امیر المؤمنین اسوه وحدت صفحه 48

صفحه 48

سپس پیامبر،بازوی علی را گرفت.در حالی که روی سخنش با حاضران بود فرمود:«این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست،پس گوش به فرمان او،و مطیع او باشید».پس آن عده برخاستند و در حالی که می خندیدند،به ابو طالب گفتند:تو را امر کرد که دستور پسرت را بشنوی و مطیع او باشی (3) .

امام احمد بن حنبل در مسند خود از علی روایت کرده است که موقع نزول این آیه،پیامبر (ص) از فرزندان عبد المطلب سؤال کرد:کیست که از طرف من،دین و تعهدهایم را به عهده گیرد تا با من در بهشت باشد و

جانشینم در بین خاندانم گردد؟پس کسی از آنان به او پاسخ نداد جز علی که به او گفت:من! (4)

احادیثی که رویدادهای دیگری را با آیه مربوط می کند

بخاری و مسلم-بر خلاف بسیاری از مورخان و محدثان-این حادثه مهم را نقل نکرده اند.ولی مسلم و دیگر محدثان حادثه دیگری را-که بعد از این واقعه اتفاق افتاده است-نقل کرده اند. اینان روایت کرده اند که پیامبر (ص) بالای کوه صفا ایستاد و قبایل قریش را صدا زد و آنان را به ایمان آوردن فرا خواند.روایت رویداد آخری را درباره آیه بیم دادن بستگان نزدیک خویش آورده اند.

مسلم از ابو هریره روایت کرده است که او گفت:«چون این آیه نازل شد:«و بیم ده خویشان نزدیکتر خود را!پیامبر خدا قریش را طلبید،و آنها جمع شدند.پس به طور عموم و خصوص رو به آنها کرد و گفت:ای فرزندان کعب بن لؤی خود را از آتش نجات دهید.ای فرزندان مره بن کعب!خویشتن را از آتش برهانید.ای فرزندان عبد مناف!جان خود را از آتش نجات دهید. ای پسران هاشم!خویشتن را از آتش نجات دهید!ای فاطمه!تو هم خود را از آتش نجات ده، زیرا که من از جانب خدا مالک هیچ چیزی برای شما نیستم،جز این که با شما رابطه خویشاوندی دارم که حق آن را به خوبی ادا می کنم (5) .و شگفت آن که خداوند،پیامبر را مامور به بیم دادن نزدیکترین خویشاوندانش می کند (و نزدیکترین خویشاوندان آن حضرت همان فرزندان عبد المطلبند) پس پیامبر از فرزندان کعب بن لؤی و فرزندان مره بن کعب شروع می کند در صورتی که آنان از خویشان دورند.پس،آیا ممکن است پیامبر از فرمان خدا تجاوز کرده باشد؟و شگفت تر از آن این است که پیامبر خدا دخترش فاطمه را صدا می زند

و او را دعوت می کند،تا خود را از آتش نجات دهد.در حالی که او هنوز طفل خردسالی است در خانه او،و با وجود این که او پاکترین زنان مسلمان است.در تاریخ ولادت آن بانو،راویان اختلاف .بعضی از راویان روایت کرده اند که یک سال پس از مبعث به دنیا آمده است (7) .و بیشتر روات روایت می کنند که پنج سال پیش از مبعث متولد شده است.پس،آیا معقول است که پیامبر کودک پاک خود را مخاطب قرار دهد،همان طوری که بنی کعب و بنی مره و دیگر مشرکان را مخاطب می سازد،و عجیب تر از آن این که مسلم از عایشه روایت کرده است که او گفت:«چون آیه و انذر عشیرتک الاقربین نازل شد،پیامبر خدا بر بالای صفا ایستاد و گفت:ای فاطمه دختر محمد،ای صفیه دختر عبد المطلب،ای فرزندان عبد المطلب،من برای شما از جانب خدا مالک چیزی نیستم،از من هر چه می خواهید از مال خودم بخواهید.»

تناقضی روشن

قطعا این حدیث با احادیث قبل سازگار نیست،زیرا تنها به خاندان عبد المطلب توجه دارد در حالی که احادیث قبل از آن بیشتر متوجه به غیر از خویشاوندان نزدیک پیامبر است،شگفتی حدیث در این است که پیامبر کودک خردسالش فاطمه را-که هنوز به حد تکلیف شرعی نرسیده است-مخاطب قرار می دهد،و از بالای کوه صفا او را مخاطب قرار می دهد،در حالی که او همه وقت در میان خانه پیامبر بوده است!و آن نیزدر حالی است که خطاب به فاطمه و دیگر اولاد عبد المطلب متضمن رسالتی-که در آن ایشان را به ترک عبادت بتها و یا ایمان به اسلام فرمان دهد-نیست.

علاوه بر این که عایشه هنوز موقع این حادثه به دنیا نیامده بوده است،چون پیامبر با

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه