- مقدمه 1
- پیشگفتار 4
- اشاره 9
- گفتار اول: اهتمام به نماز در سیره و کلام امام رضا (علیه السلام) 9
- کیفر سستی در نماز 13
- اهتمام به نماز اول وقت 15
- اشاره 21
- الف) آداب باطنی 21
- رعایت آداب نماز 21
- ب) آداب ظاهری 25
- اهتمام به نماز شب 29
- گفتار دوم: اسرار و حکمت های نماز 33
- اشاره 33
- حکمت ها و اسرار مقدمات نماز 34
- 1 وضو 34
- الف: طهارت 34
- اشاره 34
- 2 غسل 35
- ب: اوقات نماز 37
- حکمت ها و اسرار نماز 40
- الف: وجوب نماز 40
- اشاره 40
- 1 اقرار به ربوبیت 41
- 2 خاکساری و تواضع 42
- 3 دوری از گناه 44
- 4 تعظیم خداوند 45
- 5 یاد خدا 47
- 6 طلب فزونی در دین و دنیا 48
- 7 طلب مغفرت 50
- ب: اجزای نماز 52
- ا اذان و اقامه 52
- 2 قیام 56
- 3 تکبیر 56
- 4 قرائت 57
- 5 رکوع 60
- 6 سجود 61
- اشاره 63
- گفتار سوم: نماز جماعت، جمعه و عید 63
- اسرار نماز جماعت 64
- اشاره 64
- نماز جماعت 64
- نماز جمعه 66
- نماز عید 67
- منابع: 71
را نپردازد، نمازش قبول نمی شود.»(1) از طرفی دیگر، خود نماز موجب ریزش گناهان و کمک به قبولی توبه است.
نماز، انسان را از ذلّت عاصی بودن در می آورد و لباس عزّت و بزرگی به او می پوشاند و رحمت و بخشش الهی را شامل حال نمازگزار می گرداند.
حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: «نماز، گناهان را همچون برگ های پاییزی می ریزد و غل و زنجیرهای معاصی را از گردن ها می گشاید.»(2)
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «آنگاه که بنده خدا به نماز می ایستد و همه توجهش به سوی «الله» باشد، در حالی که نمازش پایان می یابد که مانند روز تولّدش، پاک است.»(3)
4 تعظیم خداوند
امام رضا (علیه السلام) فرموده است: «[نماز] هر روز پیشانی بر زمین ساییدن، برای تعظیم پروردگار است.»(4)
انسان، وقتی خود را در برابر عظمت و جلال پروردگار می بیند، ناخودآگاه در برابر او احساس خضوع و فروتنی می کند؛ آن سان که در برابر یک شخصیت مهم، خویشتن را کوچک و ناچیز می شمرد و او را تعظیم و تکریم می کند.
1- «من صلّی و لم یزکّ، لم تقبلصلاته» عیون اخبار الرضا (علیه السلام) ، ج1، ص493.
2- «انّها (الصلاه) لتحت الذنوب حتّ الورق و تطلقهااطلاق الرّبق». نهج البلاغه، خطبه 125؛ بحارالانوار، ج82، ص224.
3- «اذا قام العبد الی الصلاه، فکان هواهوقلبه الی الله تعالی، انصرف کیوم ولدته امّه» محجهالبیضائ، ج1، ص382.
4- «[الصلاه] وضع الوجه علی الارض کلّیوم خمس مرّات، اعظاماً لله عزّوجلّ» وسائل الشیعه، ج3،ص5؛ من لایحضره الفقیه، ص70.