مفتاح: درسنامه عمومی معارف نماز صفحه 57

صفحه 57

1- "کَانَ عَلِیُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ(ع)ِإذَا حَضرَ وَقْتُ الصَلاَهِ یَتَزَلْزَلُ وَ یَتَلَوَنُ فَیُقَالُ لَهُ مَا لَکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ فَیَقُولُ: جَاءَ وَقْتُ أَمَانَهِ اللَهِ الَتِی عَرَضَهَا عَیَ السَماَوَاتِ وَ اأْلارْضِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَاالانْسَانُ فَلاأَدْرِی أُحْسِنُ أَدَاءَ مَا حَمَلْتُ أَمْ لا ( نوری، مستدرک الوسائل، ج 4، ص 94 ) در این روایت اشاره ایست به آیه 72 سوره احزاب)

2- "فِی التَوْرَاهِ مَکْتُوبٌ یَا ابْنَ آدَمَ تَفَرَغْ لِعِبَادَتِی أَمْلاقَلْبَکَ غِنًی وَ اَ أَکلِکَ إِلَی طَلَبِکَ وَ عَلَیَ أَنْ أَسُدَفَاقَتَکَ وَ أَمْأَ قَلْبَکَ خَوْفاً مِنِی وَ إِنْ لاتَفَرَغْ لِعِبَادَتِی أَمْلا قَلْبَکَ شُغُلا بِالدُنْیَا ثُمَ اَ أَسُدَ فَاقَتَکَ وَ أَکْلِکَ إِلَی طَلَبِکَ" (شیخ کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 82)

که برای تجارت، کسب و کار و مطالعه وقت مشخصی می گذارد، برای نماز هم وقتی خاص معین کند که در آن، فارغ از امور دیگر باشد.

این اهتمام و توجه، یکی از اسباب حضور قلب است. اما اگر نماز را از امور زاید و فرعی بشمارد و آن را با زحمت انجام دهد، حتماً آن را تا آخر وقت به تأخیر می اندازد. هنگام به جا آوردن آن نیز، چون نماز را با کارهای دیگری که به نظرش مهم هستند، مزاحم می بیند، آن را با عجله و بدون رعایت حدود و آداب می خواند. معلوم است چنین عبادت و نمازی، نورانیت ندارد، بلکه مورد غضب الهی است.

ب) ترس ازعظمت و بزرگی خدا

این حالت بندگان، مورد ستایش قرآن کریم است، آنجا که میفرماید: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتان»؛(1) و برای آنکه از مقام کبریایی پروردگارش بترسد، دو باغ بهشت خواهد بود.

دلی که در برابر حضرت حقّ بی باک و بی پروا باشد، در مقابل او خضوع و خشوع ندارد و به راحتی این سو و آن سو میرود و حضور قلب خود را در نماز از دست می دهد. چگونه است که وقتی آدمی در برابر سلطان بزرگی می ایستد، چنان از مقام سلطنت و حکومت او می هراسد که جز به او و امر او نمیاندیشد؛ ولی وقتی در برابر خدای قاهر و غالب بر همه عالم میایستد و اعتراف دارد که او»مالِکِ یَوْمِ الدِّین» است، با این حال، به همه چیز و همه کس فکر می کند! پس سرّ حضور قلب در درک عظمت پروردگار و ترسیدن از این بزرگی و عظمت است.

ابوحمزه ثمالی می گوید: امام زین العابدین(ع)را دیدم که مشغول نماز است. پس عبای آن حضرت از شانه اش افتاد؛ ولی آن حضرت عبا را درست نکرد تا از نماز فارغ شد. پرسیدم: چرا عبا را درست نکردید؟ فرمود: "وای بر تو! آیا میدانی در حضور چه کسی بودم؟! همانا از بنده نمازی قبول نمی شود، مگر آنچه را توجه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه