بر بال سحر: سحرخیزی و شب زنده داری در فرهنگ اسلامی صفحه 22

صفحه 22

3. زمان پیش از صبح و سپیدی که [درافق] بالای سیاهی ظاهر می شود؛

4. برخی نیز یک ششم باقی مانده از شب را سحر گویند؛

در زبان عرب به مجاز، طعام چاشت و شام را سحوری گویند.

سحر به یاد تو خون جگر خورم تا صبح

که روزه دارم و سنّت بود سحر خوردن(1)

سحور و اسحار جمع سحراند.(2)

سحری، با یای نسبت، پیشک از صبح را گویند.(3)

به صبح کاذب، سَحَره گفته می شود.(4)

سحر یعنی پاره ای از شب،(5) پایانه شب(6)، سپیده دم، پگاه(7)، ابتدای تنّفس صبح، کرانه شب که برابر صبح قرار گرفته است، یک سوم از آخر شب که به طلوع فجر باقی مانده است(8).

«و الثلث الأخیر من اللیل کُلّه سحر؛(9) یک سوم پایان شب، تمامش سحر است».

برخی نیز گفته اند:

به نهایت دشت پهناوری که ارتفاع آن زیاد باشد، سحر گفته می شود و سحر هر چیز، نهایت آن است و چون آخر شب، پایانه قسم نهایی آن به


1- باقر کاشی.
2- نک: فرهنگ جامع فارسی، محمد پادشاه متخلص به شاد، تهران، چاپ دوم، 1363.
3- فرهنگ جامع فارسی، محمد پادشاه متخلص به شاد، تهران، چاپ دوم، 1363.
4- فرهنگ جامع فارسی، محمد پادشاه متخلص به شاد، تهران، چاپ دوم، 1363.
5- الازهری: السَحَر قطعه من اللیل. نک: لسان العرب.
6- کتاب العین: السحر آخر اللیل.
7- فرهنگ عمید.
8- لسان العرب: السَحَر اول تنفّس الصبح؛ السَحْر و السَحَر آخر اللیل قبیل الصبح؛ قیل: هو من ثلث الآخر الی طلوع الفجر.
9- تحریرالوسیله، الأمام الخمینی، الجزءالأول، ص123.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه