شکست تنهایی صفحه 170

صفحه 170

مسلمان شدن بود، هرچه کردم، هرچه به او پندمی دادم، هر چه به او وعده می دادم، دس-ت ازاین ایمان و آرزو بر نم یداشت .من در عذاب بودم و هیچ چاره ای برایم باقی نمانده بود تااینکه صدای این مؤذن بلند شد. دخترم سؤال کرد که این آواز زشت چیست؟ خواهرش گفت: بانگ اذان و شعار مسلمانان است. او باور نکرد و از دیگران پرسید. همه به او همین جواب را دادند. او که به یقین رسیده بود این آواز زشت، شعار مسلمانان است، دست از مسلمانی کشید و من ،آسایش روح و روانم را یافتم و حالا برای تشکر از این مؤذن زشت آواز، هدیه ای آوردم .

چون بدیدش گفت این هدیه بپذیر چون مرا گشتی مجیر و دستگیر آنچه کردی با من از احس-ان و بر بنده تو گش-ته ام م-ن مس-تمر(1)

سؤال

- چرا اذان، شعار مسلمانان است؟

- به نظر شما چه چیز موجب شد با وجود اینکه همه مخالف اذان گفتن آن مؤذن بودند او باز اذان بگوید؟

- آیا تنها عامل تنفر مردم، صدای زشت او بود یا نکته دیگری مطرح است؟- مؤذن پیامبر اکرم (ص) چه نام داشت؟

بانگ اذان، بانگ ندای عاشق و معشوق است که صدا می زند بیا وقت ملاقات ف-را رس-ید.

وقت دیدار دو دوست است و هنگام از نو نشستن، درد دل کردن. بیا که غصه هایت را گ-وش کنم، همه مشکلاتت را می دانم، راستی می دانی قبل از تو، همه آنهایی که مرا ب-اور کردن-د ودست در دست من گذاشتند به آرزوهایشان رسیدند. تو نیز به پا خیز؛ چراکه کاری بهتر از ای-ندر عالم وجود ندارد. پس بلند شو که زمان دیدار نزدیک است.

نتیجه گیری

هر روز شعار هر مسلمانی آن هم روزی چند بار این است: "من تنها نیستم". چه خ-وب اس-ت


1- مولوی، مثنوی معنوی.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه