وضوی پیامبر صلی الله علیه و آله جلد 3 صفحه 234

صفحه 234

و همچنین با نگرش دقیق ملاحظه می شود که متن روایات غَسْلی از آن حضرت ، مضطرب اند ، بر خلاف متن روایات مَسْحی که دارای دلالت و معنای صریح اند .

از آنجا که مهم ترین سندی که از علی علیه السلام در غَسْل پاها روایت شده است ، حدیثی است که خالد بن عَلْقَمه از عَبْد خَیْر روایت می کند (و این روایت با آنچه از وی در مَسْح پاها روایت است ، تعارض دارد) بجاست آنچه را در این مقام اَرجح است بیان داریم ، از این رو می گوییم :

روایت خالد بن عَلْقَمه از عَبْد خَیْر در غسل پاها ، نسبت به روایت سُدّی و ابن عَبْد خَیْر از وی ، مرجوح می باشد .

روشن است که در یک متن (بی زیادت و نقصان) روایت دو نفر از روایت یک نفر ، به حفظ و

رجحان داشتن ، اولی است .

افزون بر این ، خود روایت عَبْد خَیْر در مسح ، به روایتی که نَزّال بن سَبْرَه از علی علیه السلام در مسح پاها روایت می کند (و چنان که شرح آن خواهد آمد بر اساس شرط بخاری صحیح است) تأیید و

تقویت می شود .

نیز دریافتیم که آنچه از خالد بن عَلْقَمَه روایت است به واسطه حُلْوانی خلاّل می باشد و خَلاَّل از کسانی است که (بر حسب آنچه که گذشت) در روایاتش توقّف می شود .

اشکال

شاید بگویی : آنچه را خالد بن عَلْقَمه از عَبْد خَیْر روایت می کند ، مُتابع دارد . مُتابع آن ، روایت عبدالرّحمان بن اَبی لیلا از علی علیه السلام و روایت ابو اسحاق سَبیعی از عَبْد خَیْر (و روایات دیگران از علی علیه السلام) است .

پاسخ

گوییم : هنری به خرج ندادی ؛ زیرا آنچه از علی علیه السلام در مسح پاها روایت است (حتّی اگر ارجح بودن سند و روشن تر بودنِ دلالت آن را نادیده بگیریم) نیز متابع دارد . متابع آن ، روایت ابو اسحاق سَبیعی از عَبْد خَیْر از علی و روایت حَبَّه عُرَنی (و غیر این دو) است .

2 . چیز مهم تر از مورد پیشین این است که ما به روایت غَسْلی ای از علی علیه السلامدست نیافتیم که جای درنگ باشد مگر آنچه را خلاّل به سندش از خالد بن عَلْقمه از عَبْد خَیْر روایت می کند و این

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه