآنند و از آن جدایی ناپذیر-نمی بینیم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه