شکست تنهایی صفحه 114

صفحه 114

47. عزت یا ذلت

راهبرد جلسه

نماز چنان اسرار و شگفتی های ظاهری و باطنی ای دارد که هرقدر بدان پرداخته شود، باز فضا برای طرح مباحث جدید وجود دارد. نمونه ای از آن، در این جلسه ب-رای دان-ش آم-وزان بی-ان خواهد شد .

جذابیت اولیه

مالک اشتر که از فرماندهان لشکر اسلام و فرمانده سپاه علی(ع) بود. روزی از ب-ازار کوف-ه عب-ور میکرد. پیراهنی از کرباس بر تن و عمامه ای از کرباس بر سر داشت. فردی که او را نمی ش-ناخت .

با مشاهده آن لباس کمارزش، مالک را حقیر و خوار شمرد و ازروی اهانت پ-اره کل-وخی را ب-ه وی زد. مالک اشتر این عمل زشت او را نادیده گرفت و بدون خشم و ناراحتی، ب-ه راه خ-ود ادام-ه داد .

بعضی که ناظر جریان بودند به آن مرد گفتند: وای بر تو! آیا دانستی چه کسی را مورد اهان-ت ق-رار دادی؟ جواب داد: نه. گفتند: این مرد مالک اش-تر فرمان-ده لش-کر امیرالم-ومنین (ع) اس-ت . م-رد از شنیدن نام مالک به خود لرزید و از کرده خویش سخت پشیمان شد. نمی دانست چ-ه کن-د . ق-دری فکر کرد. سرانجام تصمیم گرفت هرچه زودتر خود را به مالک برساند و از وی عذر خواهی کند، ت-اشاید از خطر مجازات رهایی یابد .به دنبال مالک رفت و او را در مسجدی دید که نماز م-ی خوان-د . صبر کرد تا نمازش تمام شد. خود را روی پاهای مالک انداخت و آنها را بوسید. مالک پرس-ید : ای-ن چه کاری است که می کنی؟ جواب داد: از عمل بدی که کرده ام پوزش می خواهم. مالک با گشاده -رویی و محبت به وی فرمود: خوف و هراسی نداشته باش. من هم به مسجد نیامدم، مگ-ر آنک-ه از پیشگاه الهی برای تو طلب آمرزش نمایم.(1)


1- محمدباقر مجلسی ،بحارالانوار، ج42، ص157.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه